العالم - فلسطین
روزنامه فرامنطقه ای رأي الیوم با بیان این مطلب، در مقاله ای به قلم علی جمعه العبیدی تحليلگر عرب به تحلیل وقایع جنگ غزه و ضربات عملیات طوفان الاقصی بر نقاط قوت رژیم صهیونیستی پرداخته و خاطرنشان کرده است: ژنرالها، رهبران نظامی و حتی سیاستمدارانی که تصمیم به جنگ میگیرند به سه موضوع اصلی فکر میکنند: هدف جنگ، مدیریت جنگ و اینکه چگونه جنگ به پایان میرسد؟
این سه موضوع اساسی برای هر رهبر سیاسی یا نظامی تضمین ایجاد می کند که در هر جنگی ، نتیجه نهایی به نفع او رقم بخورد و اگر یک عنصر از ۳ مورد از دست برود، جنگ را می بازد.
شاید بتوان گفت که رهبران اشغالگر صهیونیست هنوز هم در جستجوی این ۳ موضوع هستند آنهم در مقابل مقاومتی که از ابتدا خود را برای همه گزینه ها آماده کرده بود.
صهیونیستها در جنگ غزه مانند قطار سریع السیری بودند که بدون ریل و مسیر و بدون داشتن راننده حرکت می کند و همه چیز را مقابل خود زیر می گیرد.
این همان اتفاقی است که هنگام بمباران و حمله بالگردهای اسرائیلی به محل کنسرت در نزدیکی شهرک "ریعیم" در نزدیکی غلاف غزه رخ داد و به کشته شدن 364 شهرک اسراییلی نشین منجر شد.
در ادامه این مقاله آمده است: مقاومت فلسطین قبل از ورود به نبرد 7 اکتبر (15 مهر ماه / آغاز عملیات طوفان الاقصی)، اهداف متعددی را برای جنگ تعیین کرد که برخی از آنها علنی و برخی مخفیانه بودند.
اهداف اعلام شده عبارت بودند از: رفع محاصره نوار غزه، آزادسازی زندانیان فلسطینی، پایان دادن به تجاوزات رژیم صهیونیستی به الاقصی و جلوگیری از تقسیم بندی زمانی و مکانی حضور مسلمانان در مسجد الاقصی.
کما اینکه اهداف اعلام نشده عملیات طوفان الاقصی هم جلوگیری از تخریب و یهودی سازی مسجد الاقصی، به ویژه پس از افزایش عملیات حفاری و همچنین ضربه زدن به نهادهای "اطلاعاتی و نظامی" اشغالگرانی بود که خود را شکست ناپذیر می دانستند.
مقاومت فلسطین در عملیات طوفان الاقصی دنبال این بود کهد به نقطه قوت حریف ضربه بزند، یعنی به دنبال نقاط ضعف صهیونیستها نبود . نقاط قوت ارتش "اسراييل" در تیپ غزه، ايجاد دیوار حایل، کشیدن سیم خاردار، دوربینها و دستگاه های مراقبت و شنود و سایر استحکامات در برابر نوار غزه خلاصه می شد.
در چنین شرایطی مقاومت با اتحاد کامل تصمیم گرفت که جنگ فقط در یک روز سرنوشت ساز باشد، در حالی که اسرائیلی ها در تعطیلات بودند و در همان روز مقاومت پس از رسیدن به هدف، یعنی اسیر کردن بیشترین تعداد اسرائیلی ها وانهدام لشکر نظامی غزه و به دست آوردن اطلاعات سری موجود در رایانه های پایگاههای نظامی صهیونیستها، به جنگ پایان داد و اینگونه بود که مقاومت فلسطین پیروز جنگ شد.
این مقاله می افزاید: اما در جبهه مقابل ارتش اشغالگر در تمام سطوح دچار تفرقه بود و با فرسودگی و در حالی که راه رسیدن به پیروزی را نمی دانست و تصور روشنی از آینده جنگ نداشت، وارد جنگ غزه شد.
اسرائیلی ها گاهی می گفتند: پیروزی شان در جنگ با پایان دادن به حضور حماس در نوار غزه به دست می آید و گاهی می گفتند که پیروزی در بازگرداندن اسیران در دست حماس است و گاهی هم اعلام می کردند که پیروزی در بازپس گیری غزه و واگذاری آن به دولت همسو با تل آویو است.
همه این اظهار نظرهای متشتت نشان می دهد که صهیونیستها درک مشخصی از پیروزی ندارند، در واقع می توان گفت که رژيم صهیونیستی با حالت شکست خورده وارد جنگ غزه شد و همچنان در این جنگ به دنبال پیروزی می گردد!