حمله به تاسیسات هسته ای صلح آمیز ایران؛

نبرد تمدنی غرب برای محروم کردن جهان اسلام از فناوری راهبردی هسته ای

نبرد تمدنی غرب برای محروم کردن جهان اسلام از فناوری راهبردی هسته ای
دوشنبه 16 تير 1404 - 12:34

روزنامه‌نگار و تحلیلگر مصری در مقاله ای تحولات اخیر علیه برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را به عنوان واقعیتی بنیادین از یک منازعه تاریخی تبعیض آمیز غرب و به شکلی گسترده تر آن؛ اسلام ستیزی ینگه دنیا در دستیابی کشورهای مسلمان به انرژی هسته‌ای توصیف کرده است.

العالم ـ آمریکا

محمود سلطان، روزنامه‌نگار و تحلیلگر مصری با انتشار مقاله ای در الجزیره؛ آورده است: "تحولات اخیر پیرامون برنامه هسته‌ای ایران، بار دیگر این واقعیت را آشکار کرد که منازعه بر سر انرژی هسته‌ای، در واقع بخشی از یک رویارویی تمدنی گسترده‌تر است.

"اجماع غرب بر سر توقف برنامه هسته‌ای ایران، بار دیگر این پرسش اساسی را مطرح کرده که آیا کشورهای خاورمیانه حق دارند به سلاح هسته‌ای دست یابند یا خیر؟"

در طول دهه‌های گذشته، گفتمان عام‌گرایانه و مردمی در جهان عرب بر این باور استوار بوده که "وتوی غربی" در برابر حق هر کشور عربی یا مسلمان برای پیوستن به باشگاه دارندگان سلاح هسته‌ای، امتدادی از روح جنگ‌های صلیبی تاریخی "۱۰۹۶ تا ۱۲۹۱ میلادی" است.

این گفتمان، که با نوعی نگاه دینی به این محرومیت می‌نگرد، مشروعیت خود را از شواهدی کسب کرده است که بر اساس آن تنها مسلمانان‌اند که به‌طور سازمان‌یافته از دستیابی به انرژی هسته ای، از جمله سلاح هسته‌ای، باز داشته می‌شوند. این در حالی است که اصل "مقابله‌به‌مثل"، که ریشه در حقوق بین‌الملل دارد، حق ملت‌ها برای دسترسی به فناوری‌های راهبردی و استراتژیک را به رسمیت می‌شناسد.

این تحلیلگر مصری در ادامه می نویسد: "رفتار دوگانه غرب، به‌ویژه در قبال "اسرائیل"، و نیز شناخت آنها از عدم اجرای گسترده قانون اسلامی در اغلب کشورهای مسلمان، سبب تقویت این نگاه شده است.

با وجود آن‌که بیشتر کشورهای عربی، از دستیابی واقعی به فناوری هسته‌ای فاصله دارند، اما غرب همواره نسبت به هرگونه تلاش هسته‌ای در منطقه، ابراز نگرانی کرده و آن را به نفوذ نهادهای دینی یا حکومتی نسبت داده است.

در این میان، تحلیل‌گران ملی گرا اغلب از پرداختن به ابعاد سیاسی این مسئله، یعنی ساختار حکومت‌ها و نوع نظام‌های سیاسی در منطقه، غافل می‌مانند. آیا نگرانی غرب ناشی از احتمال دستیابی کشورهای اسلامی و به زعم آنان غیر دموکراتیک؛ به سلاحی است که تصمیم استفاده از آن تنها در اختیار یک فرد و بدون هیچ نظارت پارلمانی یا قضایی خواهد بود؟

با این حال، این تفسیر نیز قانع‌کننده نیست؛ چراکه کشورهایی چون چین، روسیه و کره شمالی که ساختارهای دموکراتیک ندارند، سال‌هاست به تسلیحات هسته‌ای مجهز هستند. تجربه هند و پاکستان نیز با وجود عدم پایبندی کامل به رژیم‌های نظارتی، نشان می‌دهد که معیارهای غرب یکسان نیست.

درباره پاکستان، برخی معتقدند این کشور مسلمان توانست در دوره‌ای از بی‌ثباتی ژئوپلیتیکی پس از فروپاشی دیوار برلین به بمب هسته‌ای دست یابد. شاید فاصله جغرافیایی پاکستان و محدودیت توان هوایی غرب، مانع مداخله نظامی در آن زمان شد.

