به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، در مورد دلایل و پیامدهای این حمله تاکنون مطالب بسیاری منتشر شده است، اما بررسی آن از بعد نظامی ابعاد جدیدی از آن را مشخص میکند.
پایگاه خبری المنار لبنان در تحلیلی در این مورد نوشت: حملات اسرائيل به سوريه در شرايطي روي داد كه عناصر مسلح مخالف نظام سوريه، پشت سر هم ضربه مي خوردند .
در اينجا اين سوال از چند جنبه مختلف قابل مطرح كردن است... آيا سرنگون نشدن نظام سوريه افزون بر افزايش قدرت حزبالله و ادامه اقتدار ايران كه به پيشرفتهاي فنآوري و نظامي دست يافته است، ممكن است آمريكا و اسرائيل را وادار كند كه اقداماتي جنون آميز از جمله اقدام به حمله را در پيش گيرند كه اين اقدام، احتمال باز شدن راه براي گزينههاي بسيار را در منطقه باز كند، گزينه هايي كه واشنگتن و تل آويو آن را مطرح كرده و نميدانند كه چگونه بايد با آن تعامل كنند.
در این گزارش آمده است: جمرايا، الهامه و قاسيون مناطقي از سوريه بود كه از سوي جنگندههاي رژيم اسرائيل هدف حمله قرار گرفت، هدف از حملات اسرائيل، انبارهاي اسلحه و مراكز تحقيقاتي سوريه بود. منابع اسرائيلي اعلام كردند كه انبارهاي موشك را هدف حمله قرار دادهاند. اسرائيل اعلام كرده است كه اين حملات، پيشگيرانه و با هدف جلوگيري از انتقال سلاحهايي است كه موازنه قدرت در منطقه را برهم ميزند، اين جنگها، به شيوه "جنگهاي پيشگيرانه" آمريكا روي داده است.
روزنامه "لس آنجلس تايمز" به نقل از جان مك كينسناتور آمريكايي نوشت "حملات اسرائيل به سوريه ميتواند فشارها را بركاخ سفيد در زمينه حمايت از "انقلابيون" سوري و دعوت به ايجاد منطقه حائل در سوريه و حمايت از اين منطقه افزايش دهد.
اين مساله موجب افزايش نگراني روسيه شده است؛ به طوري كه الكساندر لوكاشيويچ سخنگوي رسمي وزارت امور خارجه روسيه پس از حملات اسرائيل گفته بود "ما بسيار از اين حملات نگران هستيم زيرا شواهدي دال بر آماده شدن افكار عمومي جهان براي دخالت نظامي احتمالي در سوريه وجود دارد". حتي در صورتي كه اين احتمال وارد باشد، مساله آشكارتر اين است كه به نظر ميرسد كه حملات اسرائيل در حمايت از مخالفان نظام سوريه بوده است.
محمود مطر كارشناس نظامي عرب در گفتگو با شبكه المنار لبنان گفت: است حملات اسرائيل به سوريه از زوايا و جنبههاي مختلف قابل بررسي و تامل است اما ميتوان اين حملات را در چارچوب حمايت از مخالفان داخلي در سوريه تلقي كرد.
وي ادامه داد " اوضاع در سوريه به نفع دولت اين كشور است و مخالفان در ريف دمشق و القصير تحت محاصره نيروهاي امنيتي سوريه قرار گرفتهاند و طرحهاي نظامي مخالفان در مسير شكست پيش ميرود و به نفع اسرائيل نيست كه سوريه جنگ را يكسره كند بلكه نفع اسرائيل در ادامه درگيريهاست تا توان سوريه با ادامه جنگ تحليل برود.
وي افزود: آمريكا نميخواهد مادامي كه اوضاع در سوريه بدون دخالت این كشور پيش ميرود، در امور سوريه دخالت كند .
هماهنگي آمريكا و اسرائيل قبل از حملات
مطر گفت: حملات اسرائيل به سوريه ضمن هماهنگي با آمريكايي ها صورت گرفت.
