العالم - آمریکا
آمریکا از دوران جرج دبلیو بوش رئیس جمهوری اسبق این کشور سیاست اشغالگری و مداخلۀ نظامی در منطقه خاورمیانه را در پیش گرفته که این سیاست هم برای ملت های منطقه بدبختی ها و مشکلاتی را ایجاد کرده و هم هزینه ها و تلفات سنگینی را برای واشنگتن به بار آورده است و به همین دلیل باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا کوشید که خرابکاری های جرج بوش را درست کند و با همین هدف شروع به بیرون بردن نیروهای آمریکایی از عراق و افغانستان، بیرون کشیدن پای دخالت آمریکا از لیبی و سوریه و یمن و عقب کشیدن خود از صف مقدم ناتو و متحدان اروپایی اش کرد.
اوباما توانست رونق اقتصادی آمریکا را بازگرداند و کشورش را از هر گونه ماجراجویی نظامی جدید بازدارد و توافقنامه های مهم با ایران درباره برنامه هسته ای صلح آمیز امضاء کند و به کوبا پس از چند دهه جنگ سرد و تحریم ها دست آشتی بدهد. ترامپِ بنگاهی و مِلک ساز که برخلاف عُرف حزبی و با محبوبیتی مشکوک و زیر چتر حزب جمهوریخواه و به طور باورنکردنی بر مسند کاخ سفید تکیه زده است، سیاست هایی مغایر با سیاست های اوباما و جرج بوش در پیش گرفته است به نحوی که رفتار و گفتارش بی حساب و کتاب و آشوب طلبانه است و دستاوردهای اوباما را به باد داد.
ترامپِ ثروت اندوز با نزدیک ترین متحدانش یعنی اروپایی ها درافتاده است و از ناتو انتقاد می کند و از متحدان اروپایی خود می خواهد که برایش چک های سفید امضا بکشند که همین امر باعث عصبانیت سران قارۀ سبز (اروپا) شده و آنها را به فکر تشکیل "ارتش مستقل اروپا" و دور کردن خود از معاملات اقتصادی با آمریکا انداخته است.
ترامپ به متحد عرب خود یعنی عربستان سعودی نیز توهین می کند به نحوی که عربستان را "گاو شیردِه" نامیده است زیرا با این ریاض قراردادهای چند صد میلیارد دلاری امضاء می کند و می گوید که اگر حمایت های آمریکا نباشد، عربستان بیش از 2 هفته دوام نمی آورد (این در حالی است که عربستان در چند دهه گذشته سلاح های فراوانی از آمریکا خریداری کرده است). کار به جایی رسیده است که رژیم اشغالگر اسرائیل که برترین متحد آمریکا است، برای تأمین امنیت خود به روسیه روی آورده است زیرا سوریه شاهد تحولاتی شده است که برخلاف انتظارات آمریکا است.
در این برهه که آمریکا متحدان خود را از دست می دهد و تصمیمات آنی و ناگهانی ترامپ آنان را متحیر و متعجب می کند، رقبای واشنگتن خصوصاً روسیه، چین و اتحادیه اروپا جای پای خود را در کشورها و مناطقی همچون ترکیه و قاره آفریقا که از دیرباز تحت سیطرۀ آمریکا بوده است، برای تأمین منافع سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی شان محکم تر می کنند. کشورهای عربی نیز که به نوعی در مدار آمریکا می چرخند ، درپی عادی سازی روابط خود با سوریه برآمده اند هر چند برخی از دولتمردان همچنان دم از براندازی نظام دمشق می زنند.
واقعیت این است که آمریکا در دوران ترامپ بیش از پیش خود را از متحدانش دور و منزوی کرده است و از رقبایش عقب مانده است و کم اعتمادتر و غیر قابل پیش بینی تر شده است و به همین دلیل بسیاری از متحدان واشنگتن می کوشند که خود را با قدرت های منطقه ای و بین المللی دیگری هم طراز کنند تا گرفتار پیامدهای اقدامات نسنجیدۀ مرد کاخ سفید نشوند مردی که با تصمیمات ناگهانی خود حتی نزدیک ترین متحدانش را نیز غافلگیر می کند.
سفر همزمان مایک پامپئو وزیر امور خارجه و جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا به منطقه خاورمیانه با هدف یارگیری و نشان دادن آمریکا به عنوان کشوری قدرتمند آغاز شده است اما هر گاه که آمریکایی ها از خود دم می زنند و می خواهند با لفاظی قدرت خود را به رخ دیگران بکشند، باید دانست که قدرت شان رو به کاستی و سستی می رود و دیگر مثل قبل نمی توانند در خاورمیانه آنگونه که می خواستند، جولان بدهند به نحوی که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر اسرائیل و محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه بیش از ترامپ اعتماد دارند زیرا پوتین می داند چه بگوید و چگونه رفتار کند ولی همتای آمریکایی اش چنین نیست به نحوی که تصمیماتش هنگام مکالمۀ تلفنی یا براساس پیشنهاد دامادش یا به درخواست دخترش ایوانکا گرفته می شود و یا اینکه به دنبال یافتن اسپانسری برای طرح های اقتصادی اش است.
احمد المقدادی