العالم-عربستان سعودی
محمد بن سلمان ولیعهد سعودی گویا در تلاش است که برای معرفی خود به عنوان چهره ای اصلاح گر دست به هر اقدامی بزند. خواه این تلاش ها در مسیر شکستن تابوهای مربوط به زنان و دادن برخی حقوق به آن ها باشد که 8 دهه زنان از آن محروم بودند و خواه حمله به شاهزاده بزرگ سعودی و بازداشت آن ها. بن سلمان جوان است و تجربه سیاسی اندکی دارد و به همین دلیل اقدامات وی همانند شمشیری دولبه می تواند عمل کند. یا وی را به عنوان منجی عربستان معرفی خواهد کرد و یا اینکه وی را در گرداب مخالفت ها خواهد بلعید.
در جدید ترین اقدام، ملک سلمان روز شنبه، مجموعهای از اوامر را صادر کرد که بر خلاف جهت و نگرش بسیاری از نزدیکان و تصمیمگیرندگان این کشور بود. این اوامر طی دو مرحله صورت گرفت:
مرحله اول: در این مرحله، باقیمانده جریان «محمد بن نایف» ولیعهد سابق را سرنگون کرد و بدان خاتمه داد که از طریق برکناری «متعب بن عبد الله بن عبد العزیز» وزیر گارد ملی و جایگزینی «خالد بن عبد العزیز بن محمد بن عیاف آل مقرون» به جای او؛ عزل «عادل فقیه» وزیر اقتصاد و برنامه ریزی و نصب «محمد التویجری» به جای او؛ بازنشست کردن «عبد الله السلطان» فرمانده نیروی دریایی و ارتقاء درجه نظامی سرلشکر «فهد الغفیلی» و انتصاب او به جای «عبد الله سلطان» انجام شد.
به منظور تکمیل مرحله اول، کمیتهای عالی با ریاست ولیعهد «بن سلمان» و عضویت رئیس شورای نظارت و تحقیق، رئیس شورای ملی مبارزه با فساد، رئیس دیوان حسابرسی عمومی، دادستان کل و رئیس امنیت ملی تشکیل شد که هدف آن در درجه اول رصد مخالفتها، جرائم اشخاص و سازمانهای مرتبط با فساد عمومی بود و در درجه بعد تحقیقات و صدور فرمان دستگیری، ممنوع الخروج کردن و اتخاذ هر اقدام لازم علیه متهمین فساد عمومی است.
مرحله دوم؛ دقایقی بعد از تشکیل این کمیته، مرحله عملیاتی دستور تشکیل کمیته عالی مبارزه با فساد شروع شد و همگان را با اخبار پی در پی درباره بازداشت سران، سرمایه دارها و شخصیت های عادی با اتهام فساد و سوء استفاده از منصب مواجه کرد تا تعداد بازداشت شدگان به 18 شاهزاده (نام 11 تن افشا شده است)، 4 وزیر کنونی، ده ها وزیر و مسئول سابق و 38 سرمایه دار برسد.[1]
اما این اقدامات در چه شرایطی صورت گرفته و بن سلمان به دنبال چیست؟
دغدغه های بن سلمان
محمد بن سلمان در شرایطی به دنبال رسیدن به تخت پادشاهی است که مجموعه ای از موانع و مشکلات را پیش روی خود می بیند. به همین دلیل تمام اقدامات وی بر رفع این موانع متمرکز شده است.
اقتصاد
بن سلمان برای تثبیت پایه های قدرت خود نیازمند آن است که بر اقتصاد عربستان تسلط کامل داشته باشد. از سوی دیگر کاهش قیمت نفت در چند سال اخیر باعث شده است که عربستان کسری بودجه نزدیک به 100 میلیارد دلاری را تجربه کند. همچنین سیطره مخالفان بر اقتصاد عربستان می تواند برای وی یک هشدار باشد و در آینده پادشاهی وی را با مشکل مواجه کند از این رو دستگیری چندین سرمایه گذار اصلی عربستان در این راستا صورت گرفته است.
خلع سلاح مالی سران و سرمایه داران و در رأس آنان، ترکی بن ناصر و ولید بن طلال به دلیل ترس از این بوده که آنان در آینده در صورت اقدام بن سلمان برای جایگزین شدن پادشاهی بجای پدرش، از این سلاح علیه او استفاده کنند به ویژه اینکه برخی از آنان، معترض و مخالف تسلط مطلق و بدون چون و چرای بن سلمان بر همه ارکان مملکت هستند. «ویکیلیکس خلیج» در توییتر اعلام کرد که «ولید بن طلال میلیاردر سعودی، طی نشستی با خاندان حاکم تهدید کرده است که اگر محمد بن نایف آزاد نشود، همه اموال خود را به اروپا منتقل خواهد کرد» که از اینجا لازم بود این حوادث مهار شود.
از سوی دیگر یکی از توییتر نویسان مشهور عربستان به نام «مجتهد» افشا کرد که «علت حمله به سران، وزرا و سرمایهدارها توسط بن سلمان این است که او میخواهد بر بخش اعظم ثروت آنها تسلط یابد و به حسابهای بانکی خود واریز کند». این سخن، علت توجه و اهتمام به سرمایه داران و رجال میلیاردر را روشن می کند. حجم مبالغی که تاکنون مصادره شده است حدود دو تریلیون ریال سعودی است که تا زمان نامشخصی بلوکه و مصادره خواهد بود و ممکن است برای مرحله سازش و تسلیم شدن در برابر دستورات بن سلمان به کار گرفته شود.[2] مسئولان سعودی املاک و حساب های بانکی برخی از متهمان به فساد، از جمله شاهزاده مشعل بن عبدالعزیز بن عبدالرحمن، امیر عبدالرحمن بن عبدالعزیز بن عبدالرحمن و امیر طلال بن عبد العزیز بن عبد الرحمن را بلوکه کرده اند. همچین اموال و املاک امیر سلطان بن عبدالعزیز بن عبدالرحمن را به نفع حکومت مصادره کرده اند.
