العالم _ سوریه
این واقعیت، آینده منطقه و ائتلاف های موجود در آن را از نو و در قالب استراتژی آشکار ترسیم می کند که بر اساس آن، تروریسم جایی ندارد و همه این ها، مرهون ارتش سوریه و هم پیمانان آن است.
پس از پایان نشست تهران میان روسای جمهوری ایران، ترکیه و روسیه که در آن توافق های آشکاری حاصل نشد که بتواند سرنوشت منطقه را مشخص کند، همه کشورها، از شرق گرفته تا غرب، همه ابزارهای فشار خود را به کار گرفتند تا نبرد ادلب را شروع کنند.
علیرغم اینکه ترکیه همواره در مسیر راه حل هایی در ادلب و اطراف آن که آنرا مسالمت آمیز خوانده، حرکت کرده و قطعاً در این زمینه با آمریکا و شرکای غربی خود توافق کرده است، کار به جائی رسید که درخصوص این موضوع در ژنو و سازمان ملل اعمال فشارهایی صورت گرفت و این موضوع جای موضوعات دیگر را که قرار بود بررسی شود، گرفت.
افزون برآن، در نشست سوچی روسیه که با حضور روسای جمهوری روسیه و ترکیه برگزار شد، دو طرف درباره ایجاد منطقه غیرنظامی به عمق 15 تا 20 کیلومتر در استان ادلب سوریه در امتداد خط تماس بین ارتش سوریه و گروه های مسلح و نیز ایجاد چنین منطقه ای بین گروه های مسلح و نیروهای دولتی تا 15 ماه اکتبر آتی توافق شد.
دو طرف همچنین تاکید کردند که روسیه و ترکیه با عزم قوی به دنبال ادامه مذاکرات آستانه و ایجاد فرصت برای راه کارهای سیاسی بلندمدت در ژنو با نظارت سازمان ملل هستند و نیز به تلاش خود برای تشکیل کمیته قانونی متشکل از نمایندگانی از مسئولان سوریه و گروه های معارض و جامعه مدنی ادامه می دهند.
این تحرک سیاسی در حالی روی می دهد که تحولات مختلفی در عرصه میدانی در سوریه روی می دهد ، به گونه ای که ترکیه با لحنی تهدید آمیز که نشان دهنده وضعیت بحرانی آن کشور است، به طور تلویحی از کشورهای غربی خواسته است که درب های خود را به روی گروه های تکفیری و تروریست ها برای رفتن به اروپا باز کنند که از این مساله به عنوان عامل تحریک سیاسی علیه ترکیه استفاده می شود.
آمریکا و اروپا با تنگنای بدی مواجه شده اند، زیرا این حالت، شبیه به یک دام سیاسی است که ترکیه، جامعه بین الملل را در آن گرفتار کرده است. از این رو، برای مقابله با این موضوع به ویژه در ادلب تلاش می کند و خواهان آتش بس و دستیابی به توافق هایی می شود که می تواند منطقه غیرنظامی را در مرزهای اداری ادلب ایجاد کند و مسئولان ترک، پس از نشست تهران، بسیار برای آن تبلیغ کردندو آنرا مکمل رایزنی هایی دانستند که در تهران و با هدف آنچه ادعا می کند یعنی جدا کردن تروریست ها از «میانه روها» صورت گرفت. در نتیجه، به اعتقاد کشورهای تضمین کننده آتش بس در آستانه، باید گروه های مسلح را خلع سلاح کرد و به طور اصولی، خطر آنها را از مناطق مسکونی و در نتیجه هرگونه تهدید را از دولت سوریه دور کرد.
همچنین توافقی مبنی بر برچیدن اردوگاه الرکبان صورت گرفت که حدود 80 هزار نفر در آن ساکن هستند.این اردوگاه، مقر اصلی عناصر مسلح وابسته به داعش و گروه های مرتبط با آمریکا در عمق بیابان به شمار می رود.
در عین حال، توافقی مبنی بر رفتن لشگر شهدای القریتین که تعداد نیروهای آن 5000 نفر است، از منطقه التنف که تحت سلطه ائتلاف آمریکایی – بریتانیایی است، به مناطق تحت سلطه درع الفرات در شمال حلب، غافلگیر کننده نیست.
همه این ها در راستای اقدامات جدید در منطقه بعد از احساس شکست آشکار صورت می گیرد، با این عنوان که توافق های ادلب، باید همسو با توافق های دیگر حاصل شود، که در آن آمریکا، قبول کند که طرح ارتش های جایگزین با شکست مواجه شده است.
این مساله ترک ها و آمریکایی ها را بر آن داشت که به دنبال زمینه ای مشترک برای توافق پس از فروپاشی نظامی و سیاسی و تهیه سناریوهایی باشند که از بار سنگین این شکست بکاهد.
نگاهی گذرا به آنچه در نشست سوچی گذشت و اعلام توافق درباره برچیدن اردوگاه الرکبان و خروج عناصر مسلح و صحبت از عقب نشینی آمریکا، در برخی از جزئیات آن، بازتابی از نرمش سیاسی است که در مذاکرات آستانه و سوچی مشاهده می شود که باعث صادر شدن بحران سوریه به داخل این کشور منجر شد و تضاد آشکاری میان کشورها و ائتلاف هایی که اصل تجاوز ناشی از آن هاست، ایجاد کرده است و این عناصر تکفیری را به برگه ای درحال سوختن در دست آن ها تبدیل کرده است که به دنبال راهی برای خلاصی از آن هستند، چه از راه توافق های سیاسی یا درگیری نظامی و همچنان همه احتمالات برای آن ها ممکن است.
در نتیجه، همه کسانی که در حمایت از گروه های مسلح مشارکت کردند، نفعشان در این نیست که جنگ تحمیلی علیه سوریه به پایان برسد و پیروزی های ارتش سوریه، حساب و کتاب های آنان را به هم می ریزد.
حسین مرتضی