العالم - كشكول
اجرایی شدن آتش بس، با اقدام دولت سوریه در گشایش 3 گذرگاه انسانی در منطقه ابوالضهور واقع در جنوب شرق ادلب ، منطقه الهبیط در ریف جنوبی و منطقه الحاضر در ریف جنوبی حلب همراه شد.
در واقع گذرگاه ریف حلب جنوبی ، برای استقبال از غیرنظامیان مایل به خروج از مناطق حضور تروریست ها در ادلب و ریف حلب به مناطق آزادشده ی ارتش از چنگ تروریست ها و جهت جلوگیری از اقدام گروههای تروریستی در سوء استفاده از آنان به عنوان سپرهای انسانی افتتاح شد. همه این اتفاقات، در سایه پایبندی کامل ارتش سوریه به آتش بس علیرغم نقض آن توسط توپخانه افراد مسلح در مناطق ارتش در ریف ادلب جنوبی رخ داد تا این لحظه ، ادامه آتش بس بسیار بعید به نظر می رسد زیرا این مساله به قدرت دولت ترکیه در تسلط بر گروههای تروریستی مرتبط است که در آتش بس های پیشین نتوانست حملات آنان علیه غیر نظامیان یا نیروهای ارتش سوریه را مهار کند.
این آتش بس هم چنین به دلیل بی توجهی به تغییر واقعیت میدانی و بازی با معادلات جنگ به رهبری امریکا و کشورهای غربی علیه سوریه و ادامه بازی آتش بس و جنگ ناکام مانده و به تبع آن وضعیت انسانی نیز بحران تر شده که در مرحله اول دولت ترکیه و سپس واشنگتن و گروههای تروریستی باید مسئولیت آن را بر عهده بگیرند.
علیرغم تلاش های ایران و روسیه به عنوان کشورهای ضامن برای عبورازاین مسیر پیچیده ، ترکیه و امریکا در صدد حفظ این گروهها و توان نظامی اشان هستند به گونه ای که موجب تفاوت این توافق درباره آتش بس از موارد پیشین می شود که از جمله این اختلافات؛ چارچوب زمانی است زیرا برخی اطلاعات حاکی است این توافق این بار به آنکارا برای بازگشایی اتوبان بین المللی حد فاصل حلب و دمشق و دور کردن گروههای تروریستی از آن و پایان دادن کامل به پرونده جبهه النصره و گروههای تروریستی مرتبط با آن و اجرای راهکار نظارتی مورد توافق سوچی و آستانه، مهلتی کمتر از 60 روز می دهد.
عوامل اخیر موثر بر آتش بس و بازگشایی گذرگاههای انسانی بیانگر دو خط مشی در فعالیت های سیاسی و دیپلماتیک و نظامی است، نخست ادامه سیاست شکستن و برچیدن تدریجی ساختارهای نظامی تروریستی و آزاد سازی مناطق تصرف شده در استان ادلب به ویژه جبهه تروریستی النصره است که این سیاست یا استراتژی ارتش سوریه و هم پیمانانش به منظور محدود کردن فرایند تجارت انسانی غرب است.
این خنثی سازی تدریجی در مناطق آزادشده متناسب با اهمیت جمعیتی هر منطقه بوده و مانع از ایجاد موج های گسترده جابجایی می شود ، تا از سویی تروریست ها نتوانند برای عملیات آزادسازی با آن مانع تراشی کنند و غرب نیز از سوی دیگر از آن برای اعمال فشار بر محور مبارزه با تروریسم سوءاستفاده نکند.
اما خط مشی دوم ،مربوط به منافع مشترک روسیه و ترکیه در حفظ چارچوب کلی تفاهم استراتژیک و فعالیت بی وقفه برای بررسی مسائل مورد اختلاف موجود میان دو طرف است تا وضعیت بحرانی و غیر قابل کنترل نشود و بار دیگر فضای درگیری میان دو کشور به وجود نیاید زیرا هر یک به روشنی از اهمیت سیاسی ،اقتصادی و استراتژی طرف دیگر آگاه هستند.
در همین راستا،اخیرا مناطق متشنج افزایش یافته و به نظر می رسد طرح درگیری قریب الوقوعی در چندین منطقه در حال اجرایی شدن است از درگیری های تکراری ارتش سوریه و ترکیه در منطقه راس العین و غرب فرات به شکل عام تا درگیری های ارتش سوریه و مناطق کنترل ترکیه در ادلب تا درگیری نیروهای حفتر که مورد حمایت روسیه است و نیروهای دولت سراج که مورد حمایت نیروهای ترکیه در لیبی است.
به نظر می رسد مدیریت پرونده های معلق وآرام کردن مناطق متشنج ، ضرورتی استراتژیک برای دو کشور است از این رو زمانی که تنشها در منطقه ای کاهش یابد بدون شک با استقبال دو طرف روبرو خواهد شد.