روزنامه رای الیوم هم در این مورد اعلام کرد، ناظران بر این باورند که اقدام ناگهانی روز شنبه که گروهی از شاهزادگان و چهرههای پیشکسوت خاندان سعودی از جمله شاهزاده متعب بن عبدالله وزیر گارد ملی را هدف گرفت، منجر به تغییر قوانین بازی در عربستان شده و نشان میدهد که گروه حامی بن سلمان طبق گفته یک منبع آگاه و مورد اطمینان به دنبال به دست گرفتن تمامی فرصتهای سرمایهگذاری و فضاهای اقتصادی از راه فساد و خرابکاری هستند که میتواند تمامی رقبای آنها را از دور خارج کند.
امنیت داخلی و منطقه ای
امنیت مقوله دیگری است که بن سلمان از این ناحیه نیز نگرانی های زیادی دارد. در بعد داخلی هرچند که مخالفان و شاهزاده های اصلی برکنار شده اند اما وجود افرادی مانند متعب بن عبدالله هنوز می توانست برای بن سلمان باعث ایجاد مشکل شود. به همین دلیل بازداشت 11 شاهزاده و 30 مقام سابق و فعلی توسط بن سلمان در راستای سرکوب کامل مخالفان است و در عرصه منطقه ای نیز امنیت عربستان با چالش هایی مواجه است به ویژه اینکه شلیک موشک انصارالله به قلب عربستان باعث به خطر افتادن امنیت ریاض شده است. شاهزاده های دستگیر شده بیشترین مخالفت را با نوع سیاست های منطقه ای بن سلمان دارند. بن نایف و متعب هر دو به نوعی هم از جنگ یمن و هم از محاصره قطر ناراضی بودند. بنابراین بن سلمان در راستای یکپارچه کردن سیاست های خود در حوزه امنیت نیز اقدام به این بازداشت ها کرده است.
جیمز دورسی، عضو ارشد دانشکده مطالعات بین الملل اس. راجاراتنام در سنگاپور در این مورد اعلام کرد: سرکوب های اخیر از سنت اجماع در داخل خاندان حاکم فاصله می گیرد، کارکردهای درونی و مخفیانه این خاندان معادل کارکردهای کرملین در دوره اتحاد جماهیر شوروی سابق است. این تحلیلگر نوشت: «با این حال بازداشت ها و اخراج ها نشان می دهد که شاهزاده محمد بن سلمان به جای ایجاد ائتلاف، در حال گسترش نفوذ آهنین خود در خاندان حاکم، ارتش و گارد ملی است تا از این طریق ظاهرا با مخالفت گسترده ای که در درون خاندان و نیز ارتش این کشور با اصلاحات مورد نظر وی و نیز جنگ در یمن وجود دارد ، مقابله کند.»[3]
پایان سخن
ظاهرا محمد بن سلمان برای اقناع متحدان غربی خود سعی دارد که عربستان را در مسیر سکولاریزه کردن قرار دهد. اعطای آزادی های بیشتر به زنان و محدود کردن قدرت علمای وهابی در این راستا انجام گرفته است. بن سلمان بعد از تضعیف نهاد دینی چالش دیگر پیش روی خود را شاهزادگان متنفذ خاندان آل سعود میداند. لذا با ارائه اتهاماتی علیه شاهزادگان سعودی سعی دارد از طرفی وجهه فسادستیز خود را در میان مردم بالا ببرد و از طرف دیگر کسانی که به طور بالقوه میتوانند نقش بن سلمان را به چالش بکشند را از دایره قدرت دور سازد.
نظام سیاسی عربستان تلاش دارد، بر اساس طراحی و برنامهریزی محاسبه شده، دست به انتقال قدرت از ملک سلمان به محمد بن سلمان بزند. از آنجا که این انتقال قدرت برخلاف قواعد پیشین این کشور و مغایر با مواریث و سنتهای معروف در عربستان بوده و هست، طبیعتاً شاهد شرایطی برزخی در این کشور هستیم که صاحبان قدرت میخواهند اما و اگرها و معضلات و مشکلات مربوط به دوران پس از جانشینان بلافصل را به گونهای سازماندهی کنند که کمترین تنش را در حوزه شناسایی مشروعیت و مقبولیت و پذیرش از جانب نیروهای مذهبی در پی داشته باشد.
اگر انتقال قدرت از سلمان به محمد را بنا بر اخبار و اطلاعات امری مفروض تلقی کنیم که طی روزها و ماههای آینده رخ خواهد داد، طبیعتاً طراحی ساختار امنیتی کشور باید به گونهای انجام شود که در آن زمینه برای مدیریت بحران و مقابله با ناامنیها و همچنین مهار نیروهای مخالف و معارض پیشبینی شده باشد. بنابراین در این شرایط کنار گذاشته شدن عناصر احتمالی مقاومت که میتوانند از حامیان نیروهای کنار گذاشته شده همچون محمد بن نایف باشند، بدیهیترین رویداد ممکن است.[4]
در هر صورت بن سلمان مسیری را در پیش گرفته است که می تواند یا وی را به عنوان یک پادشاه قدرتمند در عربستان معرفی کند و یا اینکه تخت پادشاهی را برای همیشه از وی دورکند. اما آنچه مسلم است این است که عربستان در حوزه های مختلف به دنبال تغییر سیاست های خود است تا بدین وسیله بتواند راهی برای فرار از بن بست موجود بیابد.
فارس