وي با اشاره به اينكه آمريكاييها از راه حلهاي سياسي فرار ميكنند و هر فردي كه در سوريه قرباني ميشود و هرگونه ادامه بحران دراين كشور به نفع آمريكا و اسرائيل است، گفت: منفعت آمريكا و اسرائيل در خصوص سوريه اين است كه قدرت سوريه تضعيف شود.
وي همچنين گفت مخالفان در سوريه از سوي قطر و عربستان و نه آمريكاييها و اروپاييها حمايت مالي ميشوند و از آنجايي كه آمريكاييها قادر نيستند به طور مستقيم وارد عمل شوند، به اسرائيل اجازه دادند كه اين حملات را اجرا كند.
وي تصريح كرد جامعه و احزاب و دولت آمريكا پس از اينكه در عراق و افغانستان شكست خوردند، تصميم داشتند كه جبهههاي جديدي را براي نبرد باز نكنند، بنابراين آمريكا به جاي اينكه خود وارد عمل شود، اسرائيل را مامور كرد كه اين حملات را به جاي آمريكا اجرا كند.
اجراي حملات و چگونگي پشت سر گذاشتن رادارهاي سوريه
مطر گفت: فرماندهي ارتش اسرائيل بدون تصميم گيري و حكم كابينه، نيروهاي ذخيره را به خدمت فرا خواند و به سرعت اين حمله را اجرا كرد و به موازات آن، تصميم هم از سوي كابينه صادر شد و نيروهاي ذخيره به مرزهاي لبنان از بيم تحرك حزب الله لبنان در مرزهاي جنوبي اين كشور فرا خوانده شدند.
وي در پاسخ به سوالي درباره چگونگي عبور جنگندههای اسرائيلي از رادارهاي سوريه گفت: هواپيماهاي اسرائيلي براي عبور از رادارهاي سوريه نياز به پرواز در ارتفاع پايين ندارند، ارتش اسرائيل داراي سيستمهاي الكترونيك پيشرفته است و هواپيماهاي اسرائيلي ميتوانند تا ارتفاع بسیار بالا، پرواز كنند و از آن فاصله موشكهاي خود را به سوي مواضع مورد نظر شليك كنند و ديگر نيازي به شب نيست تا به هدف نزديك شوند و آن را مورد حمله قرار دهند.
در ادامه این گزارش آمده است: درست است كه واكنش سوريه، سريع نبود، اما اسرائيل از سياست اجراي حملات دست بر نميدارد و با توجه به اين احتمال كه ممكن است اوضاع منطقه بحراني شود، بايد از فردي كه كارشناس در زمينه جنگ ژوئيه در برابر مقاومت بود، سوال كنيم كه اگر جنگي در جبهه گسترده روي دهد، وضعيت چگونه خواهد شد، البته درصورتي كه از افزايش توانايي و قدرت حزبالله به ميزان چند برابر از جنگ ژوئيه سخن نگوئيم .
مطر در پاسخ به اين سوال گفت: زماني كه حزبالله تصميم به دفاع و شهادت گرفت، در سال 2000 برنده شد و در سال 2006 دشمن متجاوز را از رسيدن به هدف خود از حملات ناكام گذاشت.
وي در ادامه افزود: درصورتي كه حزبالله به بسيج ملتهاي عربي كه حامي مقاومت هستند، اقدام نكند، نخواهد توانست كه مبارزه كند و درصورتي كه عليه اسرائيل اعلام جنگ نكند و به آن ضربه و خسارت وارد نكند، راهحلهاي ديگر هيچ ارزشي نخواهند داشت.
در پایان این تحلیل آمده است: كاهش تعداد عناصر مسلح مخالف نظام درچند منطقه استراتژيك، باعث ميشود كه اسرائيل در وضعيت ناخوشايند قرار گيرد، و دراين صورت نه زمان بندي حملات جاي تعجب دارد و نه تكرار آن، اين حملات، تجاوزي آشكار به شمار ميرود كه از حملات معدود گذشته، گستردهتر بوده است.
اين اقدام باعث شده است كه مخالفان نظام سوريه و حاميان آن و اسرائيل را در يك سو قرار ميدهد. آيا كسي از آنان در تنگنا قرار گرفته است يا نه، اين مسالهاي است كه تا اين لحظه هنوز مشخص نشده است.