العالم - کشکول
تناقض در گفتار و رفتار دولت واشنگتن با توجه به گفته های جو بایدن درمورد مسائل بین المللی و موضع آمریکا در برابر آنها، میزان ریاکاری دولت آمریکا را که از حد دروغگویی بسیار فراتر رفته است، نمایان می کند هر چند مقامات آمریکایی به اشتباه می پندارد به لطف تسلط ادعایی خود بر نظم جهانی، می توانند آن را لاپوشانی کنند.
بایدن از «ادامه تلاشهای آمریکا برای اصلاح سازمان تجارت جهانی و حفظ رقابت، شفافیت و حاکمیت قانون» صحبت کرد، بیانیهای که با اقدامات آمریکا در عرصه عمل هیچ تناسبی ندارد. آمریکا در حال حذف همه رقیبان خود در عرصه بینالمللی به ویژه در عرصه های اقتصادی و سیاسی است و به طرز سرسام آوری برای خنثی کردن روابط اقتصادی بین کشورهای جهان با چین تلاش می کند تا بدانجا که برای تغییر دولت های بسیاری از کشورهای جهان دخالت می کند تا مانع همکاری این کشورها با چین شود.
آمریکا به رقابت، شفافیت و حتی قوانین بین المللی هیچ اعتقادی ندارد و تنها قوانین خود را اصل می داند و آنها را به جای قوانین حقوق بین الملل، اجرا می کند. از نگاه مقامات آمریکایی، هیچ کشوری نباید با این نظم جهانی استبدادی مطلوب واشنگتن مخالفت کند.
بایدن در مورد آب و هوای کره زمین صحبت کرد و در این باره موضوعاتی مانند نیاز به سرمایه گذاری بیشتر، بسیج منابع مالی برای مقابله با تغییرات آب و هوا و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای را که باعث گرم شدن کره زمین می شود، مطرح کرد. بایدن تاکید کرد که آمریکا بحران آب و هوا را یک تهدید جدّی نه تنها برای این کشور بلکه برای کل بشریت می داند. نکته اینجاست که آمریکا خود از بزرگترین کشورهای تولید کننده گازهای گلخانه ای است که باعث گرم شدن زمین، خشکسالی و بلایای طبیعی می شود، هرچند این کشور بدون تعهد به قوانین بین المللی، هر وقت بخواهد، از توافقنامه آب و هوایی پاریس خارج می شود و بار دیگر به آن می پیوندد و همیشه سعی میکند دیگر کشورها را مسئول کارهایی که خود انجام داده است، بداند.
بایدن همچنین درباره جنگ در اوکراین صحبت و آن را «جنگ غیرقانونی» توصیف کرد و گفت که روسیه در قبال آنچه در اوکراین اتفاق می افتد، مسئولیت دارد و خواستار ایستادگی در برابر روسیه «برای جلوگیری از هرگونه تجاوز احتمالی دیگر در آینده» شد و تاکید کرد که آمریکا این کار را خواهد کرد. وی ادامه جنگ علیه اوکراین را «بدون حساب» نپذیرفت.
حال این پرسش مطرح می شود که آیا حمله آمریکا به افغانستان و عراق مشروع بود؟ آیا آمریکا نباید پاسخگوی جنایات هولناکی باشد که در این دو کشور مرتکب شده است؟ آیا آمریکا فراتر از قانون است و بدون ترس از پاسخگویی، مجاز است هر کاری که بخواهد انجام دهد؟ پرسش مهم دیگر این است که آیا جنگهای ناعادلانهای که آمریکا علیه بسیاری از کشورها به راه انداخته است، می تواند دلیلی بر تشویق دیگر کشورها به استفاده از نیروی نظامی به جای ابزارهای سیاسی برای حل مشکلات باشد؟ سوالاتی که مقامات آمریکایی مایل نیستند به آنها پاسخ دهند.
بایدن در سخنرانی خود درباره ایران نیز صحبت کرد و گفت: «ایران هرگز نباید سلاح هستهای داشته باشد»، ایران «منطقه و جهان را بیثبات و امنیت آن را تهدید میکند»! در پاسخ باید پرسید آیا این ایران نیست که تا این لحظه به توافق هسته ای و قطعنامه 2231 شورای امنیت، پایبند بوده است؟ آیا کشوری که به این توافق پایبند نبوده، خود آمریکا نیست؟ آیا این دولت اوباما نبود که از اجرای مفاد توافق خودداری می کرد؟ آیا این دولت ترامپ نبود که از توافق خارج شد؟ آیا هم اکنون این دولت بایدن نیست که از بازگشت به توافق امتناع می کند؟
همچنین این پرسش مطرح است که کدام کشور به دنبال در اختیار داشتن تسلیحات هسته ای است؟ آیا این ایران نیست که با میل خود توافق هسته ای را امضا کرده و تاکنون بیش از 15 گزارش منتشر شده توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی، صلح آمیز بودن برنامه هسته ای آن را تایید کرده است؟ از این گذشته تاسیسات هسته ای ایران تحت بازرسی شبانه روزی نیز قرار دارد. این در حالی است که رژیم صهیونیستی که ضمن دارابودن زرادخانه هسته ای، از حمایت نامحدود آمریکا نیز برخوردار است، مانع از آن میشود که طرف های بینالمللی آن را برای پاسخگویی تحت فشار قرار دهند تا به پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای بپیوندد. در حقیقت این رژیم صهیونیستی است که تهدیدی برای امنیت و ثبات منطقه و جهان به شمار می رود.
بایدن درباره کره شمالی نیز صحبت کرد و گفت که کره شمالی قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را نقض می کند و آمریکا متعهد به دیپلماسی برای خلع سلاح هسته ای شبه جزیره کره است. آنچه بایدن در مورد کره شمالی گفت حاوی دو دروغ بزرگ بود: اول این که هیچ کشوری در جهان مانند آمریکا و رژیم صهیونیستیِ تحت حمایتش، قطعنامه های شورای امنیت را نقض نکرده اند. دوم این که آمریکا هیچگاه به دیپلماسی متوسل نمی شود مگر زمانی که طرف مقابل قوی باشد و واشنگتن را ناچار به استفاده از دیپلماسی کند.
حمایت آمریکا از «صلح عادلانه و پایدار بین «اسرائیل» و فلسطین با هدف ایجاد دو کشور برای دو ملت» یکی از بزرگترین دروغ های بایدن بود چرا که آمریکا بر اساس آنچه آشکارا انجام می دهد، به صلح هیچ اعتقادی نداشته، ندارد و نخواهد داشت. صلح از نگاه واشنگتن به معنای حاکمیت رژیم صهیونیستی بر منطقه و محروم کردن مردم فلسطینی از همه حقوقشان به ویژه حق بازگشت به وطن است. حمایت کور و نامحدود آمریکا از این رژیم تروریست، نژادپرست و جنایتکار، شاهد روشن و رسواکننده ای است که نشان می دهد آمریکا هرگز در مسئله فلسطین بی طرف نبوده و نخواهد بود و همواره همان موضع رژیم اشغالگر را اتخاذ می کند، بلکه در آینده حمایت خود را از آن افزایش نیز خواهد داد.