العالم - كشكول
نمایش آمریکا برای منطقه توسط رئیسجمهور آمریکا کارگردانی می شود، جو بایدن که در داخل و خارج دچار شکست سیاسی شده است، از عملیات تفنگداران دریایی آمریکا خبر می دهد، محل نمایش اینبار ریف ادلب واقع در شمال سوریه در مرز ترکیه است.
همان روزی که رهبر تکفیریها را به هلاکت رساند، نیروهای خود را با هلیکوپتر به مرز عراق و پایگاه التنف منتقل کرد.
واشنگتن تلاش می کند سود حاصل از فرود در ادلب را با کشورهای داخل و خارج از منطقه تقسیم کند و به بهانه مبارزه با داعش بر حضور خود در منطقه سرپوش بگذارد!
ابوابراهیم هاشمی قرشی، سرکرده داعش در این نمایش به هلاکت رسید، او یکی از تروریستها با سابقه امنیتی است، سرکرده ای که کاریزمای رهبر استراتژیک و حتی ذهنیت چنین فردی را هم نداشت.
قرش پس از سرکردگی داعش، ساختار این گروه را با ذهنیت امنیتی بازآرایی کرد و حلقه نزدیکان خود را تنگتر کرد، علاوهبر ابوحمزه القرشی، سخنگوی داعش به شخصیت های عراقی از جمله شقیق البغدادی معروف به عواد البدری، ابومحمد المصری و ابی هاشم الجزراوی و نایف حمد شیاع بسنده کرد.
بیشتر این افراد از زندان بوکای آمریکا آمده بودند، این بدان معناست که همه تحت نظر و هدایت سازمان اطلاعات آمریکا بودند و همه این اقدامات مقدمه سازی برای مرحله آینده بود که تنها به مناطق حضور داعش در بیابان های سوریه و عراق محدود نمی شد، بلکه تا ادلب امتداد داشت و رابطه با جبهه النصره و ابومحمد الجولانی بود.
آنچه آمریکایی ها در منطقه برای آن بستر سازی می کنند فراتر از عملیات کشتن سرکرده «داعش» است، بلکه مرحله جدیدی است که ناشی از نیاز آمریکا و اسرائیل به گروه جدیدی است.
دلیلش نیز این است که پس از کشته شدن البغدادی، داعش از یک گروه مرکزی که توسط دفاتر، ایالتها و سرکردگان اداره می شد، به تاکتیک تمرکززدایی تبدیل شد.
پس از کشته شدن القرشی، گمان می رود که این سازمان به سمت سازوکار جدیدی پیش برود و تلاش کند کنترل گروههای پراکنده در مناطق مختلف، که در داخل به یک نیروی نظامی و امنیتی تبدیل شده و غیرمتمرکز هستند، را به دست بگیرد.
به ویژه حوادث افغانستان به این معنی است که امکان دارد داعش در مرحله آینده به افزایش فعالیت نیروهای خود در مناطق مختلف جهان و انجام اقدامات تروریستی که مورد تایید گروه مرکزی نیست و به گسترش بیشتروحشت و جذب تروریست های جدید متوسل شود و به احتمال زیاد مناطقی مانند افغانستان و پاکستان به دلیل تمایل آمریکا برای افزایش هرج و مرج امنیتی در آسیای مرکزی و شرقی در مقابل چین، شاهد فعالیت چشمگیر این گروه خواهد بود.
اما درباره سوریه و با توجه به افزایش جاه طلبی های سرکردگان رده دوم و سوم گروه داعش پس از حذف آشکار توسط فرماندهان عراقی، احتمال دارد در دوره آتی، داعش شاهد درگیری داخلی و جدا شدن اعضای آن باشد .
سازمان اطلاعات آمریکا فرصتی به برخی رهبران تکفیری برای بازسازی خود داده و نام های سازمانی مانند گروه تروریستی جندالله برای استفاده در مرحله اتی در اختیارشان گذاشته تا تنش های امنیتی و نظامی در مناطق البادیه سوریه، دیرالزور، الحسکه، الرقه و حومه حمص، را از سر بگیرند.
گفتنی است ، صحرای دیرالزور و الرقه از سال 2017 پس از خروج داعش از الباغوز که به عنوان مخفیگاه انتخاب کرده بود جایگزینی برای داعش به شمار می رفت و پناهگاههای داعش در عمق صحرای سوریه در جبل البشری در جنوب شرقی رقه متمرکز شده بود.
الدفینه در جنوب غربی دیرالزور و نواحی بیابانی که از تدمر و السخنه در شرق امتداد دارد و منطقه T2 در غرب و 55 کیلومتری جنوب و ایستگاه پمپاژ با ناهموارهای خود ،به این گروه کمک می کند در مخفیگاه های طبیعی کوه ها و غارها پنهان شوند این در حالی است که وسعت مساحت منطقه ممکن است بیش از چهار هزار کیلومتر مربع باشد، این در حالی است که گروههای تروریستی برای تقویت حضور خود در ریف دیرالزور شرقی و در مناطق گسترده ای از البادیه سوریه تلاش کردند.
بدون شک ورود به ادلب و کشتن سرکرده «داعش»، پرسشهای بسیاری را مطرح کرده مبنی بر اینکه ساختار بعدی این گروه تروریستی چیست و ایالات متحده آمریکا از چه روشهایی برای خارج کردن تروریست ها استفاده می کند . حوادث چند روز آینده به این سوالات پاسخ خواهند داد، اما بدون شک این گروه پس از تسلط ارتش سوریه بر البوکمال، به دنبال بازگشت نخواهد بود.