العالم – تحلیل روز
در رقابتی که از دو سال پیش جریان دارد، نام هیچ کدام از این شخصیت های نظامی یعنی "موشه یعلون " و "گابی اشکنازی" و حتی گانتس که در اسرائیل به دوست خیانتکار معروف است، در فهرست های انتخاباتی دیده نمی شود.
این بار، رقابت میان سیاستمداری فاسد (بنیامین نتانیاهو) است که در وضعیت بی ثباتی فعلی، فرصتی برای ماندن در جایگاهش می بیند و درصورتی که نتواند دولتی را بر اساس معیارهای خودش تشکیل دهد، انتخابات پنجم را ترجیح می دهد.
رقیب دیگر، روزنامه نگاری که کاریزما و شناخت سیاسی دارد، ولی از حمایت راستگرایان دینی محروم است و راستگرایان دینی معتقدند که رسیدن وی به نخست وزیری باعث خواهد شد که آن ها امتیازات خود را از دست بدهند.
رقیب دیگر دراین انتخابات، سیاستمداری جدا شده از حزب لیکود است که دراین حزب، فرصتی برای رسیدن به نخست وزیری پیدا نکرد، درنتیجه ، تصمیم گرفت تا با تشکیل یک فهرست سیاسی در انتخابات شرکت کند . وی نیز همان افکار، رقیب فاسدش را دارد.
سه فهرست انتخاباتی ، برای کسب کرسی های کنیست (پارلمان) با یکدیگر رقابت می کنند که در راس هیچ یک از این فهرست ها وحتی درجایگاه های بعدی ، اثری از ژنرال های ارتش به چشم نمی خورد.
در گذشته، سیاستمداران صهیونیست که به جایگاه های بالا در ارتش این رژیم نرسیده بودند، از ژنرال ها کمک می گرفتند تا از طریق آنان مورد حمایت آن بخش از افکار عمومی قرار گیرند که به موسسات نظامی اعتماد داشتند. اما اکنون به نظر می رسد که نگاه و روحیات رای دهندگان رژیم صهیونیستی تغییر کرده و آن ها دیگر با دیده احترام به موسسات نظامی نمی نگرند.
در اسرائیل، همه براین باورند که بنیامین نتانیاهو طی دو سال گذشته، توانست ژنرال ها را فریب دهد و آن ها را به بازی بگیرد و به سمت معامله هایی سوق دهد که خودش تنها برنده اش بوده و آن ها را از جایگاه اولیه خودشان کنار زده است.
نگاهی عمیق تر به وضعیت سیاسی رژیم صهیونیستی نشان می دهد که پس از ارییل شارون، دیگر دوران ژنرال ها در این رژیم گذشته است ، زیرا پس از وی ، رای دهندگان شخصیتی را که بخواهند پیروز تلقی کنند، پیدا نکردند.
این فرد پیروز از نظر صهیونیست ها، دارای شروط بسیاری است که بسیاری از ژنرال هایی که پس از شارون یا در دو دهه اخیر ، تصمیم به ورود به عرصه سیاسی گرفتند، فاقد آن بودند.
در رژیم اشغالگر اسرائیل، دیگری باوری به فرمانده نظامی پیروز وجود ندارد، زیرا ارتش این رژیم، در تمام نبردهایی که طی سه دهه گذشته داشته، پیروز میدان نبوده است و ژنرال هایی که زمام امور نظامی در اسرائیل را بعد از سال 2000 دردست گرفتند، چه در مقابله با فلسطینی های بی دفاع درجریان انتفاضه دوم و چه در مقابله با مقاومت لبنان درسال 2006 یا در مقابله با باریکه غزه طی چهار جنگ به پیروزی دست نیافته اند.
اما بالعکس، قدرت مقاومت لبنان در شمال و قدرت مقاومت فلسطینی در جنوب افزایش یافت. از این رو، دیگر نسل جدید اسرائیل، به هیچ پیروزی واقعی نمی تواند افتخار کند و دیگر شناختی از اصطلاحات مربوط به قدرت بازدارندگی و ارتش شکست ناپذیر ندارد و با اصطلاحات جدیدی مانند بازیابی شکوه بازدارندگی و تقویت جبهه داخلی آشنا می شود.
درنتیجه، طبیعی است که ژنرال های ارتش، در رقابت های انتخاباتی حضور نداشته باشند و فردی فاسد با تاریخی مملو از دروغ و فریب، در میدان انتخابات بتازد.
تغییرات فکری در جوامع به چند دهه زمان نیاز دارد، اما این تغییرات در رژیم اشغالگر اسرائیل ، زودتر از آن اتفاق افتاده است، زیرا این جامعه، همواره دستپاچه و سردرگم بوده و قادر به دستیابی به آنچه می خواهد، نیست.
فارس الصرفندی