العالم- درگوشی
همین ناظران تأکید میکنند که اردوگاه آمریکا حق دارد خیمههای عزا برپا کند؛ زیرا مصیبتی که به آن وارد شده، کوچک نیست و این اردوگاه را در جنگ علنیاش با ایران به خانه اول بازگردانده است. توافق همکاری اقتصادی و سیاسی میان ایران و چین همچنان در قالب یک پیشنویس و سند است و مجلس شورای اسلامی تا کنون آن را تایید نکرده، با این حال آمریکا، رژیم صهیونیستی و غرب و رژیمهای مرتجع عربی، در راس آنها عربستان سعودی، تعادلشان را از دست دادهاند.
اگر به یاوهگویی که اردوگاه آمریکایی این روزها به کرات تکرار میکنند، از جمله اینکه درباره "استعمار ایران توسط چین"، "فروش جزیره کیش توسط ایران به چین"، "مجوز ایران به نظامیان چینی برای حضور در این کشور به منظور حمایت از سرمایهگذاری چین" و "مجوز ایران به چین برای ایجاد جای پای برای خود در منطقه خلیجفارس"، دقت کنیم میبینیم که چگونه آمریکا، اسرائیل و غرب و عربستان سعودی به حاکمیت ایران، نفت ایران و گاز ایران و ملت ایران چشم طمع دوختهاند.
- اولا و بدون هیچگونه مقدمهای، گریه و زاری و متم در اردوگاه آمریکایی برای ایران دلیلی قاطع بر اهمیت توافق اقتصادی ایران و چین است که باعث شده اشک از چشمهایشان سرازیر شود.
- دوم، ایران به عنوان یک کشور بزرگ منطقه حق دارد که توافق اقتصادی با یکی از بزرگترین اقتصادی جهانی، که به زودی آمریکا را جلو خواهد زد، امضا کند.
- سوم، چرا کشورهای اسلامی و در حال رشد برای ایجاد روابط با کشورهایی که به استعمار آنها درآمدهاند، به رقابت میپردازند در حالیکه میتواند به اهداف خود در توسعه و آبادانی، روابطشان را با کشورهایی بهبود ببخشند که نگاهی استعماری ندارند.
- چهارم، تجربه تاریخی ثابت کرد که مجزا دانستن سیاست اروپا از سیاست آمریکا از روی سادگی است و هر دو در یک اردوگاه قرار دارند.
- پنجم، تجربه ایران با اروپا و آمریکا تجربهای تلخ است؛ از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران اروپا و آمریکا علم دشمنی و ستیز برافراشتهاند. آنها از شاه ملعون حمایت و همچنین رژیم صدام را به جنگ علیه ایران تحریک میکردند و در تحریم ظالمانه علیه ملت ایران طی 4 دهه اخیر مشارکت داشتند.
- ششم، موضع ریاکارانه اروپا در توافق هستهای ایران با شش قدرت بینالمللی، علنی شد؛ به رغم پایبندی ایران به این توافق، اروپا( فرانسه، انگلیس و آلمان) از آمریکا که از این توافق خارج شد و آن را نقض کرد، حمایت کردند و اینک در تلاش هستند پرونده ایران را از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل منتق کنند.
- هفتم، در مقابل، چین و روسیه خواستار پایبندی اروپا به تعهداتش در توافق هستهای و پایان دادن به تلاشهای مشترک با آمریکا جهت تحریک ایران شدهاند.
- هشتم، ایران حق جذب سرمایهگذاری در اقتصاد خود را دارد که در بخشهای انرژی، حمل و نقل، ارتباطات و پتروشیمی به صدها میلیارد دلار میرسد و از این طریق، اقتصادش را احیا و فرصتهای شغلی جدیدی را برای تحقق بخشیدن به رنسانس اقتصادی ایجاد میکند.
- نهم، ادعای اردوگاه غربی مبنی بر "علاقه به حاکمیت ایران"، ادعایی است که حتی در خور پاسخ نیست؛ تمامی جهانیان میزان علاقه و حساسیت رهبری و ملت ایران به مقولههایی مانند حاکمیت و کرامت ملی را متوجه میشوند. سیاست ایران مبتنی بر اصل "نه غربی و نه شرقی" است؛ اصلی مقدس که ایرانیها آن را میراث امام خمینی( رض)، بنیانگذار جمهوری اسلامی میدانند و این اصل، ایران را طی 40 سال به رغم فشارها و تحریمهای سخت دشمنان، حفظ کرده است.
- دهم، گفته میشود که هر محالی، محال نیست؛ لذا اگر فرض کنیم که توافق ایران و چین به چین امکان ایجاد جای پای برای خود در خلیجفارس را فراهم میکند، پس اینهمه گریه و ماتم عربستان سعودی، رژیمهای مرتجع عربی و رژیم صهیونیستی از حضور چینیها برای چیست؟ آیا خلیجفارس باید در انحصار آمریکاییها، انگلیسیها و فرانسوی... باشد؟ چطور میشود که سعودی و اذنابشان در منطقه از اینکه دربهای کشورهایشان را بر روی آمریکا و پایگاههای نظامیاش باز میکنند، افتخار میکنند؟ آیا حضور رژیم اشغالگر اسرائیل و غصب فلسطین و یهودیسازی قدس و نیز ویرانی و نابودی در کشورهای عربی، ساخته چینیها است یا ماحصل استعمارگریهای دیروز و امروز اروپا و آمریکا؟