العالم ـ زلال قرآن
به نظر من غرض از فطرت انسان دراینجا ذات وساختار و شاکله وجودی (وجود روحی) اوست که به شهادت آیه 72 سوره مبارکه ص :
« فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ»
ترجمه: (چون [اندام] او را معتدل [و متناسب] ساختم و از روح خود در او دمیدم برایش به سجده افتید).
منشاء الهی دارد.
وبه گواه بخش اول آیه 31 سوره مبارکه بقره:
«وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ...»
ترجمه: (خداوند اسامی همۀ حقایق را به آدم آموخت...).
خداوند رحمان در بدو خلقت نمونه ای از همه اسماء الله را بصورت استعداد ذاتی درفطرت انسان تعبیه فرموده است.
درضمن به هدایت آیه 30 سوره مبارکه روم:
« فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّـهِ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَالنَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»
ترجمه: (پس تو مستقیم روی به جانب آیین پاک اسلام آور در حالی که از همه کیشها روی به خدا آری، و پیوسته ازطریقه دین خدا که فطرت خلق را برآن آفریده است پیروی کن که هیچ تغییری درخلقت خدا نباید داد، این است آیین استوارحق، و لیکن اکثرمردم (ازحقیقت آن) آگاه نیستند).
خداوند مَنّان فطرت و ذات بشر را همسو و هم جهت با حقیقت دین اسلام که هدایتگرانسان بسوی حضرت حق سبحانه وتعالی است آفریده است، (خداوند دین اسلام را موافق فطرت الهی انسان مقررفرموده است).