العالم - فلسطین اشغالی
رژیم صهیونیستی از ابتدای تأسیس خود با یک تناقض بنیادین روبهرو بوده: ساختن یک موجودیت سیاسی–اقتصادی پرجمعیت و کشاورزیمحور در یکی از خشکترین نقاط خاورمیانه. امروز، پس از هفت دهه، این تناقض به نقطه انفجار رسیده است.
مقامات رسمی این رژیم، از رئیس اداره آب گرفته تا وزارت دارایی، سال ۲۰۲۴–۲۰۲۵ را بدترین و طولانیترین خشکسالی یک قرن اخیر اعلام کردهاند؛ خشکسالیای که نه فقط آمار، بلکه چشماندازهای واقعی را هم خشک کرده است.
عمق فاجعه مشکل آب در داخل سرزمینهای اشغالی
هزی لیپشیتز، رئیس اداره آب رژیم، در تابستان ۱۴۰۴ (اوت ۲۰۲۵) به صراحت گفت: «ما در یک سال خشکسالی هستیم که با هیچ چیز در صد سال گذشته قابل مقایسه نیست. این را بر اساس دادههای دقیق و دقیق میگویم.»
او افزود: «زمستان گذشته همه جدولها را شکست. سطح کینرت (دریاچه طبریه) عملاً بالا نیامد؛ این بیسابقه است.»
دریاچه طبریه که تا پیش از این حدود ۳۰ درصد آب شرب رژیم را تأمین میکرد، اکنون به پایینترین حد تاریخی خود رسیده است. رودخانه بانیاس، یکی از سه سرشاخه اصلی رود اردن، تقریباً خشک شده. سطح بحرالمیت (دریای مرده) فقط در یک سال گذشته ۱.۳ متر پایینتر رفته است.
مؤسسه منابع جهانی (WRI) رژیم صهیونیستی را در رتبه هشتم جهان از نظر «تنش آبی بسیار شدید» قرار داده؛ یعنی بیش از ۸۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر سالانه مصرف میشود – وضعیتی حتی بدتر از ایران که در رتبه چهاردهم قرار دارد.
کشاورزی، که روزگاری ایدئولوژی «شکوفایی صحرا» را نمایندگی میکرد، اکنون در آستانه فروپاشی است. سالانه حدود ۱.۲ میلیارد مترمکعب آب (شیرین، تصفیهشده و شور) در بخش کشاورزی مصرف میشود، اما هزاران هکتار زمین در جلیل علیا، جلیل سفلی و جولان اشغالی از چرخه تولید خارج شدهاند. قیمت روغن زیتون سر به فلک کشیده و بسیاری از باغهای چنددهساله خشکیدهاند.
در این میان، رژیم برای جبران کمبود، به کارخانههای عظیم نمکزدایی روی آورده است: هادره، اشکلون، اشدود، دو مجموعه در سورک و پالماخیم. اما هر کدام از این کارخانهها حدود نیم درصد از کل مصرف برق رژیم را میبلعد و هزینه سرسامآوری تحمیل میکند؛ هزینهای که با افزایش تعرفههای برق خانگی و صنعتی، فشار بیشتری بر جامعه اسرائیلی وارد کرده است.
تبعیض آبی علیه فلسطینیان سلاح روزمره اشغالگری
در کرانه باختری و نوار غزه، بحران آب چهره دیگری هم دارد: آپارتاید آبی. گزارشهای سازمان عفو بینالملل، بتسلیم و سازمان ملل بارها ثابت کردهاند که یک شهرکنشین صهیونیست به طور متوسط ۴ تا ۷ برابر یک فلسطینی آب مصرف میکند.در شهر الخلیل (حبرون)، رژیم بارها سهمیه آب را تا ۴۰ درصد کاهش داده یا به کلی قطع کرده است.
در تابستانهای گرم، فلسطینیان گاهی مجبورند آب آشامیدنی را با قیمتهای گزاف از تانکرهای خصوصی بخرند، در حالی که استخرهای شهرکهای مجاور پرآب و برق میزنند.این سیاست نه فقط نقض ماده ۱۰ کنوانسیون ژنو است، بلکه ابزاری عمدی برای اخراج تدریجی فلسطینیان از مناطق «ج» کرانه باختری به شمار میرود.
جولان اشغالی از ۱۹۶۸ تا ۲۰۲۵: قدیمیترین غنیمت آبی رژیم
از سال ۱۹۶۷، بلندیهای جولان مهمترین منبع آب شیرین طبیعی رژیم بوده است. حدود یکسوم کل آب شیرین اسرائیل از حوضه آبریز کوه حرمون (جبلالشیخ) و چشمههای جولان تأمین میشود.
