العالم - تحلیل روز
نام یا خصوصیات یا گرایش سیاسی و حزبی آشتیه که توسط محمود عباس (ابومازن) رئیس تشکیلات خودگردان به سمت نخست وزیری دولت جدید فلسطین منصوب شد، به اندازۀ اتفاقات و تحولاتِ پیش از انتصابس در افزایش اختلافات تأثیر نداشته است؛ به عبارت دیگر، اتفاقاتی که بین تشکیلات خودگردان و جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و جنبش جهاد اسلامی پیش از انتصاب آشتیه افتاد، بیشتر از انتصاب وی در تشدید اختلافات تأثیر گذاشت که اقدام ابومازن به اعلام "انحلال مجلس قانونگذاری فلسطین و فراخواندن فلسطینی ها به انتخابات جدید" بدون مذاکره و گفتگو با گروه های فلسطینی جزء این اتفاقات اختلاف افکن بود.
گذشته از این؛ انتصاب آشتیه به درخواست کمیته مرکزی جنبش فتح انجام شد. این کمیته درخواست هایی را درباره انتخابات و تشکیل دولت کرده بوده بود که یکی از این درخواست ها انتصاب آشتیه به نخست وزیری بود و گزارش ها حاکیست که کمیته مذکور خواستار انتصاب جانشینی برای "رامی الحمدالله" از میان اعضای فتح شده بود.
اختلاف جنبش فتح (به ریاست ابومازن) با حماس بر سر مسائلی همچون بازسازی سازمان آزادیبخش فلسطین، آشتی ملی، لغو محاصرۀ غزه و طرح معاملۀ ترامپ بود که مذاکرات فوریه 2019 دوازده گروه فلسطینی را به بن بست کشاند مذاکراتی که در مسکو پایتخت روسیه برگزار شد و روز 13 فوریه بی هیچ نتیجه ای پایان یافت.
با توجه به این امور؛ انتصاب آشتیه به نخست وزیری در این اوضاع و شرایط پیامدهایی به دنبال خواهد داشت:
الف) تشکیل دولت جدید فلسطین شکاف اختلافات گروه های فلسطینی را بیشتر خواهد کرد و زمینه را برای اتهام زنی متقابل فراهم می کند و شاید اوضاع حاکم بر روابط این گروه ها را بدتر کند خصوصاً اینکه حماس و جنبش جهاد اسلامی با انتصاب آشتیه به نخست وزیری مخالفت کرده اند زیرا آشتیه همچون "رامی الحمدالله" بدون توافق و تفاهم بین تشکیلات خودگردان و گروه های فلسطینی به نخست وزیری منصوب شده است.
ب) جنبش فتح قدرت را به تنهایی در دست خواهد گرفت زیرا مجلس قانونگذاری ملغی اعلام شده است و هر انتخابات جدیدی بدون مشارکت گروه های بزرگی همچون حماس، جنبش جهاد اسلامی، جبهه آزادیبخش خلق فلسطین و جبهه آزادیبخش دمکراتیک فلسطین برگزار خواهد شد. دولت آشتیه نیز با توجه به اختلافات کنونی تک حزبی خواهد بود زیرا اختلافات باعث خواهد شد که گروه های مخالف جنبش فتح خصوصاً گروه های فوق الذکر از میدان سیاست کنار گذاشته شوند. این امر اوضاع بحرانی کنونی را بحرانی تر خواهد کرد زیرا مشروعیت و مقبولیت دولت جدید زیر سؤال رفته است و مجلس قانونگذاری جدید نیز در صورت برگزاری انتخابات زیر سؤال خواهد رفت.
ج) نگرانی های شدیدی درباره نحوۀ پرداختن دولت جدید به وظایف خود در باریکه غزه وجود دارد و آیا دولت وظایف خود را به روال عادی انجام خواهد داد یا اینکه اختلافات تشکیلات خودگردان با حماس خصوصاً برخورد انتقام جویانۀ ابومازن با باریکه غزه تأثیر خود را در عملکرد دولت خواهد گذاشت؟ و هم اکنون سؤال اینجاست که در این گیر و دار اوضاع معیشتی، اقتصادی، اجتماعی و خدمات عمومی باریکه غزه چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟
د) به ناچار باید گفت که همۀ این اختلافات و کشمکش ها فقط به نفع طرح "معاملۀ ترامپ" تمام خواهد شد طرحی که دولت آمریکا درپی اعلام آن در چند ماه آینده است. طرح معاملۀ ترامپ آرمان ها و حقوق ملت فلسطین را نادیده گرفته است و اگر اختلافات گروه های فلسطینی به اوج برسد و با همدیگر قطع ارتباط کنند، آمریکایی به راحتی خواهند توانست طرح خود را اجرایی کنند و این در حالیست که برخی از سران عرب در بحبوحۀ دو دستگی گروه های فلسطینی مشغول عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل هستند.
سخن آخر اینکه نیاز به بازسازی تشکیلات خودگردان برای هم گامی و هم سویی با تحولات روز، بیش از پیش احساس می شود که تشکیل دولت و مجلس قانونگذاری براساس توافق با همۀ گروه های فلسطینی باید جزء برنامۀ بازسازی باشد تا بتوان راهبرد نظامی و سیاسی جامعی تدوین کرد ولی به نظر نمی رسد که این برنامه حداقل در آیندۀ نزدیک اجرایی شود.
حسین موسوی