العالم - ایران
سرانجام لحظه تنبیه مستأجران خودمالک پندار سرزمین فلسطین فرا رسید و مراکز حساس نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی در عملیات فراگیر موشکی – پهپادی نیروهای نظامی ایران، آماج حمله قرار گرفتند. سران تل آویو که تقریبا دوهفته پیش با بی اعتنایی به تمام معاهدات حقوق بین الملل، ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق را هدف قرار داده و شماری از فرماندهان ارشد و نیروهای مستشاری را به شهادت رسانده بودند سیزده روز فضای روانی اضطراب و انتظار جانکاه را تحمل کردند تا سحرگاه یکشنبه (26 فروردین ماه) شاهد عملیات تنبیهی ایران باشند. این عملیات که با شلیک ده ها فروند پهپاد، موشکهای کروزو بالستیک همراه بود طبق ارزیابی رسانههای خارجی "بسیار گسترده" و "بی سابقه" نامیده شد تا آنجا که آن را نخستین حمله فراگیر فرامرزی از آغاز شکل گیری رژیم صهیونیستی دانستند. درباب این عملیات بی سابقه تنبیهی نکات مهمی قابل ذکر است.
1) مقامات سیاسی و نظامی تهران، در توصیف و تسمیه این عملیات، به جای استفاده از کلماتی مثل "انتقام"، به درستی از تعبیر "تنبیه" و "پاسخ" استفاده کردند. این نام گذاری، ماهیت عملیات را از یک حمله به یک "دفاع مشروع" تغییر میدهد؛ دفاعی که بر اساس اصول "تناسب و ضرورت" و در چارچوب ماده 51 منشور سازمان ملل قابل تفسیر است.
2) ایران در عملیات تنبیهی خود، با هدف گیریهای هوشمند، فقط مراکز نظامی را در معرض حملات خود قرار داد و هیچ تجمع یا مجتمع غیرنظامی را هدف نگرفت؛ درست برعکس رفتار وحشیانه صهیونیست ها که بیمارستان و مهدکودک و مدرسه و مسجد و کلیسا و منازل و معابر عمومی را نیز از قلم نینداختند و تاکنون نزدیک به ۳۵ هزار نفر از شهروندان غیرنظامی را به شهادت رسانده اند. در عین حال،ایران کشورهای منطقه و همسایگان خود را از 72 ساعت پیش از عملیات، نسبت به زمان وقوع حملات آگاه کرده بود. به این اعتبار این حملات فراگیر موشکی، با رعایت موازین اخلاقی و انسان دوستانه صورت گرفت.
3) موضوع مهمی که در خصوص عملیات شب گذشته ایران بر علیه اسراییل مطرح است و در ذهن برخی از کارشناسان و ارباب رسانه نیز ایجاد سئوال نموده این است که راهبرد اعلامی و ادعایی رژیم صهیونیستی در قبال تهدیدات، همواره عملیات پیشدستانه بوده است. با اینهمه سئوالی که هنوز به آن پاسخی ارائه نشده این است که چرا در شرایطی که این رژیم دست کم چند روزقبل، از وقوع حملات حتمی ایران مطلع شده اما اقدامی برای انجام عملیات پیشدستانه با هدف مهار و خنثی سازی آن انجام نداده است؟
دو دسته دلیل برای این ناتوانی میتوان در نظر گرفت. نخست دلایلی که در قواعد حقوق بین الملل ریشه دارند. طبق این قواعد، اولا عملیات ایران،از جنس "حمله" نبوده که بتوان در قبال آن رویکرد پیشدستانه داشت بلکه طبق نظر برخی متخصصان حقوق بین الملل، مطابق ماده 51 منشور سازمان ملل، از جنس "دفاع مشروع" و براساس اصول "ضرورت" و "تناسب" بوده است. ثانیا این عملیات تنبیهی، مطلقا مراکز غیرنظامی را هدف قرار نداده است و شهروندان غیرنظامی را به عنوان "تلفات جانبی" هدف نگرفته است.
