العالم - فلسطین اشغالی
دالیا شیندلین، تحلیلگر یهودی و ساکن سرزمینهای اشغالی، طی یادداشتی مورخ ۸ آذر ۱۴۰۲ منتشرشده در «فارنافرز» بیان داشته که حاکمان تلآویو علیرغم اینکه پیامدهای سیاست جاری اسرائیل مبنی بر فراموشی مسأله فلسطین را دیدهاند، ولی همچنان در برابر تغییر، سماجت به خرج میدهند و نه تنها به سوی پذیرش حقوق فلسطینیان نخواهند رفت بلکه راستگرایی در سرزمینهای اشغالی، تقویت خواهد شد.
به نظر نویسنده، عملیات طوفانالاقصی نشان داد که «نادیدهانگاری مسأله فلسطین، برای اسرائیل هزینه خواهد داشت» ولی «تاریخ اسرائیل نشان داده که دورههای جنگ، موجب افزایش انحراف سیاست اسرائیل به سمت راست خواهد شد».
البته شیندلین اذعان دارد که نتانیاهو پس از جنگ، در مقام خود باقی نخواهد ماند. طبق این یادداشت، افکارسنجیهای متعدد نشان میدهد حزب لیکود نیمی از کُرسیهای خود در کِنِست را در انتخابات آتی از دست خواهد داد. او این مسأله که اجتماع یهودیان در سرزمینهای اشغالی، «در هنگام جنگ پشت رهبرانشان را خالی میکنند»، دارای سابقه دیرینه میداند و به سقوط گلدامایر پس از یومکیپور در ۱۹۷۳، سقوط ایهود باراک پس از انتفاضه دوم در ۲۰۰۰ و سقوط ایهود اولمرت پس از شکست از حزبالله در جنگ ۳۳ روزه اشاره میکند.
نویسنده روند رشد راستگرایی در سرزمینهای اشغالی را از شکست چپگرایان پس از یومکیپور میداند که به نظر وی، دوره دوم تاریخ سیاسی اسرائیل را آغاز نموده و تاکنون ادامه داشته است. روندی که پس از جنگ ۱۹۸۲ با لبنان و انتفاضه اول در ۱۹۸۷ تشدید شد و پیروزی اسحاقرابین در ۱۹۹۲، صرفاً دولت مستعجلی بود که پایههای اجتماعی قوی نداشت. زیرا حتی در ۱۹۹۵ و اندکی قبل از ترور رابین، نیز نیمی از ساکنان فلسطین اشغالی، خود را راستگرا میدانستند در حالی که ۲۸ درصد چپگرا و ۲۳ درصد میانهرو بودند.
تعبیر شیندلین این است که «پس از رابین، اسرائیلیها به سادگی به ترجیحات ایدئولوژیک طبیعی خود یعنی راست رادیکال بازگشتند». روندی که به نظر وی، با شکست مذاکرات صلح با عرفات، و سپس خروج اسرائیل از غزه تشدید شد. الحاق جمعیت عربی سرزمینهای اشغالی به افکارسنجیها نیز میزان گرایش به راستگرایی را در اجتماع ساکنان این مناطق، چندان تغییر نداد، چنان که بیش از نیمی از آنها همچنان خود را راستگرا میدانند.
به نظر نویسنده این یادداشت، این بار سقوط نتانیاهو ممکن است به طور موقت، راست رادیکال را تضعیف و گرایش به راست میانه را به رهبری گانتز تقویت کند. ولی با توجه به اینکه گانتز نیز مسأله فلسطین را نه یک مسأله سیاسی بلکه مسألهای امنیتی میبیند که باید مهار شود، عملاً تغییری راهبردی در سیاست تلآویو رخ نخواهد داد و راست میانه نیز بدون ارائه یک راهحل ایجابی، اعم از پیگیری راهبرد دوکشوری یا مورد دیگری، بار دیگر با تهدیدات امنیتی از جنس طوفانالاقصی مواجه خواهد شد. شاید مرتبه بعد، راست رادیکال باشد که جانشین راست میانه میشود و این دور باطل ادامه خواهد یافت.