العالم- کشکول
تظاهرات از شهر "مینیاپولیس" در ایالت مینهسوتای آمریکا به دنبال کشته شدن "جورج فلوید" شهروند آفریقاییتبار به دست پلیس سفیدپوست آمریکایی آغاز شد و سپس به دلیل برخورد خشونتآمیز پلیس با معترضان و دستور "دونالد ترامپ" رئیسجمهوری مبنی بر تیراندازی به سمت معترضان، دامنه این اعتراضات خشمگینانه به بیشتر ایالتها کشیده شده و شعارهایی برای سرنگون دولت نژادپرست و تندروی ترامپ سر داده میشود.
اعتراضات علیه نژادپرستی پلیس، انقلابی علیه مجسمههای نمادهای نژادپرستانه در آمریکا ایجاد کرده به طوریکه تظاهراتکنندگان دهها مجسمه مرتبط با تجارت برده و رهبران نژادپرست در کشورشان را پایین آورده و تخریب کردند که مهمترین این مجسمهها، مجسمه "جان مکدونو"، معروف به "تاجر برده"، و مجسمه "کریستوفو کلمبوس" و نیز مجسمه "جفرسون دیویس" رئیسجمهور حامی کنفدارسیون در آمریکا و دهها مجسمه دیگر بوده است.
موج اعتراضات ضد نژادپرستی فقط به شهرهای ایالات متحده محدود نمیشود بلکه دامنه آن به اروپا نیز کشیده شده است و همزمان با آن، انقلاب سرنگونی مجسمههای نژادپرستانه به شهرهای بزرگ اروپا، از انگلیس گرفته تا ایتالیا تا بلژیک رسیده است.
در انگلیس، که شاهد تظاهراتی در محکومیت نژادپرستی و خشونت پلیس است، تظاهراتکنندگان خشمگین اقدام به تخریب مجسمه "ادوارد کلستون" تاجر معروف برده و نیز تخریب تعدادی دیگر از مجسمهها کردهاند.
انقلاب سرنگون کردن مجسمههای نژادپرستانه در ایتالیا و بلژیک ادامه یافت و معترضان در اعتراض به نژادپرستی مجسمههای بسیاری از نمادهای افراطی و نژادپرستانه را تخریب کردند.
در همین راستا، بسیاری از نهادهای غربی مخالف نژادپرستی و شخصیتهای سیاسی و هنری خواستار حذف اسامی شخصیتهایی که نقش بارزی در تحمیل نژادپرستی داشتند، از میادین، خیابانها و مدارس شدهاند و این امر نشان میدهد که زمان ترس از دولتها پایان یافته و مرحله آزادیخواهی و مطالبه حقوق انسان و عدالت اجتماعی که در این کشورها ناپدید شده، آغاز شده است.
تخریب مجسمههای نژادپرستانه توسط ملتهای غربی پیامهای زیادی دارد که مهمترین آن، آشکار شدن نشانههای بیداری مردمی در غرب علیه سیاست افراطگرایی، استثمار و نژادپرستی و نیز برداشتن اولین گامهای عملی برای نابود کردن فرهنگ نژادپرستی است که ارکان آن را نظامهای غربی از طریق تجارت برده، استثمار و به حاشیه راندن ملتها بنا کردهاند.
انقلاب تخریب نمادهای نژادپرستانه پرده از چهره واقعی فرهنگ زشت غربیها برداشت که همواره دولتهای غربی داعیهدار دموکراسی و آزادی و دفاع از حقوق بشر، به آن مینازیدند.
واقعیت امر این است که اوایل اعتراضات، خشم ملتهای غربی علیه رژیمهای استعماریشان محدود به برگزاری تظاهرات بوده و سپس به سرنگون کردن نمادهای نژادپرستانه تبدیل شد تا از این طریق، حجم نفرت ملتهای علیه سیاستهای دولتهایشان که مبتنی بر قدرتطلبی و نژادپرستی است، نمایش داده شود.