دسته دوم دلایلی که ناظر بر تواناییهای واقعی رژیم صهیونیستی است. ناتوانی تل آویو در استفاده از حمله پیشدستانه را بی شک باید در موقعیت برتر ایران در قدرت نظامی و موشکی، و نیز بی پایه بودن ادعاهای گزاف دولتمردان تل آویو دانست. نتانیاهو که تحت حمایت جدی واشنگتن و سایر پایتختهای اروپایی است پس از حمله متجاوزانه به ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، جرأت تکرار حمله به مواضع ایران را از دست داد و وضعیتی منفعلانه و پدافندی گرفت. به اتکای همین واقعیت، از انجام عملیات پیشدستانه هم عاجز بود.
4) هرچند وقاحت صهیونیست ها در تکرار جنایات شان، حدّ و مرزی ندارد اما اعتراضات فراگیر داخلی و نیز قیام افکار عمومی جهان علیه دولت جنگ افروز نتانیاهو، موقعیت این رژیم را در وضعیت عدم مشروعیت سیاسی و حقوقی و اخلاقی قرار داده و به این اعتبار اعتماد به نفس رژیم را زایل کرده است. در شرایط روانی متزلزل و سست، تل آویو توان مواجهه با عملیات کوبنده ایران یا پیشدستی در قبال آن را از دست داده است.
5) صهیونیست ها و نیز آمریکایی ها به عنوان عقبه تأمینی و لجستیکی شان به خوبی از ظرفیت و استعداد نظامی ایران آگاه اند. به دلیل همین آگاهی نیز استفاده از راهبرد عملیات پیشدستانه را در قبال ایران ناممکن میدانند. در عین حال، تل آویو فهمیده است که حامیان اصلی اش، یعنی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، ظرفیتی پایان ناپذیر در این حمایت ندارند. آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی رسما و صریحا اعلام کرده اند که حاضر نیستند دوشادوش اسرائیل وارد جنگ مستقیم علیه ایران شوند. این فاصله گیری، تنهایی و تزلزل روانی صهیونیست ها را به اوج میرساند تا آنجا که در اتخاذ راهبردهای پیشدستانه به شدت هراسناک شده اند.
6) اکنون باید منتظر ماند و دید قدرتهای جهانی که تا روز شنبه، رعایت "خویشتن داری" را از ایران مطالبه میکردند و از مجاری مختلف دیپلماتیک به تهران توصیه میکردند تا در قبال حمله اسرائیل به مراکز دیپلماتیک ایران در دمشق، سعه صدر داشته باشد و خویشتن داری پیشه کند، آیا حاضرند اکنون همان توصیه ها را به تل آویو بکنند و با استفاده از فشارهای سیاسی، از این رژیم جنایت کار، خویشتن داری مطالبه کنند. آیا نامه درخواست اکیدی از واشنگتن خطاب به تل آویو صادر خواهد شد تا در قبال عملیات ایران، خویشتنداری کند؟ تجربه نشان داده است که در انتظار چنین چیزی نشستن، نوعی بلاهت یا ساده اندیشی است. وقتی صهیونیست ها با نقض آشکار موازین بین الملل، به مراکز دیپلماتیک ایران حمله میکنند و اتباع ایرانی را به شهادت میرسانند، واشنگتن پشت رویکرد تبلیغی و ظاهرسازانه "خویشتن داری" پنهان میشود و تهران را به آرامش و دامن نزدن به تنش ها دعوت میکند. اما اکنون که تل آویو،مرحله نخست تنبیه خود را از نیروهای نظامی ایران دریافت کرده نه تنها آمریکا پرچم سفید "خویشتن داری" را بلند نکرده بلکه از "حمایت یکپارچه دیپلماتیک" از اسرائیل سخن گفته است.
نورنیوز