العالم - تحلیل روز
اگر به 6 سال عقب تر برگردیم یعنی زمانی که گروه تروریستی داعش وارد عراق شد، نیروهای آمریکایی در این کشور حضور داشتند؛ البته این حضور بر خلاف ادعاهای آمریکا مبنی بر تأمین امنیت و وحدت عراق، کاملا صوری بود.
با نفوذ تروریست های داعش به مناطق مختلف عراق، نقش نیروهای آمریکایی هم در کمک به تروریست ها برای اشغال مناطق وسیع تری از عراق، رفته رفته افشا و ماهیت واقعی ائتلاف موسوم به مبارزه با تروریسم به سرکردگی آمریکا برملا شد و روشن شد که این ائتلاف در بیشتر مواقع با فراری دادن تروریست ها از بزنگاه شکست در مقابل ارتش عراق و کلا دشمنان واقعی تروریسم از جمله ایران و به خصوص سپهبد شهید قاسم سلیمانی، در واقع ائتلاف حمایت از تروریسم و نجات بخش آن بوده است.
این واقعیت نقش مهمی در تغییر دیدگاه بخش عمده ای از عراقی ها – که حضور اشغالگران آمریکایی را در کشورشان قابل می دانستند – داشت. در روزهای اخیر به خصوص پس از ترور شهیدان سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، فرمانده حشد الشعبی و تعدادی از همرزمانشان، موضوع حضور اشغالگران آمریکایی در عراق وارد مرحله تازه ای شده است. این ترور - که عوامل و مزدوران آمریکایی در عراق و برخی کشورهای منطقه در آن دست داشته اند – مستلزم انتقام ایران بود که در موشک باران پایگاه عین الاسد نمود یافت. پس از ترور این عملیات ترور چشم عراقی ها به مسائل و مشکلات ناشی از ادامه حضور اشغالگران آمریکایی باز شد.
بر این اساس پارلمان عراق در مصوبه ای دولت این کشور را ملزم به اخراج آمریکایی ها از این کشور کرد. مقتدا صدر نیز مردم این کشور را به برگزاری تظاهرات میلیونی در اعتراض به ادامه حضور نظامی آمریکا در عراق دعوت کرد.
با توجه به این وقایع باید به چند نکته اشاره کنیم..
اول – تصمیم پارلمان و سپس دعوت به تظاهرات میلیونی در اعتراض به ادامه حضور اشغالگران آمریکایی، نتیجه مستقیم تصمیم مردمی است که دیگر حضور بیگانگان را در کشور خود نمی پذیرند. به عبارت دیگر لین بار این ملت عراق است که رو در روی دولت آمریکا ایستاده است. (البته برخی اصرار دارند وانمود کنند که برخی نیروها و جریان های سیاسی عراق خواهان ادامه حضور اشغالگران هستند). تظاهرات میلیونی یادشده نیز ثابت می کند که ادعای آمریکایی ها مبنی بر سیاسی بودن مصوبه پارلمان عراق و تهدید نمایندگان به دادن رأی مثبت به آن، دروغی بیش نیست. این تظاهرات به اشغالگران می فهماند که این تصمیم اگر چه به اسم پارلمان گرفته شده است اما در واقع خواست ملت است.
دوم – واکنش آمریکا به این موضوع هم قابل توجه است؛ دولت آمریکا ابتدا گفت که اگر عراقی ها بخواهند نیروهای خود را از این کشور خارج می کند. اما بعد تغییر موضع داد و مدعی شد که عراقی ها خواستار ادامه حضور آمریکایی ها هستند و مصوبه پارلمان، مصوبه های سیاسی است. پس از آن دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا با لحن باج خواهانه ای گفت که عراق باید همه هزینه هایی را که صرف پایگاه عین الاسد، به عنوان مهمترین پایگاه آمریکایی ها، شده است را بپردازد؛ وی از این هم فراتر رفته و تهدید کرد که اگر عراق پی گیر اخراج اشغالگران آمریکایی شود، آن را تحریم خواهد کرد.
سوم – این نحوه برخورد آمریکایی ها ثابت می کند که عراق باید بر ضرورت اخراج اشغالگران پافشاری کند. ترامپ همان طور که پیش از این هم ثابت کرده است، هیچ احترامی برای حاکمیت عراق قائل نیست و شاهد این مدعا، حضور وی در پایگاه عین الاسد بدون ملاقات با مقامات عراقی بود. ترامپ با تهدید عراق ثابت کرد که هیچ اهمیتی برای منافع ملی عراق قائل نیست بلکه تنها چیزی که برایش مهم است منافع شخص خودش است. به عبارت دیگر ادامه حضور اشغالگران آمریکایی در عراق، فقط و فقط ضامن منافع دولت ترامپ است و در واقع عامل تنش و تشنج در منطقه است نه ثبات.
به هر حال صحنه اعتراض ملت عراق به ادامه حضور اشغالگران آمریکایی این پیام را با قدرت هر چه بیشتر به واشنگتن می دهد که در حال حاضر روی اعتراض و جنگ با آنهاست و تهدید و تحریم و باج خواهی از ویژگی های دولت تروریستی ترامپ است و عراقی ها حق دارند در مقابل این تروریسم دولتی بایستند همانطور که در مقابل گروه های تروریستی که از حمایت همه جانبه آمریکا و کشورهای منطقه برخوردار بودند ایستادند و در نهایت توجیه هایی که واشنگتن برای ادامه حضور نظامی در عراق می بافد، هیچ فایده ای ندارد زیرا در حال حاضر، عنصر تعیین کننده، ملت عراق است.