العالم ـ ترکیه
الهام علی اف اقدام رجب طیب اردوغان در اعطای "نشان عالی ترک" به وی را بسیار مهم دانست و ترکیه و شخص اردوغان را الگوی موفقیت برای "جهان ترک" توصیف و تاکید کرد: "ما فهمیده ایم که ترکیه قلب جهان ترک است!"
صرف نظر از تعارفات زیادی نظیر اینکه "ترکیه به قدرت جهانی تبدیل شده است!" و "رهبری قاطعانه و فرماندهی پیروزمند علی اف در جنگ دوم قراباغ" که الهام علی اف و رجب طیب اردوغان در این نشست نثار همدیگر کردند و به علت میان تهی بودن بسیاری از این تعارفات، می توان از کنار آن با بی اعتنایی گذشت، برخی دیگر از علائم و نشانه های صادر شده از سوی روسای جمهوری ترکیه و جمهوری آذربایجان که جنبه هویتی دارند، نیازمند تحلیل و غور و بررسی است.
از آن جمله، اردوغان در این مراسم گفت : « (گل) "خاری بولبول" که نماد آزادی قراباغ است، نویدبخش پیروزی "جهان ترک" شده است!» گرچه پیگیری آمال پان ترکیستی ترک ها در جمهوری آذربایجان سابقه ای بیش از یکصد ساله دارد، اما دوره سی ساله پس از فروپاشی شوروی و اعلام استقلال جمهوری آذربایجان، فرصتی طلایی برای ترکیه در تلاش برای تحقق آرمان های پان ترکیستی خود بوده است. به ویژه، طی یک سال گذشته، رییس جمهوری و سایر مقامات ترکیه بارها بر سیاست ترک سازی جمهوری آذربایجان تاکید کرده و جنگ دوم قراباغ را فرصتی مغتنم برای تحقق این سیاست دانسته اند.
رجب طیب اردوغان طرح های اجرایی و حرکت های نمادینی را برای ترک سازی جمهوری آذربایجان، از جمله شعرخوانی در مراسم رژه در باکو و امضای بیانیه شوشا را در دستور کار خود قرار داده و اجرا کرده است. در این میان، طرح "دالان ترک" یا "دالان زنگزور" طرحی اجرایی – نمادین است که در دستور کار اردوغان و علی اف قرار دارد که قرار بر این بوده است این طرح یا از طریق نظامی و با حمله به جنوب ارمنستان محقق شود و اگر این گزینه عملیاتی نشد، از طریق سیاسی کاری و جنجال آفرینی و شانتاژ و پشت هم اندازی و... این طرح اجرایی شود تا به تعبیر الهام علی اف و رجب طیب اردوغان با اجرای این طرح، "جهان ترک" اتصال قومی – جغرافیایی به دست آورد!
تحلیلگران و رسانه های ترکیه و جمهوری آذربایجان نیز پیوسته تکرار می کنند که باید مانع "ارمنستان" نیز از پیش پای این اتصال قومی – جغرافیایی "جهان ترک" برداشته شود! اما، رسانه ها و تحلیلگران و "اندیشمندان" ترکیه و باکو نمی توانند پاسخ دهند که مگر مانع "جمهوری آذربایجان" از پیش پای اتصال قومی – جغرافیایی "جهان ترک" بطور کامل برداشته شده است؟ و مگر چند درصد از مردم جمهوری آذربایجان که سال هاست با بمباران فکری "ترک بودن" مواجهند، تاکنون پذیرفته اند که واقعا از نظر قومی و نژادی و ریشه های مردمی "ترک" هستند؟!
طی سی سال گذشته تلاش گسترده ای برای افزایش مشابهت های زبانی جمهوری آذربایجان به ترکیه بکار بسته شده است و شبکه های تلویزیونی و رسانه های مکتوب و وزارتخانه ها و سازمان های دولتی و غیردولتی متولی امور هویتی در جمهوری آذربایجان مامور به اجرای سیاست همسان سازی یا شبیه سازی فرهنگی و زبانی و هویتی این جمهوری به ترکیه شده اند تا برای "ترک سازی" جمهوری آذربایجان بسترسازی شود.
