فرصت‌ها و چالش های تئوری "کاهش تنش" بنت

فرصت‌ها و چالش های تئوری
پنج‌شنبه 27 آبان 1400 - 13:09

به نظر می رسد که «نفتالی بنت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی آن طور که باید و شاید ایده برخی سران و پیشگامان جریان صهیونیسم افراطی مذهبی درباره ترانسفر (کوچ اجباری فلسطینیان) را نپذیرفته است. طرفداران این جریان بقای فلسطینی‌ها در سرزمین تاریخی فلسطین را اشتباهی فاجعه‌بار برای آینده خود می‌دانند.

العالم - تحلیل روز

بنت طرح "کاهش دامنه تنش و درگیری" را در پیش گرفته و امروز تلاش می کند آن را اجرایی کند. این اصطلاح اساسا اختراع یک نویسنده اسرائیلی به نام "میخا گودمن "، مرجع و مشاور فعلی نخست وزیر این رژیم است.

گودمن در کتابی با عنوان "تله 67" کرانه باختری را تله ای برای رژیم صهیونیستی می داند و معتقد است که برای خروج از این تله چاره ای جز کاهش دامنه تنش و درگیری با فلسطینی ها نیست. وی برای این منظور دو گزینه را در نظر می گیرد و می گوید فلسطینی ها یا باید به خرده نان و اندک تسهیلات اقتصادی و حیاتی که دراختیار آنها قرار داده می شود رضایت دهند یا اینکه خود را آماده جنگی ویرانگر کنند که به هیچ وجه در شرایط فعلی یارای مقابله با آن را ندارند

. از نظر رژیم صهیونیستی، "کاهش دامنه تنش"، همان طرح "صلح اقتصادی" تنانیاهوست که آن را برای اولین بار پس از به قدرت رسیدن در سال 2009 در کنفرانس هرتزیلیا مطرح کرد؛ وی در آن کنفرانس گفت که فلسطینی ها باید دست از رؤیای تأسیس کشور مستقل فلسطین بردارند و با پذیرش تغییراتی در سطح زندگی و رفاه اقتصادی و فرصت های شغلی و سرمایه گذاری های نامحدود، به فکر آینده فرزندانشان باشند.

بنت هم که به ایده کاهش تنش روی آورده است در واقع به توصیه متحد خود یعنی یاییر لاپید گوش کرده است که معتقد است که ادامه درگیری نه تنها نتیجه ای نخواهد داشت که باعث کابینه او خواهد شد. از دیدگاهی دیگر، طرح "کاهش دامنه تنش" به معنای این است که اولا تشکیلات خودگردان فلسطین تبدیل به ابزار خدماتی صرف برای اجرای این طرح صهیونیستی شود و ثانیا فلسطینی ها همان تسهیلات همیشگی را با اندکی فرصت کار بیشتر در مناطق اشغال شده در سال 1948 دریافت می کنند و سپس همان نیروی کار تبدیل به ابزاری برای اعمال فشار بر جامعه فلسطین برای جلوگیری از هر گونه قیام احتمالی می شوند.

بدیهی است که در این صورت جامعه فلسطین سر در گریبان فرو برده و تبدیل به جامعه ای مصرف کننده می شود و دیگر فراموش خواهد کرد که هویت قدس در خطر است و خاک کرانه باختری ذره ذره توسط شهرک های این رژیم بلعیده می شود.

البته با بازگشت به حوادث سال 2000 و مرور این حوادث، این نظریه هم در لحظه فرو می پاشد؛ در این سال و سال های قبل از آن، فلسطینی ها به مدت 5 سال به دلیل سرازیر شدن انواع کمک ها، در رفاه اقتصادی به سر می بردند اما در لحظه ای که همه چیز تمام شد، ناگاه قیام مردمی در کرانه باختری شعله ور شده و با سرایت به غزه، انتفاضه دوم آغاز شد.

در آن زمان، علت شروع انتفاضه، بسته بودن روزنه های سیاسی و فقدان راه حل عادلانه بود. فلسطینی ها می دیدند که رژیم صهیونیستی چگونه با مصوبات و تصمیمات سیاسی خود همه فرصت های آنها را نابود می کند؛ همین احساس باعث شد که قید رفاه اقتصادی را بزنند و به نبرد رو در رو روی بیاورند. امروز هم با در نظر گرفتن اوضاع بحرانی و مسائل پر تنش و حل نشده هر آن ممکن است قیام دیگری در فلسطین شعله ور شود.

  • فارس الصرفندی

پربیننده ترین خبرها