العالم - لبنان
پنجشنبه شب ساعت 10 شب به وقت تهران گفتگویی مفصل با سیدحسن نصرالله در خصوص شخصیت سپهبد سلیمانی از شبکه العالم و همچنین شبکه یک سیما پخش خواهد شد. سید مقاومت در این گفتگوی دو ساعته با محمد رضا شعبانی، ابعادی از شخصیت سردار سلیمانی را برای اولین بار رسانه ای می کند.
خلاصه این گفتگو را اینجا بخوانید
محمدرضا شعبانی در بخشی از این گفتگو می پرسد: میخواهیم وارد جنگ ۳۳ روزه بشویم. هم نقش حاج قاسم را بدانیم و هم از خاطراتی بشنویم که از نزدیک با هم داشتید. چون میدانیم که ضاحیه در آن ایام شرایط بسیار سختی داشت. برخی خاطرات را خود حاج قاسم تعریف کردهاند که چگونه پشت موتور با شهید حاج عماد این طرف و آن طرف میرفتند و تلاش میکردند جاهای مختلف را پیدا کنند. دوست داریم هم خاطرهتان را از حاج قاسم بفرمایید و هم از نقش حاج قاسم صحبت کنید.
سید حسن نصرالله: اولا اصل آمدن حاج قاسم به لبنان در آغاز جنگ بهخودیخود بسیار مهم بود. او مجبور نبود این کار را انجام دهد. میتوانست در تهران بماند و جنگ را از تهران دنبال کند یا میتوانست به دمشق بیاید و جنگ را از دمشق در نزدیکی ما دنبال کند. دمشق آن روزها از هرگونه تجاوز اسرائیل برکنار بود. اما حاج قاسم آمد و پافشاری کرد که بیاید پیش ما.
روز اولی که ایشان رسید جلسه گذاشتیم. طبیعتا ایشان روز اول جنگ نرسید. جنگ آغاز شد و ایشان به دمشق آمد و یکی از روزهای آغازین جنگ رسید اینجا. بعد از جلسه، چند روز دیگر هم اینجا ماند و با وجود اینکه در شرایط خطرناکی خودش را رسانده بود، به تهران برگشت تا اطلاعات را به حضرت آقا (حفظه الله) و مسئولان برساند و بعد دوباره پیش ما بازگشت. باز هم میگویم: میتوانست این بار دیگر در تهران یا دمشق بماند، اما دوباره پافشاری کرد که بیاید اینجا. دوباره آمد و اینبار با پیامی شفاهی از حضرت آقا (حفظه الله) که حاج قاسم با خط خودش عینا آن را نوشته بود و تا پایان جنگ و روز آخر پیش ما ماند. وقتی آتشبس اعلام شد حاج قاسم با من صحبت کرد و گفت من الآن مطمئن هستم که جنگ تمام شده و به تهران برگشت. گفت من به تهران برمیگردم تا باقی موضوعاتی را که به آنها نیاز دارید پیگیری کنم.
پس همهی این مدت در کنار ما و در بین ما بود. این موضوع هم تا همین چند وقت پیش فاش نشده بود و از آن چیزهایی بود که سری مانده بود و رسانهای نمیشد. تنها چند ماه قبل از شهادت حاجی فاش شد.
در برههای که ایشان کنار ما بود این حضور اولا: به ما روحیه میداد و از ما به لحاظ معنوی و روانی پشتیبانی میکرد چون ما بهشدت زیر فشار بودیم. جنگ بسیار وحشتناکی بود. تعداد زیادی از مردم از محل زندگیشان کوچانده شده بودند. خانهها، مغازهها، بازارها و مدارس بسیاری در روزهای اول ویران شدند. همهی شرایط به اصطلاح بین المللی علیه مقاومت بود. در آن دوره در بیانیهی روز اول، علاوه بر امریکا و اروپا، روسیه و چین هم مشارکت کردند و نسبت به مقاومت موضع منفی گرفتند. اغلب موضعگیریهای رسمی عربی هم فوق العاده منفی بود. حتی داخل لبنان هم شکاف سیاسی وجود داشت. در نتیجه مقاومت در یک فشار شدید روانی قرار داشت. حضور حاجی میان برادران در درجۀ اول روحیهبخش و یک پشتیبان معنوی و روانی بود.