رژیم نه تنها این منطقه را به مساحت ۱۸۰۰ کیلومترمربع را اشغال کرده، بلکه با حفاریهای عمیق عمودی و افقی، جریان آبهای زیرزمینی را به سمت سرزمینهای اشغالی منحرف میکند. این اقدام، سفرههای زیرزمینی شرق لبنان و جنوب سوریه را هم خالی کرده است.
پس از سقوط دولت سابق سوریه در دسامبر ۲۰۲۴ و ایجاد خلأ قدرت، ارتش رژیم صهیونیستی به سرعت حضور خود را در استانهای درعا، قنیطره و سویداء گسترش داد.
رسانههای عبری و عربی (از جمله المیادین و Ynet) گزارش دادهاند که هدف اصلی این عملیات نه فقط «امنیت مرزی»، بلکه تسلط بر منابع آبی استراتژیک جنوب سوریه بوده است. مهمترین دستاوردهای آبی این یورش:
اشغالی سد المنطره: بزرگترین سد در جنوب سوریه. بر اساس گزارشها، نیروهای اسرائیلی در ژانویه ۲۰۲۵ کنترل این سد را به دست گرفتند.
اشغال سد الوحده: این سد در حوضه آبریز رودخانه یرموک قرار دارد. کنترل این سد به رژیم اجازه میدهد بر حدود ۴۰ درصد از منابع آبی مشترک سوری-اردنی مسلط شود.
اشغال مجموعهای از سدها بر روی نهر الرقاد (از جمله غدیر البستان، جسر الرقاد، شبرق، سحیم الجولان و عبیدین): این منابع مهم آبی در مجاورت جولان اشغالی قرار دارند که گزارشها از تمرکز عملیاتهای اسرائیل بر روی آنها حکایت دارد.
تسلط بر چشمههای کوهستانی و آبهای زیرزمینی: گزارش منابع سوری حاکی از آن است که اسرائیل با حفاریهای عمودی و افقی در منطقه جبل الشیخ (کوه حرمون)، مسیر آبهای زیرزمینی را به سمت قلمرو خود منحرف میکند.
منطقه حوران سوریه که روزگاری «سبد نان سوریه» نامیده میشد، اکنون با فاجعه کشاورزی روبهروست. کشاورزان سوری محصول خود را از دست دادهاند، چاهها خشک شده و هزاران خانواده روستایی آواره شدهاند.
رژیم صهیونیستی در کنار کنترل آب، با ارسال گندم و سوخت یارانهای، اقتصاد وابستهای ایجاد کرده تا مشروعیت محلی بخرد – همان الگویی که در جولان اشغالی هم به کار بست. همچنین در نوامبر ۲۰۲۵، رژیم پیشنهاد فروش آب اشغالی به سوریه را داد، که ۴۰ درصد منابع جنوب را کنترل میکند.
استیصال تا مرز دعای باران
وخامت اوضاع به حدی است که در ۳۰ اکتبر ۲۰۲۵، هزاران یهودی به رهبری خاخام کابالیست شموئیل الیاهو در کرانه دریاچه طبریه مراسم «دعای باران» برگزار کردند. برگزارکنندگان ادعا کردند که در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۱۹ همین مراسم باعث بارانهای سیلآسا شده بود. این تصویر – یک رژیم مجهز به سلاح هستهای که برای چند قطره باران به آسمان التماس میکند – شاید رساترین نشانه عمق بحران باشد.
آب، ابزار بقای یک رژیم غاصب
در حال حاضر برای رژیم صهیونیستی، بحران آب دیگر فقط مسئله زیستمحیطی نیست؛ یک تهدید وجودی برای رژیم صهیونیستی است. وقتی منابع طبیعی داخل مرزهای ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ کفاف نمیدهد، منطق این رژیم فقط یک چیز میگوید: گسترش مرزها و غارت منابع همسایگان.
به گزارش ایرنا، تا زمانی که جولان اشغالی باقی بماند، تا زمانی که سدهای جنوب سوریه زیر چکمه سربازان اسرائیلی باشد، تا زمانی که شیر آب خانههای فلسطینی در کرانه باختری بسته بماند، این رژیم بحران آب خود را «مدیریت» خواهد کرد، اما به قیمت فاجعه انسانی و زیستمحیطی بیسابقهای برای میلیونها انسان در فلسطین، سوریه، لبنان و اردن. آب برای رژیم صهیونیستی دیگر فقط مایه حیات نیست؛ ابزار سلطه و کلید بقا در منطقهای است که خود با دست خودش آن را به بیابان تبدیل کرده است.