العالم _ ایران / سیاسی
یادداشت بهزاد صابری، پژوهشگر مسائل حقوقی و بین المللی به شرح ذیل است:
در تاریخ بیست و سوم آذرماه، خانم نیکی هیلی سفیر آمریکا در سازمان ملل در نیویورک، برخی بقایای ادعایی از یک موشک را که به قول خودش «مدارک محکم» مبنی بر اشاعه تسلیحات از سوی ایران بودند را به نمایش گذاشت و از جامعه بین المللی خواست تا به جبهه متحد برای ایستادگی در برابر این «تهدید جهانی» بپیوندد.
آیا او این کار را در سازمان ملل انجام داد؟ نه دقیقا. در واقع، در حالی که این «مدرک» ادعایی پیش از این به سازمان ملل ارائه شده و گفته می شود که تحت بررسی است، نماینده آمریکا در سازمان ملل ترجیح داد که در جای دیگری برای رسانه ها و افکار عمومی بساط برپا کند، در یک پایگاه نظامی در واشنگتن.
این نخستین باری نیست که آمریکا به چنین نمایش هایی متوسل می شود. سالها پیش، در اکتبر 1987 و اوریل 1988، چند کشتی جنگی آمریکایی به سه سکوی نفتی ایرانی در خلیج فارس که صرفا برای مقاصد تجاری استفاده شده و در مالکیت و تحت اداره شرکت ملی نفت ایران بودند حمله کرده و آنها را تخریب کردند. در نتیجه این حمله ها، تولید نفت از این سکوها برای چندین سال مختل شد. بعدتر، در سال 1992، ایران علیه آمریکا به سبب تخریب سکوهای نفتی در دیوان بین المللی دادگستری طرح شکایت کرد. در پاسخ، آمریکا به عجیب ترین استدلال ها روی آورد و ادعا کرد که نیروی دریایی این کشور، تنها برای «دفاع از خود» اقدام کرده است.
آمریکا در این رابطه به چند حادثه ی ادعایی اشاره کرد که در فاصله زمانی تا 19 اکتبر 1987 برای کشتی های آمریکایی رخ داده بود، و این حوادث را به ایران منتسب کرد. آمریکا ادعا کرد که ایران با یک موشک کرم ابریشم به یک کشتی آمریکایی (سی آیل سیتی) حمله کرده، و نیز چند کشتی آمریکایی دراثر مین های دریایی که ادعا کرده بود توسط ایران در آبراهه های بین المللی کاشته شده بودند، دچار آسیب شده اند. نمایندگان آمریکا نمایشی مشابه نمایش اخیر نیکی هیلی برای قضات دیوان به راه انداختند و به اصطلاح «مدارک» خود را به آنها ارائه دادند. در آن قضیه، پس از بررسی جامع تمام «مدارک» ارائه شده توسط آمریکا، دیوان نتیجه گرفت که «در مجموع، مدارکی که ارائه شده برای اثبات اینکه موشک موردنظر توسط ایران پرتاب شده است کافی نیست» و لذا «ایالات متحده از عهده اثبات ادعاهای خود برنیامده است». به همین نحو، در مورد خسارات ادعایی وارده به کشتی های آمریکایی در اثر مین ها، دیوان به این نتیجه رسید که «در آن زمان هر دو طرف مخاصمه ایران و عراق نسبت به کاشتن مین اقدام می کرده اند. لذا مدارک ارائه شده دال بر اینکه ایران مین های دیگری در جای دیگر کاشته است، برای احراز مسئولیت ایران نسبت به این مین خاص کافی نیست».
دیوان ابراز کرد که برخی از مدارک ارائه شده «قابل تامل هستند اما مسلم و کافی نیستند». لذا «با در نظر گرفتن همه جوانب امر، از جمله عدم قطعیت مدارکی که دال بر مسئولیت ایران برای مین گذاری برای کشتی جنگی ساموئل رابرتس باشد، دیوان نمی تواند این توجیه را بپذیرد که حمله های صورت گرفته به سکوهای نفتی نصر و سلمان پاسخی به حمله مسلحانه از سوی ایران به ایالات متحده از طریق اصابت مین به کشتی های آمریکایی بوده باشد».
نتیجه اخلاقی ماجرا اینکه مدارک و شواهد تقلبی و جعلی اگر به یک دادگاه ارائه شوند هیچ فایده ای در بر ندارند. در عوض، نیکی هیلی و روسایش فکر می کنند که با چنان مدارکی می توانند افکار عمومی را فریب دهند. دلیل برگزاری آن نمایش این است. اما یک نکته بسیار مهم هست که باید به آنها یادآوری شود: دوران «بزن-در-رو» در خلیج فارس خیلی وقت است که به پایان رسیده است. آنها باید مطمئن باشند که ایران وادارشان خواهد کرد برای هر حرکت احمقانه ای، بهای بسیار سنگینی بپردازند.