العالم ـ ایران ـ اقتصادی
به گزارش اسپوتنیک به نقل از تارنمای روسی "وار اند پیس" Warandpeace ، مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا، معاف کردن بندر چابهار ایران از تحریم های اقتصادی را سخت ترین تصمیم در زمینه تحریم نامید. به گفته وی هدف از این معافیت، تمایل آمریکا به کمک رسانی به هند، متحد ایالات متحده است که می خواهد مسیر استراتژیک تجاری از طریق ایران و افغانستان به آسیای مرکزی، با دور زدن پاکستان را راه اندازی کند.
به گفته پمپئو، معاف شدن بندر چابهار از تحریم ها همچنین به منظور کمک رسانی به اقتصاد افغانستان انجام شده، زیرا این کشور همچنان از تولید کنندگان اصلی خشخاش است و به کمک های بین المللی نیازمند است. بندر چابهار می تواند به اقتصاد این کشور جنگ زده با هدف کاهش دادن تولید خشخاش کمک کند و این به نوبه خود باعث می شود که جنبش شورشی طالبان به طور قابل توجهی تضعیف گردد و در نتیجه وابستگی افغانستان به کمک خارجی کمتر خواهد شد. در نهایت، همه این تغییرات می توانند به آمریکا کمک کنند تا سرانجام از جنگ در افغانستان که اینک 17 سال از آغاز آن می گذرد، رهایی یابد.
جای تعجب نیست، که قائل شدن استثنا برای بندر چابهار از سوی آمریکا به نظر بسیاری از ناظران یک "تحفه" مشکوکی بود. به هر حال، دلیل واقعی این که واشنگتن این استثناء به قول خود،دردناک را قائل شد، علاقه محتاطانه چین به نفوذ در این پروژه است.
رسوخ چینی ها به این پروژه یک سیگنال بسیار هشدار دهنده برای رقبای منطقه ای پکن است، به خصوص با توجه به اینکه سرمایه گذاران چینی هم اینک در چابهار مستقر هستند. نگرانی واشنگتن و متحدان آن ناشی از این است که هند ممکن است کنترل پروژه را از دست بدهد و سکان توسعه بندر را به چین واگذار کند. آخرین گفته در این باره پیشنهاد محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران طی سفر وی به اسلام آباد در ماه مارس امسال بود. نگرانی غرب به این امر منجر شد که حتی ژاپن که متحد هند و دشمن چین است، علاقه خود را به مشارکت در تأمین مالی نوسازی این بندر ایرانی اعلام کند.
چین مایل است تا پایان سال 2015، مشارکت خود را در ساخت تأسیسات بندری در ایران گسترش دهد. دلیل چنین علاقمدی مداوم پکن، مقدم بر همه، رفتار ناامن و ناسازگار هند است.
توسعه این بندر می تواند علاوه بر سود اقتصادی، به دلیل نقش ویژه ایران در رقابت بین چین و رقبای آن در جنوب آسیا و آسیای مرکزی، اهمیت استراتژیک ایران را افزایش خواهد داد.
علاوه بر این چابهار از نظر زیرساخت های ساحلی برای ایران دارای اهمیت بسیار بالایی است. واقعیت این است که در حال حاضر ایران عمدتا وابسته بنادر خلیج فارس می باشد، که همانطور که در جنگ ایران و عراق اتفاق افتاد، می تواند در صورت حمله نظامی دشمن، در معرض خطر محروم شدن از دسترسی به دریا قرار گیرد که این اتفاق ها چند بار در جریان جنگ ایران و عراق رخ داده است. پس از راه اندازی، این بندر همچنین می تواند به اقتصاد استان های کمتر برخوردار سیستان و بلوچستان کمک کند.
با توجه به اهمیت این بندر، ممکن است ایران به دنبال اهمال هند به جای این کشور، چین روی آورد. چینی ها مبلغی بالغ بر 50 میلیارد دلار برای اجرای پروژه اقتصادی با پاکستان به اسلام آباد اختصاص داده اند.
