العالم ـ فلسطین اشغالی
بنابر گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین، کریس هجز نویسنده آمریکایی با انتشار مطلبی نوشت: ارتش "اسرائیل" در ماههای اخیر با بهرهگیری از ماشین جنگی عظیم خود، دست به جنایاتی زده است که یادآور وحشیگریهای نازیهاست: از گرسنگی دادن جمعی به مردم گرفته تا ویرانسازی شهر غزه، یکی از کهنترین شهرهای جهان. بولدوزرها و تجهیزات سنگین در حال تخریب صدها ساختمان نیمهویران هستند، در حالی که تانکها و هواپیماهای اسرائیلی محلهها را زیر آتش میگیرند تا بازماندگان از میان خرابهها به سمت جنوب رانده شوند.
فرآیند تبدیل غزه به ویرانهای خالی ماهها به طول خواهد انجامید؛ تکرار صحنهای که اروپا در جنگ جهانی دوم با محو ورشو توسط ارتش آلمان نازی تجربه کرده بود. هماینک محلههایی چون الصبره و التفاح بهسرعت از سکنه خالی میشوند. آب آشامیدنی کمیاب است و رژیم اشغالگر میکوشد جریان آن را به شمال غزه قطع کند. غذا کمیاب یا بسیار گران است؛ بهای یک کیلو آرد تا ۲۲ دلار رسیده و گاه برابر با جان انسانها تمام میشود.
بر اساس گزارش تازه «هیئت طبقهبندی مراحل امنیت غذایی» (IPC) که معتبرترین مرجع جهانی در حوزه گرسنگی است، برای نخستینبار وقوع «قحطی» در غزه تأیید شده است. این گزارش میگوید بیش از ۵۰۰ هزار نفر با «گرسنگی، فقر و مرگ» دست به گریبانند و وضعیت بهزودی به ديرالبلح و خانیونس نیز سرایت خواهد کرد. تنها در ماههای اخیر نزدیک به ۳۰۰ نفر ـ از جمله ۱۱۲ کودک ـ به دلیل گرسنگی جان باختهاند.
با این حال، واکنش رهبران غربی به این فاجعه اخلاقی، تنها سکوت یا ابراز تأسف سطحی بوده است. جو بایدن، دونالد ترامپ و بسیاری از رهبران اروپایی نهتنها شریک این جنایت هستند، بلکه با ارسال سلاح و پشتیبانی مالی از "اسرائیل"، در واقع همدستان نسلکشی مردم فلسطین محسوب میشوند.
"اسرائیل" میگوید که قصد «اشغال» غزه را دارد، اما واقعیت چیزی جز نابودی کامل این سرزمین نیست. اسموتریچ وزیر دارایی این رژیم، آشکارا اعلام کرده که غزه باید بهطور کامل ویران شود و فلسطینیان باقیمانده به مناطق جنوبی رانده شده و سپس به کوچ اجباری به کشورهای دیگر سوق داده شوند.
در همین روند، میراث تاریخی و فرهنگی غزه نیز بهطور سیستماتیک هدف قرار گرفته است. بناهای باستانی همچون قصر الپاشا از دوران ممالیک، قلعه برقوق، مسجد بزرگ عمری و حتی گورستانهای تاریخی رومی و کُمنولث، همراه با دانشگاهها، بایگانیها، بیمارستانها و کلیساها ویران شدهاند. بندر باستانی «أنثیدون» (البلاخیه) که قدمتش به بیش از سه هزار سال میرسد، اکنون تلی از خاک است. نابودی این آثار، به معنای حملهای مستقیم به حافظه تاریخی و فرهنگی بشریت است.
این سیاست نهفقط جنایتی علیه ملت فلسطین، بلکه تعرضی به میراث تمدنی جهان محسوب میشود. همانگونه که در بوسنی، صربها با انفجار مساجد میکوشیدند گذشته را پاک کنند، "اسرائیل" نیز در غزه هدفی مشابه دارد: محو گذشته و جایگزینی آن با افسانههای صهیونیستی برای توجیه اشغالگری و نسلکشی.
از همین روست که دولت "اسرائیل" هرگونه یادآوری «نکبت» را ممنوع میکند و فلسطینیان حتی از برافراشتن پرچم خود نیز منع میشوند. این انکار حقیقت تاریخی، اسرائیلیها را در جایگاه «قربانی همیشگی» نگاه میدارد، در حالی که واقعیت چیزی جز اشغالگری و سرکوب نیست.
اما این روند، بیش از آنکه موجودیت فلسطین را از میان ببرد، آینده خود "اسرائیل" را نابود میکند. جامعهای که حافظه تاریخی را انکار کرده و بر دروغ بنا شود، به تدریج درون خود فرو میپاشد. تجربه آفریقای جنوبی نشان داد که تنها اعتراف به حقیقت تاریخی میتواند زمینه آشتی و بازسازی جامعه را فراهم آورد. "اسرائیل" اما مسیر معکوس را برگزیده است: جنگ با حقیقت، تکرار دروغها، و اسطورهسازی برای پوشاندن واقعیت.
این مسیر به معنای فروبستگی، انجماد و زوال است. زیرا هرگاه حقیقت آشکار شود، هیچ قدرتی توان محو آن را ندارد. به همین دلیل، در حالی که "اسرائیل" میکوشد غزه را از نقشه پاک کند، در واقع بذر نابودی خویش را میکارد. سرزمینی که بر پایه انکار، خشونت و نسلکشی بنا شود، دیر یا زود با حقیقتی گریزناپذیر روبهرو خواهد شد: نابودی از درون.