العالم + درگوشی
ازهمان ابتدای طرح مساله آتش بس در سودان، سرنوشت شکننده آن کاملا روشن بود. در استقبال غیر موثر طرفین از این موصوع، برهان ژست شخصیتی مدافع امنیت و استقرار را گرفت و در مقابل حمیدتی با همین ژست دنبال فرصتی برای اخذ امتیاز یا تقویت جبهه خود بود.
اما اینکه چرا طرف های خارجی ذی نفع در سودان با احتیاط تنها به رصد و تعقیب ناآرامی های سودان که کم کم دارد یک هفته ای می شود، بسنده کرده اند، دلایلی متفاوتی دارد.
مصر سال ۲۰۱۹ خرسند از تحولات سودان و رفع خطر اخوانی های حاکم در این کشور از کنار مرزهایش، سودای حل مشکل سدالنهضه را در سایه حکمرانی جدید دنبال می کرد. مصر به همین علت هم در آن زمان حتی به عنوان "ضامن" میان نظامیان و غیرنظامیان در میدان سیاست داخلی سودان حضور یافت. بر همین اساس کاملا طبیعی است که "السیسی" در چنین شرایطی بگوید که در امور سودان مداخله نمی کند و فقط خواستار آرامش و ثبات داخل سودان شود.
سعودی نیز که به طور سنتی با اخوانی های سودان زاویه دارد، طبعا تمایلی به خارج شدن سودان از شرایط موجود پس از حکومت البشیر ندارد و به همین علت بر استقرار و آرامش در این کشور تاکید دارد. البته شاید مشکل تصمیم گیری درخصوص سودان کنونی برای سعودی ها خیلی بیش تر از دیگران باشد زیرا از سویی"برهان" وفادار به خود را در یک طرف معرکه می بینند و از دیگر سو و در جبهه مقابل برهان، حمیدتی را می بینند که در اولین روزهای تشکیل ائتلاف ضدیمنی، حداقل 15 هزار سودانی را به کمک سعودی در مقابل حوثیها اعزام کرد و تا همین اواخر نیز اگر چه این تعداد را به پنج هزار نفر کاهش داد اما پشت سعودی را خالی نکرد.
امارات نیز اگر چه با هر دو نفر بی مشکل است، اما با حمیدتی بی مشکلتر است. حمیدتی سال ۲۰۲۱ بسیار سریع به جبهه "عادی سازی" روابط با اسرائیل پیوست که امارات پیشاهنگ آن شده بود و سرانجام هم برهان و هم حمیدتی علی رغم نگاه مخالف دولت حمدوک و مردم سودان، سال ۲۰۲۱ به خیل عادی سازان پیوستند. گفته می شود میان امارات و برهان روابط ویژه اقتصادی و مالی برقرار است.
اما امریکا که در واقع با سقوط البشیر در ۲۰۱۹ موفق شده بود مساله ایجاد پایگاه نطامی روسیه در دریای سرخ را به اصطلاح هوا کند، اخیرا زمزمه هایی از باز تولید اندیشه ایجاد این پایگاه از سوی حمیدتی دریافت کرده بود. برهمین اساس به نطر می رسد امریکایی ها در نگاه به تحولات سودان، به شکلی محتاطانه هم متمایل به گوشمالی دادن این همپیمان روسیه در سودان باشد و هم نگران بازگشت احتمالی سودان به دامان روسیه. بازنده ترین و نگران ترین عنصر در فصای بین المللی در خصوص سودان و آینده آن، احتمالا رزیم صهیونیستی است زیرا هم ائتلاف خود در منطقه دریای سرخ (بخوانید مهم ترین محل حضور آن) و هم سازشکاران جسور و قلدری چون ارتشیان حاکم بر سودان را در تزلزل جدی می بیند.
دور از ذهن نیست که یا جنگ داخلی در سودان فرسایشی شود یا با فرار یکی و به احتمال زیاد حمیدتی به خارج، ناآرانی ها براساس قاعده نگنجیدن دو پادشاه در یک اقلیم، رو به آرامش بگذارد. حمیدتی می داند که در شرایط کنونی و با فروکش کردن اوضاع و یا کوتاه آمدن در نبرد به عنوان متمرد و آشوبگر، سرنوشتی جز اعدام ندارد اما آنچه همچنان نامعلوم است، این است که حمیدتی با کدام پشتوانه خارجی به این ریسک بزرگ دست زده است؟
به نظر می رسد در تحلیل آینده تحولات منطقه وجهان، حمیدتی تشخیصی درست داشته است و باز به نظر میرسد او اساسا بی گدار و بدون پشت گرمی قدرت یا قدرت هایی در خارج از مرزهای سودان، به این ریسک بزرگ مرگ و زندگی مبادرت نکرده باشد .والله اعلم.