العالم ـ آمریکا
اما واقعیت امر این نیست؛ آمریکا ضربه سنگینی به فقرای بولیوی وارد کرد؛ ایوو مورالس رئیس جمهور کشور آنها را از فقر رهانید و بولیوی را از 33 امین کشور فقیر در امریکای لاتین وحوزه کارائیب به 15 امین رسانید. آمریکا اما از طریق مزدوران خود کودتایی اشکار علیه مورالس به راه انداخت و مورالس به ناچار به منظور دور کردن کشور از بی ثباتی و آشوب و تخریب، استعفا داد.
به نظر می رسد که انتخابات چندان خوشایند آمریکا نبود؛ از این رو ابتدا مساله تقلب در انتخابات را مطرح کرد و سپس مزدوران خود را برای ایجاد فتنه و آشوب برانگیخت و تمام ابتکارهای مورالس از قبیل دعوت به گفتگو با احزاب سیاسی و انجام انتخابات زودهنگام با شکست مواجه شد تا در نهایت طرح واشنگتن علیه بولیوی به اجرا درآمد و مورالس استعفا داد.
در سناریویی که در چندین مرحله طراحی شده بود، ابتدا اغتشاشات خونینی بولیوی را فراگرفت به گونه ای که به اموال و دارایی عمومی و خصوص حمله شد و یگانهایی از پلیس نافرمانی کردند و از فرمانبرداری از دستورات عالی کشور برای متوقف کردن اغتشاشات امتناع کردند. سخنگوی پلیس تاکید کرد که پلیس بخشی از ملت است و هدفش حمایت از ملت است و خود را ملزم به عمل به خواسته مردم مبنی بر برکناری رییس جمهور می داند. ویلیامز کالیمان فرمانده کل نیروهای مسلح بولیوی نیز اعلام کرد که ما به هیچ عنوان با کسانی که سرکشی کردند مقابله نخواهیم کرد و امنیت را برای آنها تضمین خواهیم کرد.
مورالس این کودتا را محکوم کرد و در یک نشست اضطراری به هم وطنان خود گفت: "دموکراسی ما به خاطر کودتای فعلی که به دست گروههایی خشن علیه نظام قانون اساسی انجام شده، به خطر افتاده است. ما این حمله علیه حاکمیت قانون را محکوم می کنیم". اما وی در نهایت وادار شد که استعفا دهد بویژه که در معرض عملیات ترور ناکام نیز قرار گرفت.
به نظر می رسد که سیاست آمریکا در ایجاد تنش و اغتشاشات و ایجاد رهبران مخالف قلابی، متاسفانه، در بولیوی به ثمر رسید در حالی که در ونزوئلا ناکام ماند. آمریکا از "سازمان کشورهای آمریکایی" که بازوی آمریکا در آمریکای جنوبی به شمار می آید، به عنوان ابزار فشاری علیه مورالس استفاده کرد و در نتایج انتخابات شک و شبهه ایجاد کرد. بالافاصله پس از آن مایک پامپئو وزیر خارجه آمریکا اقدام "سازمان کشورهای آمریکایی" را ستود و گفت: تمام مسئولان دولتی و مسئولان نهادهای سیاسی که در آن انتخابات دست داشتند، می بایست برکنار شوند.
ناظران اوضاع بولیوی می گویند که منابع طبیعی و بویژه گاز نقشی اصلی در حوادث این کشور ایفا می کند. مورالس به شدت با قراردادهایی که با منافع ملت بولیوی تضاد داشت، مخالفت می کرد. وی همچنین منابع طبیعی بولیوی بویژه گاز را در سال 2006 ملی کرد که این امر صاحبان نفوذ در داخل و نیز در آمریکا را نگران کرد.
امروز پس از اقدام آمریکا در وادار کردن مورالس به استعفا، بولیوی دچار سرنوشت نامعلومی گشت؛ مورالس از طریق پروژه های اقتصادی و توسعه ای به رشد 6 درصدی در عرصه توسعه دست یافت و در سال 2013 رشد 7 درصدی به ثبت رساند. مورالس به طبقات فقیر و ساکنان بومی و اصلی بولیوی بسیار نزدیک بود. محبوبیت وی فقط به این دلیل نبود که از ساکنان اصلی این کشور به شمار می رفت؛ بلکه به خاطر مبارزه وی با تبعیض علیه فقیران و بومیان در عرصه کار و تحصیل و بیمه درمانی بود. اینک فقرای بولیوی نگران آینده کشورشان هستند و بیم آن دارند که عدالت اجتماعی که مورالس با تلاشهای خود محقق کرد، از میان برود.
سعید محمد - العالم