العالم- سودان
جنگ سودان نمونهای است از درگیری پیچیدهای که باید با دقت و انصاف تحلیل شود. این جنگ، نه صرفاً نزاعی بین دو گروه برابر، بلکه مواجههای است بین نیروهای ملی که به دنبال دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی کشور هستند و شبهنظامیانی که با اقدامات خشونتآمیز، امنیت و ثبات کشور را تهدید میکنند.
این دیدگاه که جنگ سودان را بهگونهای توصیف میکند که انگار دو طرف دارای مشروعیت یکسان هستند، اشتباه و ناعادلانه است. ارتش ملی سودان نهادی قانونی است که در چارچوب قانون اساسی عمل میکند و حمایت از مردم و وحدت کشور جزء وظایف اصلی آن به شمار میرود.
اما نیروهای شبه نظامی تجت عنوان «پشتیبانی سریع» (RSF)، نسخهای بازسازیشده از شبهنظامیان «جنجوید» است که در طول جنگ دارفور برای دولت سودان میجنگیدند و مسئول جنایات علیه غیرنظامیان بودند، ولی حالا مقابل ارتش سودان می جنگند و همچنان به اقدامات خشونتآمیز و نسلکشی ادامه می دهند.
این گروه که ریشه در جنایات گسترده در دارفور دارد، نه مشروعیت قانونی دارد و نه جایگاهی اخلاقی. جامعه جهانی نیز با چشمپوشی از تفاوتهای اساسی بین این دو طرف، درک عمیقی از واقعیت بحران سودان ارائه نمیدهد.
نیروهای پشتیبانی سریع با اقدام به کودتا و حمله به مراکز دولتی، تلاش کردند که این کشور را تحت سلطه خود قرار دهند. در مقابل، ارتش سودان وظیفه حفاظت از مردم و کشور را بر عهده دارد.
آوارگی گسترده مردم سودان به دلیل خشونتهای شبهنظامیان، نشانه دیگری بر عدم مشروعیت این گروهها است. گزارشهای سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای بینالمللی نشان میدهد که میلیونها نفر از مناطق تحت کنترل شبهنظامیان فرار کرده و به دنبال امنیت تحت ساختار قانونی نیروهای مسلح سودان یا کشورهای همسایه هستند.
جنایاتی همچون نسلکشی، خشونت جنسی، قتل عامها در دارفور، کردفان و سایر مناطق توسط شبهنظامیان RSF، چهرهای بیرحم از یک گروه غاصب و تخریبگر را به تصویر میکشد.
در مقابل، مأموریت ارتش ملی سودان بر پایه دفاع از کشور است. این تفاوت اساسی نباید در تحلیلهای بینالمللی نادیده گرفته شود؛ چراکه چشمپوشی از این مسئله تنها باعث تشدید پیچیدگی بحران و ادامه رنج مردم سودان خواهد شد.
بهجای برابرسازی غیرمنصفانه دو طرف این درگیری، لازم است جامعه بینالمللی از حقیقت میدان جنگ آگاه شده و برای حل مشکلات اساسی آن، تلاش کند تا عدالت و صلح پایدار در سودان برقرار شود.