العالم - تحلیل روز
صرف نظر از اعتماد بالای ترامپ به عملکرد خود و تیم سیاستگذارش که در دقایق اولیه سخنرانی دیشب با خنده تامل برانگیز و البته توام با تمسخر برخی از حاضرین مواجه شد، ترامپ دیشب کوشید تا همچنان با توسل به شیوه معمول خود مبنی بر تهدید نمایندگان جامعه جهانی از راه بی بازگشتی سخن بگوید که همه جهان ملزم به پیروی از او هستند.
ترامپ بزعم خود همه جهانیان را مجبور به حمایت و همراهی با سیاستهای خود معرفی کرد و از آرزوهایش درخصوص خاورمیانه آینده سخن گفت.
در نگاه ترامپ خاورمیانه آینده با چند ویژگی قابل تصور است اول منطقه ای منهای ایرانی مقتدر و سوریه ای قوی دوم منطقه ای با حضور اسرائیلی باقدرت حداکثری و بلاخره و سوم منطقه ای با کشورهایی فاقد اراده که فقط و فقط بایستی تامین کننده منابع مالی جهت تحقق سیاستهای آمریکا باشند.
درخصوص اسرائیل، ترامپ آنچنان به ترسیم آینده منطقه پرداخت که گویی ماجرای "معامله ترامپ" پایان یافته و کشورهای منطقه همگی مجبور و ملزم به تن دادن به آن هستند.
ترامپ با این مقدمه که حق هر کشوری است که محل استقرار سفارتخانه خود در دیگر کشورها را معین کند در حقیقت به شکلی علنی و برای بار چندم رسما اعلام کرد که به اصول و قواعد بین المللی هیچ اعتقادی ندارد. رکن مکمل این مساله آنگاه خود را بخوبی نشان داد که ترامپ رسما به توجیه دلیل خروج کشورش از شورای حقوق بشر اشاره کرد و به یک تعبیر بر این نکته تاکید کرد که سرنوشت همه نظامات بین المللی تا زمانی که سر به فرمان آمریکا نباشند و در راستای سیاستهای ترامپ حرکت نکنند همین خواهد بود.
ترامپ درحالی از التزام کشورش به صلح میان اسرائیل و فلسطینیان سخن گفت که در عمل و پیش از این با انتقال سفارت آمریکا به تل آویو موافقت کرده، در اقدامی دیگر باهدف از بین بردن دغدغه ای جهانی -باسابقه ای 70 ساله- حذف جدی مساله ای بنام آوارگان فلسطینی را در صدر توجهات خود قرار داده و تعداد 5 میلیون آواره را به 40 هزارنفر تقلیل داده و بلاخره با تعطیل سفارت فلسطین درکشورش و قطع کمکهای مالی آمریکا به انروا در واقع یک طرف اصلی ماجرا یعنی فلسطینیان در قضیه صلح بین اسرائیل و فلسطین را در شرایط حذف مطلق قرارداده است.
بدیهی است درسایه چنین شرایطی هم میزان اعتقاد او به صلح میان فلسطینیان و اسرائیلیها روشن میشود و هم دورنمایی از آنچه "معامله ترامپ" خوانده میشود روشن تر از هرزمانی رخ نمایی میکند.
صرف نظر از تکرار تشدید تحریمهای ضد ایرانی، ترامپ درسخنانش از تلاشهای کشورش برای تحقق ائتلافی استراتژیک با دول خلیج به انضمام مصر و اردن یاد کرد، ائتلافی که بشرط تحقق از یکسو انتظارات او در تحقق "معامله ترامپ" در خصوص فلسطین را عملیاتی خواهد کرد و از دیگر سو به تحقق رویای او در تشکیل "ناتوی عربی" وعده داده شده برای مقابله با ایران کمک خواهد کرد.
سفرهای متعدد و هدفمند داماد ترامپ به همراه گرینبلاط به کشورهای منطقه در ماههای اخیر با این هدف صورت گرفت و البته اقدامات ضدفلسطینی ترامپ که در بالا به آنها اشاره شد همسو با این هدف پیگیری شد؛ اشاره دیگر ترامپ به تاسیس مرکز جدید برای مبارزه با تروریسم در عربستان و تاکید او بر اعلام همکاری کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز شاهدی بر این واقعیت قلمداد میشود که رییس جمهور آمریکا پیش از این چراغهای سبزی را از برخی از این کشورها برای عادی سازی روابط با اسرائیل و همچنین دشمنی با ایران دریافت کرده است
ترامپ در بخش دیگری از سخنانش بطور تلویحی از مشارکت برخی کشورهای منطقه در فتنه هفت ساله سوریه سخن گفت، آنگاه که با اشاره به وعده کمک کشورهایی چون امارات، عربستان و قطر به بازسازی سوریه -و البته یمن- بصراحت اعلام کرد این کشورهای منطقه هستند که باید آینده خود را انتخاب کنند. مفهوم کلام ترامپ در این بخش آن است که این کشورها اینک مستحقتر از دیگران برای حضور در عرصه درآمدزای بازسازی سوریه هستند چرا که در جریان تحمیل جنگ هفت ساله بر سوریه بیشترین حمایتهای مالی و لجستیکی را از گروههای تروریسم در سوریه کرده اند.
درهمین راستا ترامپ با تاکید بر ضروت پاسخ به احتمال ادعایی استفاده حکومت سوریه از سلاح شیمیایی راه را بر مداخله خود و سایر مخالفین حکومت قانونی آینده در سوریه همچنان باز نگه داشت
کلام آخر در این باب آنکه خاورمیانه ای با این مختصات خیالی را شاید فقط بتوان درمقاطعی کوتاه و البته زود گذر از تاریخ این منطقه سراغ گرفت، روزگاری در بازه زمانی کمپ دیوید، اسلو و بلاخره زمانه حاکمیت شاه ایران؛ آقای ترامپ زمانه کاملا تغییر کرده است لطفا قدری تاریخ و سیاست مطالعه کن.
ابورضا صالح