بارزترین مثال برای اثبات نگاه تبعیض‌آمیز دینی غرب، "اسرائیل" است. این رژیم با وجود ماهیت دینی‌اش و تسلط جریان‌های راست‌گرای افراطی، بدون نظارت بین‌المللی و در سکوت کامل غرب، زرادخانه‌ای هسته‌ای در اختیار دارد. در جریان جنگ اخیر علیه غزه، حتی وزیر میراث فرهنگی رژیم صهیونیستی "عمیحای الیاهو" پیشنهاد استفاده از بمب هسته‌ای علیه غزه را مطرح کرد.

با این حال، کشورهای غربی نقشی مستقیم در تقویت زرادخانه هسته‌ای اسرائیل ایفا کرده‌اند؛ مثلا فرانسه ساختمان و سازه دیمونا را ساخت؛ بریتانیا و نروژ آب سنگین آن را تأمین کردند و آمریکا مستقیما و غیرمستقیم، اورانیوم غنی‌شده، فناوری تاسیسات هسته‌ای و سیستم‌های هدایت موشکی آن را فراهم کرد.

همچنین آلمان زیردریایی‌های پیشرفته "دولفین" را در اختیار اسرائیل گذاشت و بلژیک نیز اورانیوم خام را از مستعمره سابق خود (زئیر) به اسرائیل منتقل کرد.

و در مقابل، برنامه‌های هسته‌ای کشورهای عربی با اقدامات سرکوب‌گرانه مواجه شد ؛ آن چنان که در سال ۱۹۷۹، سازمان اطلاعات فرانسه با همکاری موساد، قلب رآکتور اتمی فروخته‌شده به عراق را تخریب کرد و لیبی تحت تحریم‌های اقتصادی شدید قرار گرفت و ناتو در نهایت حکومت معمر قذافی را سرنگون کرد.

"این سیاست‌های دوگانه به‌وضوح نشان می‌دهد که ممانعت از دستیابی کشورهای اسلامی به سلاح هسته‌ای، بیش از آن‌که به دلایل حقوقی یا امنیتی باشد، ریشه در نوعی تبعیض دینی و ریشه در اسلام ستیزی دارد... غرب می‌پندارد خاورمیانه هسته‌ای برابر با خاورمیانه‌ای ناامن است".

نویسنده در مقاله ی خود به مواردی همچون هشدار "دانیل سرور"، استاد مؤسسه سیاست خارجی دانشگاه جان هاپکینز، در مورد انرژی هسته ای ایران اشاره کرده که گفته است " اگر ایران گامی قطعی به سوی تسلیحاتی‌سازی هسته‌ای بردارد، ممکن است به‌زودی افزون بر اسرائیل شاهد ظهور چهار قدرت هسته‌ای جدید در منطقه باشیم در حالی که فاصله زمانی پرتاب موشک میان این کشورها، تنها چند دقیقه است، و بی‌اعتمادی و سوءتفاهم در منطقه موج می‌زند".

این مقاله می افزاید که به رغم این مساله "در نهایت، نمی‌توان از دیدگاه نژاد پرستانه دینی در سیاست‌های غرب چشم‌پوشی کرد... تأکید مداوم نخبگان غربی بر هویت "یهودی-مسیحی" اروپا، همچنان در گفتمان سیاسی رسمی آنان حضوری پررنگ دارد... احزاب محافظه‌کار اروپایی بارها از ارزش‌های مسیحی به‌عنوان ستون تمدن اروپا یاد کرده‌اند و همین موضوع بر نگاهشان نسبت به "تهدید اسلامی" اثرگذار بوده است.

در همین راستا، برخی از دیدگاه‌ها در جهان اسلام بر این باورند که اسرائیل نه‌تنها ادامه هویت غربی است، بلکه تحقق رؤیای گروه‌های افراطی مسیحی در آمریکا و اروپا را نیز نمایندگی می‌کند؛ گروه‌هایی که اعتقاد دارند سلطه یهود بر خاورمیانه، لازمه بازگشت دوم مسیح است.!!

در پایان این تحلیل آمده است: "در مجموع، تحولات مربوط به برنامه هسته‌ای ایران، بار دیگر اثبات کرده است که نه تنها نبرد بر سر انرژی هسته‌ای، چیزی فراتر از منافع ژئوپلیتیکی است؛ بلکه بخشی از یک نبرد تمدنی با هدف اسلام ستیزی و محروم نگه داشتن جهان اسلام از دستیابی به یک فناوری راهبردی وقدرت بازدارنده کارآمد، حتی به قیمت جنگ است".

پربیننده ترین خبرها