آل خليفه در ديدار با شخصت هاي رسانه اي و مطبوعاتي كشورهاي عربي در همايش "اصحاب رسانه عرب" ضمن تعريف و تمجيد از خود به عنوان شاهي كه در كشورش آزادي مطبوعات وجود دارد و اين كه مردم كشورش هيچ مشكلي ندارند، از اعتراضات گسترده مردم در بحرين كه وارد دومين سال خود شده است، به عنوان عده اي بسيار اندك تحت تاثير رهبر ايران ياد كرد.
شاه بحرين كه مانند ديگر حكام خودكامه گوش شنوايي براي صداي ملت ندارد، با انكار يا بهتر بگوييم القاي نبود اعتراضات به اصحاب رسانه ها، در صدد بر آمد از مطبوعات نيز براي خفه كردن صداي مردم كشورش سود ببرد.
اين درحالي است كه فقط بيش از 20 نفر اخيرا پس از وارد كردن گازهاي سمي از كشورهاي غربي از جمله آمريكا، بر اثر استفاده افراطي رژيم بحرين از اين گازها عليه مردم معترض به شهادت رسيده اند مردمي كه تنها گناه آنها اعتراضات مسالمت آميز و مطالبه آزادي و حكومت دموكراتيك است.
به اين آمار نيز بايد شمار قربانياني كه هدف گلوله قرارگرفته اند و يا با خودروهاي زرهي و خودروهاي نيروهاي امنيتي زير گرفته شده و پيكر آنها مثله شده است، شكنجه شدگان در زندان ها، بازداشت كادر پزشكي به جرم معالجه زخمي ها،بازداشت رهبران مخالفان، اخراج مردم تظاهر كننده از كار و سركوب شديد هر گونه تجمع مردمي را افزود.
علاوه بر اين، دعوت آل خليفه از نيروهاي سپر جزيره براي سركوب ملت كشورش به طوري كه عربستان همچنان بحرين را به اشغال خود در آورده است، ظلم و ستيزه جويي آشكار شاه بحرين با مردم را به روشني هرچه تمام تر فرياد مي زند.
سايت "الوطن نيوز" كه سخنان حمد بن عيسي آل خليفه را پوشش داده است به نقل از شاه بحرين آورده است كه "اندكي از شيعيان تحت تاثير درخواست هاي ولايت فقيه قرار گرفته اند و ما نمي پذيريم كه اين به همه شيعيان بحرين عموميت يابد". اين درحالي است كه شاه بحرين همواره در صدد بوده است كه انقلاب اين كشور را طايفه اي جلوه داده و تنها منتسب به شيعيان نمايد اما همواره دراين زمينه متحمل شكست شده است.
اگر چه اكثريت جمعيت بحرين را شيعيان تشكل مي دهند و اقليت سني خاندان حاكم، بر اكثريت مردم شيعه و سني مسلط شده اند ولي مردم مسلمان بحرين اعم از شعيه و سني هم صدا به مقابله با استبداد خاندان حاكم برخاسته اند و اين مساله بر همگان هويداست، مگر آنان كه گوشي براي شنيدن صداي ملت ندارند.
شاه بحرين در سخنان خود در همايش مزبور افزوده است: "مساله اصلي اعراب قدس شريف است و نبايد رسانه هاي عربي از آن غافل باشند و همچين تهديد هسته اي ايران. و ممكن است آنچه در بحرين رخ داده به منظور دور كردن مان ازاين دو مساله باشد.
وي گفته است: اگر ايران به بمب هسته اي دست پيدا كند شكي نيست كه كشورهاي عربي هم به آن دست پيدا خواهند كرد.
قرار دادن نام ايران در كنار نام رژيم اشغالگر قدس بي شك با هدف خاص از سوي آل خليفه مطرح شده است تا شايد بتواند از تنفر مردم مسلمان نسبت به اين رژيم استفاده كرده و نظرات مردم را به خيال خود نسبت به ايران اسلامي تغيير دهد.
اگر چه تحليلگران معتقدند كه سخنان شاه بحرين برخاسته از تراوشات ذهني او نبوده، بلكه به توصيه اربابان غربي او براي وي نوشته شده است.
در حالي كه ايران در خط مقدم مبارزه با رژيم صهيونيستي و حمايت از قدس و ملت فلسطين قرار دارد و آشكارا اين سياست خود را اعلام كرده است، سران عرب كشورهاي حاشيه خليج فارس بي محابا در محافل رژيم صهيونيستي حضور مي يابند و و براي امنيت اين رژيم راهكار ارايه مي دهند.
به عبارت ديگر سران عرب حاشيه خليج فارس در ظاهر سخناني را مطرح مي كنند ولي در خفا آن كار ديگر مي كنند.
اقدام شاه عربستان در ترساندن كشورهاي عربي از ايران و جلوه دادن تهران به عنوان خطر، حكايت از وضعيت دشوار و خطرناكي دارد كه رژيم آل خليفه در كشورش با آن مواجه است و در حقيقت گوياي غرق شدن اين رژيم در خشم مردم انقلابي است.
بي شك اگر ايران از رژيم استبدادي آل خليفه حمايت و از وظيفه انساني خود در انتقاد از سركوب مردم اين كشور روي گردان مي شد شاه بحرين اكنون با لحن ديگري از ايران ياد مي كرد.
حكايت شاه بحرين از سر دادن فرياد خطرناك بودن ايران، حكايت مورچه اي را مي ماند كه بر اثر باران لانه اش را آب فراگرفته بود و فرياد مي زد كه هان! سيل دارد دنيا را مي برد.
احمد نیکنام