آنچه که به سهم هند در پروژه بازسازی بندر چابهار مربوط است باید گفت که پول تخصیص داده شده از طرف هند تنها 500 میلیون دلار تخمین زده می شود که آنرا نمی توان با جاه طلبی های چینی مقایسه کرد. اگر چین جایگزین هند به عنوان مجری اصلی در توسعه بندر چابهار شود، ممکن است دو تا از مهمترین طرح های تجاری که در فاصله 80 کیلومتری از همدیگر در منطقه مهم استراتژیک قرار دارند، به دست چینی ها بیفتد، که این اتفاق به طور غیر مستقیم موضع چین را در اقیانوس هند و دریای عربستان مستحکم تر خواهد کرد و در مجاورت تنگه هرمز، که اکثر ذخایر نفتی جهان از این مسیر حمل می شود، قرار خواهد گرفت و مناطق دارای اهمیت جهانی را کنترل خواهد کرد. این امر استراتژیست های آمریکایی را نگران می کند؛ چرا که چنین سیر حوادث به نظر شان یک سناریوی وحشتناک است.
در اواخر دهه هفتاد قرن گذشته میلادی، یکی از عواملی که واکنش جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا را در خصوص حمله شوروی به افغانستان برانگیخت، این بود که ارتش شوروی می توانست به نزدیکی تنگه هرمز پیشروی کند. افغانستان کشوری بود که استراتژیست های آمریکایی آنرا بخشی از حیطه نفوذ شوروی می دانستند.
در نتیجه آمریکا درصدد متوقف کردن اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان با کمک پاکستان برآمد. واشنگتن به مسکو اجازه نداد منافع انرژی موجود در حوزه خلیج فارس به خطر بیفتد.
حضور پررنگ چین در چابهار نیز جوابگوی منافع بلندمدت ایران نیست. از دیدگاه مقامات ایرانی علاوه بر وابستگی به چین به عنوان بازار برای یک سوم منابع انرژی و یک شریک تجاری مهم، کنترل یگانه بندر ایرانی واقع در ساحل اقیانوس می تواند منجر به وابستگی بیش از حد ایران به قدرت جهانی نوظهور شود. اگر ایران خود را به اقتصاد چینی وابسته کند و به پایگاه نظامی چین در آسیای غربی تبدیل شود، سیاست خودکفایی و ایستادگی تضعیف خواهد شد.
اگر چین رهبری بازسازی چابهار را بدست بگیرد، می تواند پاکستان را متقاعد کند که از حمایت فعال یا غیرفعال از گروه هایی که بعضا در مناطق سیستان و بلوچستان دست به اقداماتی می زنند، دست بکشد زیرا منافع چین را تهدید می کند و خشم پکن را بر می انگیزد. اسلام آباد خوب می داند که باید با چینی ها روابط خوبی به دلایل مختلف اقتصادی و نظامی داشته باشد.
بنابراین، برای ایالات متحده بسیار مناسب تر خواهد بود که با هدف تضعیف ایران از طریق ممانعت از ورود چین به توسعه چابهار، به هند اجازه بدهد توسعه این بندر را ادامه دهد، تا این که اجازه بدهد چین به عنوان مخالف اصلی جهانی ایالات متحده، در راستای تسریع مسیر پیشروی خود به غرب، کنترل این بندر استراتژیک و مهم را بدست بگیرد.
و بالآخره، معافیت بندر چابهار از تحریم ها نیز می تواند نارندرا مودی، نخست وزیر هند را به عنوان پاداش نمادین جهت پایبندی وی به روابط نزدیک با ایالات متحده، خوشحال کند. اگر چه این امر موفقیت هند را تضمین نمی کند، احتمالا هند در نهایت فرصت خود را از دست خواهد داد؛ معافیت از تحریم ها حداقل به طور موقت چینی ها را از کنترل چابهار دور نگاه خواهد داشت.