العالم - گزارش
برنامههای «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی برای تحول و پیشرفت در عرصههای اقتصادی و مدنی به رغم تبلیغات گسترده پیامدهایی به بار آورده که از دید بسیاری از تحلیلگرن عنوانی جز خسارت و عقبگرد نمی توان بر آن نهاد.
در نهادهای دینی عربستان از اقدامات ولیعهد عربستان برای اصلاحات نارضایتی وجود دارد. شکست سیاست خارجی محمد بن سلمان عرصه را بر سیاست داخلی او تنگ کرده و محبوبیت وی را کاهش داده است.
شاهزاده جوان سعودی به طور کلی در باتلاق جنگ یمن گرفتار شده است. افزون بر این، تنشهای سیاسی او با غرب هم پایان ندارد و او به راحتی نمی تواند از بحرانها عبور کند. سرمایه گذاری در عربستان با خطرات و ریسکهایی همراه است و فرار سرمایه گذاران از عربستان را به دنبال داشته است.
او از هیچ یک از برگ های برنده استفاده نکرد. در داخل عربستان او ثروتهای نفتی بسیاری در اختیار داشت که زمینه را برای پادشاهی او برای چند دهه متوالی فراهم کرده بود. افزون بر این، او از حمایت جوانان، زنان، تکنوکراتها و لیبرالها برخوردار بود اما وی از این فرصتها استفاده نکرد. در خارج از کشور نیز افزون بر آمریکا و فرانسه، کشورهای روسیه، چین و حتی رژیم اسرائیل به دست و دل بازیهای او چشم دوخته بودند اما تنها چند ماه از دوران ولیعهدی او سپری نشده بود که او همه پشتوانههای خود را از دست داده است.
او از زمان به قدرت رسیدن و به دست گرفتن امور عربستان به طور غیر رسمی شیوه نامناسبی در برخورد با اطرافیان و دیگران در پیش گرفته است. او با افراد خاندان حاکم وارد تنش شد و برجسته ترین آنان را برای دستیابی به مبالغی پول بازداشت کرد. به جوانان وعدههای بسیاری داد و به آن عمل نکرد. افزون بر این به نبرد نظامی و سیاسی نافرجامی در یمن و قطر وارد شد و تنها ترامپ از داشتن روابط با وی سود برد و سرمایه گذاریها او در اروپا هم نتیجه مثبتی برای عربستان به دنبال نداشت.
ریاض 15 مردادماه 97 در اقدامی نسنجیده و در اعتراض به ابراز نگرانی شدید مقام های کانادایی به بازداشت فعالان مدنی سعودی، روابط خود با کانادا را قطع کرد.
با وجود اینکه ترامپ از توافق هسته ای ایران عقب نشینی کرده است باز هم این کشور قدرت رقابت و رویارویی با ایران را ندارد. ناتوانی عربستان برای یکسره کردن جنگ در یمن و تصمیم گیری درباره روابط با قطر سبب شده است که چهره این کشور به عنوان رهبر و سردمدار کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تخریب شود و این کشور دیگر به عنوان تصمیم گیرنده برای دیگر کشورهای مورد پذیریش نباشد.
عربستان در تاریخ پنجم ژوئن 2017 (15 خرداد 96) و به توهم این که می تواند با دیکته سیاست های خود به مقام های قطری، آنها را تسلیم خواسته هایش کند، به همراه کشورهای امارات، بحرین و مصر و بامتهم کردن دوحه به حمایت از تروریسم روابط خود با این کشور را قطع کرد.
درباره نحوه برخورد محمد بن سلمان با «سعد الحریری» نخست وزیر لبنان و بحران استعفای او نیز باید گفت که شیوه بن سلمان در مدیریت این موضوع نیز سبب شد که عربستان به تلاش برای بر هم زدن ثبات لبنان متهم شود.
انتشار خبر ربایش وسپس قتل «جمال خاشقچی» روزنامه نگار و تحلیلگر منتقد ریاض ضربه سنگینی به حیثیت دیپلماتیک عربستان وارد آورده است، به طوری که بسیاری از سیاستمداران و نهادهای حقوق بشری خواستار تجدید نظر در روابط با ریاض شدند.برخی تحلیلگران بر این باورند که، روابط آمریکا و اروپا با سعودی زیر فشار افکار عمومی دچار تنش خواهد شد و واشنگتن و لندن سطح روابط خود با ریاض را کاهش خواهند داد.
اثبات اتهام عربستان در ربایش و قتل خاشقچی برای این کشور گران تمام می شود، چرا که بن سلمان که قصد داشت، سعودی را به عنوان کشوری به جهانیان نشان دهد که در مسیر اصلاحات حرکت می کند، پس از این جریان، به عنوان کشوری به جهان معرفی شده است که مخالفان خود را با روش های قرون وسطایی از میان بر می دارد.
چیز زیادی از ادعاهای مدرنیته بن سلمان هم باقی نمانده است و سرکوب شیعیان عربستان در منطقه شرق این کشور ادامه دارد. هرچند تبلیغات گستردهای درباره اجازه زنان برای رانندگی انجام شد اما در مقابل، ۱۳ فعال زن عربستانی که به دنبال جنبههای دیگری از آزادی هستند، بازداشت شدند. به نظر می رسد، بن سلمان نه اصلاحگر است و نه یک فرد قوی. درواقع پدرش با یک امضاء میتواند رویه جانشینی در کشور را تغییر دهد و او را از قدرت برکنار کند. تایمز با اشاره به نارضایتی و جاروجنجال شاهزادگان سعودی از سیاستهای شکستخورده بن سلمان نوشت: این اتفاق (برکناری ولیعهد) احتمال دارد به زودی رخ دهد.