تضاد بنیادین: حقیقت مقاومت در برابر واقعیت حقوق بین‌الملل در مناقشه فلسطین

تضاد بنیادین: حقیقت مقاومت در برابر واقعیت حقوق بین‌الملل در مناقشه فلسطین
يکشنبه 18 آبان 1404 - 08:23

مسئلهٔ فلسطین به وضوح یکی از آشکارترین موارد نقض عدالت و حقوق انسانی در عصر حاضر است. با پذیرش این دال‌های حقوقی و اخلاقی که اسرائیل نیروی اشغالگر است و تمامیت ارضی متعلق به مردم فلسطین است، مقاومت فلسطینی از منظری اخلاقی، دارای خلوص کامل آرمانی و ضرورت وجودی است.

العالم - حقیقت بدون مرز

این واقعیت، به ویژه پس از رخدادهای اخیر (مانند عملیات هفتم اکتبر)، به صورتی غیرقابل انکار آشکار شد که رژیم صهیونیستی در مرزهای مناقشهٔ انسانی به مثابه تجسم عینی، فاشیزم معاصر را صورت‌بندی می‌کند.

با این وجود، چالشی مهم و بنیادین در اینجا رخ می‌نماید: ما در جهانی از دال‌های معنایی زندگی می‌کنیم که ساختار رسمی آن را سازمان ملل متحد و نظام حقوق بین‌الملل تعیین کرده است. در این ساختار، پرچم به‌رسمیت‌شناخته‌شده در بخش وسیعی از آن سرزمین، پرچم اسرائیل است، نه پرچم دولت فلسطین. این دوگانگی تاریخی و وجودی میان آرمان و واقعیت، موضوع اصلی این مقاله است.

تضاد حقیقت و واقعیت

۱. واقعیت حقوق بین‌الملل و محدودیت‌های کنونی

در حال حاضر، خواستهٔ رسمی بخش‌هایی از مردم فلسطین در چارچوب راه‌حل‌های سیاسی، محدود به به‌رسمیت‌شناخته‌شدن مرزهای ۱۹۶۷ و تشکیل کشوری مستقل در همان یک‌چهارم باقی‌مانده از سرزمین تاریخی است. آن‌ها می‌کوشند تا به‌مثابه یک کشور مستقل تلقی شوند، نه یک گروه خودگردان با اختیارات محدود.

۲. حقیقت مقاومت و ضرورت اخلاقی

حقیقت همواره فاصلهٔ معناداری با واقعیت‌های سیاسی دارد. حقیقت فریاد می‌زند: «مقاومت کن، به هر قیمتی.» حقیقت می‌گوید که تو مالک آن سرزمین هستی و نباید به کمتر از آن رضایت دهی. حقیقت می‌گوید از سال ۱۹۴۸ تا به امروز، کرامت انسانی، زنان، فرزندان و برادران تو در هر قدم از سرزمین فلسطین هدف تحقیر و جنایت قرار گرفته است. حقیقت، مبارزه برای احقاق کامل حق را واجب می‌داند.

۳. برچسب تروریسم و وارونگی مفاهیم

زمانی که نیروی مقاومت دست به اقدامی می‌زند، در چارچوب نظام بین‌الملل، تروریست شناخته می‌شود. چرا؟ زیرا به دولتی حمله کرده که از سوی حامیانش، «دولتی حقوق‌بشری» و «تنها دموکراسی خاورمیانه» خوانده می‌شود.

این حکم، در شرایطی صادر می‌شود که مردم مقاومت‌کننده برای تأمین نان شب، محتاج کارگری در سرزمین‌های اشغالی هستند، آن هم به‌مثابه انسانی درجه دهم؛ در حالی که اشغالگران پشت دیوارهای حائل، فستیوال و جشن برپا می‌کنند.

در نتیجه، مبارز نه‌تنها از حق خود محروم می‌شود، بلکه از دایرهٔ جهان متعارف خارج شده و محکوم به تروریسم می‌شود.

نتیجه‌گیری: سؤالات بنیادین پیش‌ِ رو

پرسش بنیادی اینجاست: چه باید کرد؟

«آیا حقیقت مقاومت می‌تواند واقعیت سیاسی را دگرگون کند و توانایی تحقق در دنیای سیاست کنونی را دارد؟»

جهان سیاست، جهان انعطاف‌پذیری‌ها و بده‌بستان‌هاست، اما فاصلهٔ میان حقیقت و واقعیت در مسئلهٔ فلسطین به‌شکلی بی‌کران گسترده شده است. از یک سو، اگر مقاومت صورت نگیرد، نابودی هویتی و وجودی رخ خواهد داد؛ و از سوی دیگر، اگر مقاومت عملی شود، از سوی قوانین مسلط جهانی، خارج از جهان متعارف تلقی می‌گردد. مقاومت پاک است و در برابر اسرائیل که شر مطلق است، واجب دینی و اخلاقی است.

با این حال، پرسش‌ها باقی‌اند: حکم تقیه تا کجا می‌تواند جاری باشد تا واقعیت را به سوی حقیقت سوق دهد؟ آیا حقیقت و واقعیت در مسئلهٔ فلسطین، همچون دو خط موازی، هرگز به یکدیگر نخواهند رسید؟

و سرانجام پرسشی بزرگ‌تر از همه: «آیا زمانه‌ای خواهد رسید که عدالت، نه در قالب واژه‌ها که در واقعیت عینی زندگی انسان فلسطینی متجلی شود؟»

نویسنده: فاطمه موسوی

کلید واژه ها :

پربیننده ترین خبرها