العالم - ایران
پنج روز قبل از حمله رژیم بعث صدام به خاک ایران، به ویژه در 26 شهریور 1359، صدام لغو قرارداد 1975 الجزایر را اعلام کرد. قبل از این تاریخ، در اسفند 1358، ارتش عراق برای ایجاد راهها و جاده هایی در مرز با ایران تلاش می کرد. این امر نشان داد که صدام مدتها بود با حمایت، هماهنگی و همدستی آمریکا، غرب و برخی رژیمهای عربی قصد حمله به ایران را داشت و بعدها خودش به صورت صوتی و تصویری اعتراف کرد و گفت که جنگ توطئهای بود برای ضربه زدن به عراق و ایران!
از پایان جنگ تا به امروز، کتابها و پژوهشهای معتبر منتشر شده و همچنین بیانیههای مقامات ارشد عراقی، اعم از سیاسی و نظامی، همگی تأیید میکنند که جنگ توسط یک آمریکایی طراحی، بودجه آن توسط برخی کشورهای عربی تامین و توسط صدام اجرایی شد. کسی که به شدت دچار جنون قدرت بود و می خواست رهبر اعراب شود، اطلاعات غربیو در راس آنها آمریکا نیز توانست از این مساله سوء استفاده کنند.
انقلاب اسلامی ایران معادلات منطقهای و بینالمللی را زیر و رو کرد و نظام استکبار جهانی را بر هم زد، از این رو نیروهای شیطانی از غرب و شرق به ایران حمله کردند و الگوی ارائه شده از سوی انقلاب اسلامی ایران با نظام سلطه حاکم سازگار نبود؛ بلکه الگویی مستقل بود که با نظام سرمایه داری و کمونیستی مخالف بود، بنابراین جهان شاهد یک مورد استثنایی بود که قبلاً هرگز مشاهده نشده بود و آن عبارت است از اتحاد دو دشمن برای اولین بار در تاریخ؛ آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی با سلاح، پول، اطلاعات و سیاست از صدام در جنگ علیه جمهوری اسلامی حمایت کردند.
جنگی که به جمهوری اسلامی تحمیل شد یک جنگ جهانی به تمام معنا بود، علاوه بر اینکه کشورهای عربی خزانه های خود را به روی صدام گشودند و غرب و شرق نیز انبارهای اسلحه خود را به روی ارتش عراق باز کردند، بسیاری از کشورهای غربی و شرقی به نفع صدام وارد عمل شدند. هواپیماهای آواکس و رادارها شبانه روز در حال تلاش برای خدمت به صدام بود و فرانسه، بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی برای ارائه جدیدترین صنایع نظامی خود به صدام بر یکدیگر پیشی می گرفتند. و این علاوه بر ارائه سلاح های شیمیمایی به صدام بود که رژیم بعث برای مدتها از این سلاح ها علیه مردم و نظامیان ایرانی استفاده کرد و غرب "متمدن" که ادعای دفاع از ملتها را دارد، در مقابل کشته شدن هزاران ایرانی بر اثر سلاح های شیمیایی سکوت اختیار کرده بود. همزمان هواپیماهای غربی نفتکشها و هواپیماهای غیرنظامی ایرانی را در خلیج فارس بمباران می کردند؛ در واقع این جنگ یک جنگ استثنایی و نابرابر بود که جهان هرگز مشابه آن را ندیده بود.
سرنگونی جمهوری اسلامی، روی کارآمدن مجدد نظام سلطنتی برای بازگرداندن ایران به زیر سلطه آمریکا تنها یکی از اهداف جنگ بود؛ اما هدف اصلی تجزیه ایران بود. صدام نامه ای به سفارت آمریکا در ابوظبی نوشته و در آن به آمریکایی ها پیشنهاد کرد که تجزیه ایران به کشورهای کوچک، بهترین راه برای کنترل انقلاب ایران است.
هدف بسیار مهم دیگر ایجاد خصومت بین دو ملت برادر ایران و عراق بود که اشتراکات تاریخی و مذهبی فراوانی دارند. گذر زمان نشان داده است این روابط قوی تر از همه توطئههای آمریکاییها، صهیونیستها، بعثیها و کینه توزان است چراکه بلافاصله پس از سقوط صدام، همه جهان دیدند که چگونه عراقی ها در مراسم اربعین به گرمی از ایرانیان استقبال می کنند و متقابلا شاهد آغوش باز ایرانیان برای استقبال از زائران عراقی هستیم. نکته مهم دیگر این که ایران در کنار مردم عراق در مقابل تکفیری ها ایستاد و بهترین فرزندان خود و در راس آنها شهید حاج قاسم سلیمانی را برای حفظ مقدسات و وحدت سرزمین های عراق تقدیم کرد.
پس از گذشت چند دهه از پایان جنگ تحمیلی، تهران به قدرت بزرگ منطقه تبدیل شده که تمام نقشه های آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تجزیه کشورهای عربی را نقش بر آب کرد و در کنار دولت، ارتش و مردم این کشورها ایستاد تا از وحدت و تمامیت ارضی و حاکمیت این کشورها دفاع کندو در این راه شهدای بسیاری تقدیم کرد.