العالم - فلسطین اشغالی
دوربین شبکه خبری العالم داستان زنی که خانه و معیشت خود را از دست داده و اکنون تنها یک نقشه از فلسطین، نماد امید و حافظ خاطراتش است؛را در قاب تصویر خود به نمایش در آورد .
در منطقه فلسطینی نشین و محروم اَغوار، تهاجمات مداوم رژیم صهیونیستی، داستانهای تلخی از آوارگی فلسطینیان و مصادره زمینهایشان را روایت میکند.
«حاجیه عایشه»، یکی از آوارگانی است که از روستایش رانده شده و در شرایطی سختی زندگی میکند؛ او که خانه و منبع درآمدش را از دست داده، اکنون تنها یک نقشه قدیمی از فلسطین که از چنگال شهرکنشینان صهیونیست نجات یافته است را به عنوان یادگار از گذشته دارد.
شبکه العالم در گزارش خود به بازخوانی روند سیستماتیک آوارگی فلسطینیان توسط رژیم صهیونیستی پرداخته و داستان زنی را روایت میکند که با وجود آوارگی اجباری، روحش همچنان به سرزمین مادری پیوند خورده است.
عکس محو شدهای که در دستانش نگه میدارد، گویای تمامی رنجهای اوست؛ با هر بار یادآوری خانهای که توسط متجاوزان صهیونیست به یغما رفت، چشمان «حاجیه عایشه» پر از اشک میشود.
خانهای که روزی مأوا و پناهگاه خاطراتش بود، اکنون به ویرانهای خاموش تبدیل شده است. حملات شهرک نشینان متجاوز، برای وی جز زخمی عمیق برجای نگذاشته است؛ آنان در منطقه اَغوار، گوسفندانش را که منبع درآمدش بود، دزدیده و او را مجبور به ترک خانه و زمین اجدادیاش کردند.
حاجیه عایشه در این باره به خبرنگار شبکه خبری العالم گفت : «ما مورد حمله قرار گرفتیم و مجبور شدیم خانهمان را ترک کنیم. برای ما چیزی باقی نمانده است؛ نه غذا، نه ابزار زندگی و نه هیچ یک از ملزومات اولیه. اجناس داخل مغازه ما مورد تجاوز قرار گرفت و شرایط زندگیمان بسیار دشوار است.»
شایان ذکر است که حاجیه عایشه حتی پس از آوارگی اجباری، همچمان مورد اذیت و آزارشهرکنشینان صهیونیست قرار می گیرد، اما این بانوی مقاوم فلسطینی تصمیم گرفته است در منطقه اَغوار بماند.
وی دو سال است که بر روی این زمین در پناهگاه موقتی از ورقهای آهنی زندگی میکند که نه او را از گرمای تابستان و نه از سرمای زمستان حفظ میکند.
تنها یادگار به جا مانده از خانهٔ ویرانشدهٔ او در این گوشهٔ محقر، یک نقشه از فلسطین است که توانست از چنگال شهرکنشینان متجاوز نجاتش دهد ؛ نمادی که گواهی میدهد روح او هرگز از سرزمین مادری جدا نشده است.
داستان عایشه، که در مسیر دفاع از سرزمینش نیز مورد اصابت گلوله نیروهای اشغالگر قرار گرفته است، تنها یک روایت فردی نیست.
این روایت، دیگری از یک رمان تکراری در اَغوار فراموششده است؛ روایتی از سرزمینهایی که تخلیه میشوند، خانههایی که خالی میمانند و خاطراتی که زیر بار زخمها کمر خم کردهاند.