العالم - تحلیل روز
پس از استعفای سعد حریری و فروپاشی کابینه وی و معرفی اسامی و افراد برای تشکیل کابینه، مردم وارد بازی خطرناکی شدند. در روند تشکیل کابینه جدید، اسامی یک به یک سوزانده شدند تا اینکه "حسان دیاب"، وزیر اسبق آموزش و پرورش به اتفاق آرا مأمور تشکیل کابینه شد. اینجا بود که تمام نیروهایی که به دلیل برآورد نادرست از روند اعتراضات، احساس می کردند از میدان بازی حذف شدند، زمینه را برای کشاندن مردم به خیابان ها مهیا دیدند.
حریری پس از استعفا سعی کرد از یک سو خود را همراه و هم جهت با معترضان نشان دهد و از سوی دیگر بنا بر معادله ای که پدر فقیدش، رفیق حریری، مطرح کرد، خود را تنها گزینه لایق و توانمند برای نمایندگی اهل سنت در ساختار سیاست لبنان بداند.
اکنون سعد حریری به دو نکته دل خوش کرده است؛ اول اینکه مردم را در مسیر مورد نظر خود و متناسب با رویکرد خود در مرحله آینده قرار دهد. به عبارت دقیق تر مسیر اعتراضات را در جهت براندازی دوره ریاست جمهوری میشل عون و همپیمانانش (نیروهای 8 مارس) تغییر دهد.
دیگر اینکه طرف مقابل یعنی ائتلاف میشل عون، حزب الله و جنبش امل و همپیمانانش در تشکیل کابینه به ریاست حسان دیاب به شکست بینجامد؛ همزمان وی تمام اسامی را که برای جانشینی او معرفی می شوند یک به یک می سوزاند و سپس دار الفتوا را مجبور می کند تا وی را به عنوان تنها نماینده اهل سنت برای نخست وزیری به رسمیت بشناسد اما تمام محاسبات وی در همان گام نخست به هم ریخت؛ با حصول توافق درباره معرفی کاندید برای تشکیل کابینه، حریری به منظور جلوگیری از تشکیل کابینه قبل از آغاز مرحله جدید، شتابزده اعلام کرد که به دیاب در پارلمان رأی اعتماد نخواهد داد. اما دیاب عزم خود را برای طی صفحه مهمی در تشکیل کابینه جزم کرده بود.
اینجا بود که چاره ای جز بازی با مردم و کشاندن آنها به خیابان ها باقی نمانده بود، لذا ناگاه اعتراضات با شدت و گستردگی بیشتر از سر گرفته شد و این بار هدف، ریاست جمهوری میشل عون و دولت موسوم به "دولت یک رنگ" بود. با آغاز درگیری به خصوص به نیروهای امنیتی و بازداشت معترضان، تنش، شدت گرفته و اوضاع بیش از پیش حساس شد.
در مقابل، اعتراضات به بخش بانکداری و حمله به ریاض سلامه، رئیس بانک مرکزی لبنان شدت گرفت و حریری و متحدانش دریافتند که بازی با مردم و کشاندن مردم به میدان، ممکن است نتیجه عکس بدهد. لذا اعلام کرد که ریاض سلامه خط قرمز وی و متحدانش است. این اقدام به دو دلیل خشم بسیاری از لبنانی ها را برانگیخت:
اول اینکه به نظر بسیاری از مردم، سلامه، تأثیر منفی در روند حل بحران داشت؛ زیرا وی آنطور که باید و شاید با بانک ها و صرافین با قاطعیت برخورد نکرده و از حقوق مردم در مقابل بانکها دفاع نکرده بود.
دوم اینکه حریری به دلیل شانه خالی کردن از مسئولیت های خود به عنوان رئیس دولت پیشبرد امور، آماج انتقاد قرار گرفت. منتقدان این حرکت وی را عمدی دانستند و گفتند که هدف وی از این کار، تحت فشار قرار دادن نخست وزیر بعدی در روند تشکیل کابینه است.
اکنون در بازی بین معترضان و سیاست، اوضاع کشور در تمام بخش ها و دستگاه ها در آستانه خطر قرار گرفته است و خطرناکتر از آن رو در رویی بین دو طیف از مردم است؛ کسانی که پرچمدار حمایت از طیف خاص به عنوان تنها منجی هستند (آنها نگران هستند که آینده سیاسی شان تحت تأثیر تحولات داخلی و خارجی نابود شود.)
در مقابل طیف دیگری از مردم هستند که حساسیت وضعیت موجود را درک کرده و خواستار برای تشکیل کابینه و حل مشکلات اقتصادی و مالی کشور هستند.
بین این دو طیف رشته ای باریک تر از مو هست که اگر خواسته یا ناخواسته قطع شود، باید منتظر سناریوهای هولناکی باشیم.