العالم - نظرکده
برخی پژوهشگران سیاسی بر این عقیده اند که آمریکا با طولانی کردن درگیری نظامی در سودان تلاش می کند تا پروژه خود را در سودان به عنوان نقطه ورود به قاره آفریقا اجرا کند.
طرف آمریکایی ابزارهای کافی برای اعمال فشار به منظور تحمیل شرایط آتش بس در سودان را در اختیار دارد، اما آمریکا راهبرد مشخصی را دنبال می کند و آن این است که دو طرف باید تا فرسودگی نیروهای نظامی خود بجنگند. سپس اراده و طرح سیاسی خود را به هر دو طرف تحمیل کند.
طرح آمریکا در سودان، ایجاد یک دولت ضعیف است که به گذرگاهی برای ورود به قاره آفریقا تبدیل شود، زیرا رقابت شدیدی بین آمریکا و روسیه برای نفوذ در این قاره وجود دارد.
برخی کارشناسان امور منطقه نیز به نوبه خود، درگیری نظامی سودان را یک پروژه غربی با عوامل محلی و منطقه ای می دانند.
غرب می خواهد از طریق درگیری های نظامی در سودان، این کشور را مطیع خود کند و پس از حدود 70 سال استقلال، آن را به کشوری مستعمره تبدیل کند تا کنترل خود را بر تمام سرزمین های سودان گسترش دهد و ثروتش را غارت کند.
غرب پس از شکست تمام تلاش هایش برای کنترل سودان، پروژه خود در این کشور را از طریق عوامل محلی و منطقه ای خود اجرا می کند تا آتش جنگ نظامی در سودان را شعله ور کند.
تحلیلگران سیاسی اما بر این عقیده اند که درگیری نظامی در سودان پوچ و بیهوده است؛ زیرا این درگیری میان دو ژنرالی (عبدالفتاح البرهان، فرمانده ارتش و حمیدتی ، فرمانده نیروهای پشتیبانی سریع) است که از لحاظ قدرت با یکدیگر برابر هستند و هر یک از آنها می خواهد مبارزه را به نفع خود برای تثبیت نفوذ خود بر سودان تمام کند و این امر به ضرر توافق چارچوب میان گروههای مدنی و شورای حاکمیتی نظامی سودان تمام شد.
اجرای توافق چارچوب به سبب دخالت های خارجی و عنادورزی نهاد نظامی متوقف شد.
سودان به دلیل نداشتن یک تصمیم مستقل سیاسی و نظامی، در عرصه بین المللی و منطقه ای به حاشیه رانده شده است و در پرتو بیکفایتی نیروهای مسئول برای برقراری آتش بس و تعهد به آن، سرنوشت سودان با ابهامات زیادی روبروست.
به گفته این تحلیلگران، به سبب عنادورزی طرفهای متخاصم در سودان و نیز مداخلات خارجی، هیچ طرف منطقهای یا بینالمللی نمی تواند آتشبس را به نحوی که ثبات را به سودان بازگرداند، اعمال کند.