اما، هنوز برغم تمامی این تلاش ها، اکثریت قاطعی از مردم جمهوری آذربایجان، حتی آنانی که تحت تاثیر اختلاط ها و تهاجم فرهنگی و بمباران ترک سازی، خود را بخشی از "جهان مصنوعی ترک" فرض می کنند، در رفتارهای طبیعی و فطری شان هیچ سنخیت جدی خونی و مدنی و فکری و ذهنی میان خود و ترک ها نمی بینند! به عنوان مثال وقتی آثار فاخر و پرمضمونی از اجراهای مشترک هنرمندان موسیقی ایرانی و جمهوری آذربایجان شکل می گیرد، تمامی ترک گرایان و ترک پسندان انگشت حیرت و نفرت می گزند که چرا چنین آثار جذابی که از تلفیق هنر موسیقی دانان و نوازندگان و خوانندگان ایران و جمهوری آذربایجان به عرصه می رسد، برغم تمامی زد و بندهای حکومتی و سیاسی و مالی و تشکیلاتی، میان هنرمندان جمهوری آذربایجان و ترکیه شکل نمی گیرد و آنچه در عرصه هنر و موسیقی و ادبیات میان این دو شکل گرفته است، مصنوعی و فاقد جذابیت فطری است و اغلب ابتذال است و انحراف و تحریف و صدور بی بند و باری از ترکیه به جمهوری آذربایجان!
آش هویت زدایی ترک ها در جمهوری آذربایجان و ترک سازی این جمهوری آنچنان شور شده است که در گذشته، برخی از بزرگان فکری جمهوری آذربایجان از جمله ضیاء بنیادوف و اقرار علی اف و حتی خود حیدر علی اف که در ترک گرایی و آذربایجان گرایی گاه به میخ و گاه به نعل می زد، تدابیری را برای مقابله با تهاجم ترک گرایی و بخصوص در حوزه حفظ زبان آذری در مقابل هضم شدن در زبان ترکی استانبولی پیشنهاد می کردند. اما، در دوره یک سال اخیر که حکومت باکو و بخصوص شخص الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان حاکمیت خود را که با جنگ دوم قراباغ تثبیت کرد، مدیون و وامدار ترکیه تلقی می کند، تهاجم هویتی ترکیه به جمهوری آذربایجان شدت و عمق بی سابقه ای یافته است. به نحوی که ترک ها حتی به فکر تغییر مذهب جمهوری آذربایجان نیز افتاده اند و ترکتازی هایی نظیر تغییر روحانی شیعه برخی مساجد جمهوری آذربایجان و جایگزینی آخوند سنی مذهب بجای آنان نیز به چشم می خورد.
در سطح دولتی نیز الهام علی اف برای عنادورزی با مخالفان ترک گرایی جمهوری آذربایجان، حتی تا حدی گویش خود را به نفع زبان ترکی استانبولی تغییر داده و در سخنرانی ها و مصاحبه هایی که با رسانه های ترکیه نیز انجام نمی شود و صرفا برد داخلی در جمهوری آذربایجان دارد، از کلمات و تعابیر ترکی استانبولی استفاده می کند تا خدمتی به هویت سازی ترکی در جمهوری آذربایجان کرده باشد!آویخته شدن "نشان عالی ترک" به دست رجب طیب اردوغان به گردن الهام علی اف جایزه ای برای این اقدامات وی محسوب می شود.
اما، اینکه این نشان در سال ها و دهه های آتی نشانه خدمت تلقی خواهد شد یا خیانت، با توجه به پیشینه شیعیان جمهوری آذربایجان از هم اینک روشن است. زیرا، این مردم همانانی هستند که بیش از دو قرن در مقابل تمامی طرح ها و دسیسه ها برای هویت زدایی از آنها مقاومت کرده اند.
قطعا مردم جمهوری آذربایجان در دهه های آینده نیز رستاخیزی دیگر برای بازگشت به اصالت و هویت خود به پا خواهند کرد و همانند قیامی که مصادف با همین ایام در ماه های نوامبر و دسامبر 1989 و ژانویه 1990 علیه هویت جعلی "روسی سازی" و "کمونیست سازی" جمهوری آذربایجان به پا کردند، باز هم به پا خواهند خواست و در آن زمان، مجریان سیاست "ترک سازی" این مردم، شرایطی نظیر طراحان و مجریان سیاست "روسی سازی" و "کمونیست سازی" خواهند داشت.
برهان حشمتی