العالم - تحلیل روز
کشورهای عربی در زمان حیات کنفانی درحال پایان دادن به دشمنی مطلق با رژیم صهیونیستی بودند، به ویژه پس از وفات جمال عبدالناصر رئیس جمهوری مصر و آغاز عملیات تطهیر رژیم توسط انور سادات جانشین وی.
کنفانی در آن زمان دریافت، شرایط به گونه ای است که چهره رژیم صهیونیستی در نظام های عربی در حال تغییر است که عملا با توافق عادی سازی کمپ دیوید میان قاهره و رژیم صهیونیستی آغاز شد و همان زمان شرایط به گونه ای شد که عادی سازی به یک دیدگاه تبدیل شد.
سخن دوم کنفانی این بود "نانت را می دزدند سپس یک تکه از آن را به تو می دهند و به تو دستور می دهند تا از آنان به خاطر بخشندگیشان تشکر کنی؛ وای از بی شرمی آنان." این سخن وی نیز پس از 5 دهه، آشکارا در قالب گرسنه نگاه داشتن مردم و هدف قرار دادن اقتصاد کشورها و تحریم کشورهای مخالف رژیم صهیونیستی و نشان دادن رژیم به عنوان ناجی و رهایی بخش به شرط عادی سازی محقق شد. زیرا رژیم صهیونیستی و همراهانش، پس از سرقت منابع و گرسنه نگاه داشتن مردم با تحریم ها، به این مردم تکه نانی داده اند.
این دو نکته، نقطه آغاز حوادث کشورهای عربی به ویژه لبنان بود زیرا اخیرا شرایط بیروت و عربستان به بهانه اظهارات جرج قرداحی وزیر اطلاع رسانی لبنان درباره حمله عربستان به یمن بحرانی شده است.
بر اساس گزارش ها و به گفته خبرنگاران غربی سابقه دار این بحران بیشتر به خاطر سوال مذاکره کننده سعودی در مذاکرات ایران، درباره پرونده یمن و روش حل آن بود زیرا جواب مذاکره کننده ایرانی این بود که راهکار فقط نزد حزب الله و به ویژه دبیر کل آن است و اگر عربستان به دنبال راهکار است باید با این حزب در ارتباط باشد) این واکنش برای دولت عربستان شوکه کننده بود و سوء استفاده از اظهارات قرداحی بحران را به اوج خود رساند.
در جزئیات افزایش این بحران، قاعده ای اساسی برای سعودی ها وجود دارد و ان اینکه نمی توان به چند دلیل با حزبالله سخن گفت که مهمترینش عادی سازی آتی و حتمی با رژیم اسرائیلی است که هیچگونه ارتباط میان حزب الله و ریاض را برنمی تابد.
در این راستا فعالیت برنامه ریزی شده و قدرتمندی برای شیطنت علیه حزب الله و مقاومت شکل گرفت که زمان اعلام عادی سازی توسط دولت امریکا مفید خواهد بود.
چگونه " با نشانه گرفتن حزبالله و اتهام زنی های بی وقفه و زمینه سازی برای اینکه در آینده گفتن هر سخنی درباره رابطه با رژیم صهیونیستی در لبنان با توجه به خدشه دار کردن مقاومت در داخل مورد پذیرش باشد.
برخی لبنان ها با این عنوان خواهان عادی سازی شدند که برجسته ترینش مصاحبه "ماریا معلوف" خبرنگار لبنانی با رادیو اسرائیل بود که برای عادی سازی تبلیغات کرد، به گونه ای که مسجدالاقصی و کلیسای قیامت را بخشی از حاکمیت اشغالگران دانست و اینکه می خواهد پس از عادی سازی با رژیم صهیونیستی به لبنان بازگردد که مستلزم خلاص شدن از حزب الله است. معلوف به روابطش با گروههای سعودی اماراتی و سنگ انان را به سینه زدن و عادی سازی مشهور است.
اما نکته مهم همزمانی مصاحبه وی با رسانه اسرائیلی با حمله عربستان به لبنان به ویژه مقاومت بود. اگر چه معلوف در سوق دادن افکارعمومی لبنان تاثیری ندارد اما اقدامش محکی برای به دست گرفتن نبض مردم لبنان و انتظار برای اقدامی دیگری جهت تبلیغ عادی سازی است.
مساله مورد توجه در سخنان معلوف عبارتی است که یکی از اصول توجیه عادی سازی همه نظام ها و گروههایی است که به دنبال ایجاد روابط با اشغالگران هستند.
وی گفت: موضعش مزدوری برای اشغالگران نیست بلکه همکاری است. او به خوبی می داند توجیه سخنش فایده ای ندارد اما این یکی از اصولی است که از هر مبلغ عادی سازی می خواهند آن را بپذیرد و در هر مناقشه ی آتی درباره این موضوع بدان استناد کند.
می توان گفت تصویب عادی سازی منوط بر این است که آن را به عنوان یک دیدگاه و نه خیانت جا بیندازیم. که غسان کنفانی چند دهه پیش نسبت بدان هشدار داده بود. بنابراین عادی سازی همکاری است و نه مزدوری.
شاید قوی ترین سلاح در مقابل تبلیغ عادی سازی، تثبیت این معادله باشد که "عادی سازی خیانت است و خیانت یک دیدگاه نیست".
العالم - بقلم حسین الموسوی