العالم - کشکول
این تروریست پس از آنکه توسط نیروهای امنیتی عراق دستگیر شد اعتراف کرد که در سال 2006 با "ابو مصطفی العراقی" – که تابعیت اروپا دارد – در مکه دیدار کرده و از او درباره جزئیات گروه های مسلح "سنی" در عراق و چگونگی حمایت از آنها گفتگو کرده است و پول های کلانی برای حمایت از این گروه ها به بهانه تأسیس مرکز حفظ قران کریم دریافت کرده است.
وی سال بعد هم در سفر به عربستان، با یک شیخ وهابی تبعه سوریه دیدار کرده و از او هم برای پشتیبانی گروه های تکفیری، پول کلانی گرفته است.
وی درباره انفجار مرقد یونس پیامبر (ع) که توسط گروه تروریستی داعش به هنگام اشغال موصل اعتراف کردن که برای فریب افکار عمومی این شهر به دروغ متوسل شده است و ادعا کرده است که این بنا، مرقد پیامبر نیست بلکه یک قصر آشوری است.
این تروریست داعشی همچنین اذعان کرد که قبل از سقوط صدام در سال 2003، افکار تکفیری وهابی را به هنگام دریافت "آموزش های دینی" در یکی از کشورهای همسایه – اشاره ای به نام آن کشور نکرد - پذیرفته است. وی اشاره ای به نام این کشور نکرد و البته نیازی هم نبود چون همه می دانند که این کشور، جز عربستان جای دیگری نمی تواند باشد. چرا فقط عربستان است که عناصر و گروه های تکفیری را نه فقط در منطقه بلکه در سراسر جهان پراکنده کرده است.
البته برای عربستان کاری ندارد که اعتراف های این تروریست تکفیری را درباره نقش ریاض در تخریب عراق تکذیب کند؛ این کشور پیش از این هم از مسئولیت خود در قبال انتشار ده ها هزار عنصر و گروه تکفیری سعودی و ارسال آنها به عراق و تخصیص میلیاردها دلار برای حمایت از این گروه ها شانه خالی کرده و نقش خود را در فراهم کردن مقدمات ارسال اسلحه برای آنها انکار کرده بود. اما آیا می تواند وجود 5000 عنصر سعودی را که خود را در میان ملت عراق منفجر کرده و ده ها هزار شهروند بی دفاع را به قتل رسانده اند، تکذیب کند. آیا می تواند نقش شیوخ وهابی را در تحریک جوانان مسخ شده سعودی برای "جهاد" علیه کسانی که "رافضی" و "مجوس" خوانده است انکار کند؛ شیوخی که به طور علنی در شبکه های اجتماعی اقدام به تحریک جوانان کردند. آنهم وقتی که برخی روزنامه نگاران و خبرنگاران سعودی از جمله داوود شریان به آن اعتراف کرده بودند؟!