العالم - عراق
«واثق الهاشمی» رئیس مرکز مطالعات استراتژیک عراق که مهمان جدیدترین برنامه تلویزیونی «بدون مرز» بود،با تاکید بر ناامنی منطقه با حضور نیروهای نظامی بیگانه گفت هر اقدام نظامی علیه ایران، دنیا را با جنگ جهانی سوم روبرو خواهد کرد.
متن کامل این برنامه در ادامه منتشر میشود.
ریشه بحران در خلیج فارس را ناشی از چه چیزی میدانید؟
خاورمیانه منطقه بحرانها و درگیری ها است، منطقهای که دارای منابع نفتی و انرژی بسیاری است و در حقیقت یکی از مناطق استراتژیک جهان است اما باید اذعان کنیم که متغییرهای زیادی در تحولات این منطقه نقش دارند.
اگر تحولات جهان را از سال 1945 تا 1991 یعنی دوران جنگ سرد بررسی کنیم، متوجه میشویم آن زمان جنگ سرد میان امریکا و اتحاد شوروی سابق رخ داد و بدلیل حق وتوی هر یک از اعضای شورای امنیت صدور قطعنامه تقریبا غیر ممکن بود چون هریک از دو طرف متخاصم قطعنامههای یکدیگر را وتو میکردند. بعد از فروپاشی شوری سابق، نظام تک قطبی بر جهان حاکم بود بنابر این آمریکا به طور مطلق برجهان حاکم شد و بعد از حادثه یازدهم سپتامیر به بهانه مبارزه با تروریسم، افغانستان و عراق را اشغال کرد و نظر خود را به نهادها و سازمانهای بینالمللی و سازمانهای وابسته به سازمان ملل متحد تحمیل کرد. در حقیقت حضور فعال امریکا در منطقه و لشکر کشی نظامی به افغانستان و عراق این تنشها را تشدید کرد.
بعد از روی کار آمدن ترامپ تنش میان امریکا و ایران افزایش یافت. در دوره ترامپ تحریمها علیه ایران افزایش یافت و دولت امریکا تصمیم گرفت نیروهای نظامی خود را از سوریه خارج کند. از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی خود را مقابل ایران و حزب الله دید و همه این تحولات با آغاز تحریمهای امریکا علیه ایران آغاز شد. امریکا از طریق تحریمها علیه ایران تلاش کرد تنش در منطقه را تشدید کند. در صورتی که تنشزایی امریکا در منطقه ادامه یابد و منجر به جنگ مستقیم علیه ایران شود، این جنگ، جنگ جهانی سومی خواهد بود که تَر و خشک را در منطقه خواهد سوزاند.
باوجود تنشزایی عربستان سعودی علیه ایران، کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عمان و کویت موضع عاقلانه و منطقی را در قبال ایران اتخاذ کردهاند. این کشورها میگویند ایران کشور همسایه ماست و طبیعتا توازن قدرت در منطقه به نفع این کشور خواهد بود. جنگ و درگیری در منطقه همه کشورهای حاشیه خلیج فارس را به طور کامل نابود خواهد کرد. آمریکاییها این امر مهم را دریافتهاند و به قدرت منطقهای ایران واقفند از این رو امریکا با اعمال فشار اقتصادی جدید به ایران همچنان تلاش دارد تا مردم ایران را علیه حاکمیت بشوراند اما نمیداند ایران کشوری خودکفا و پهناور است و توانمندیهای بسیاری دارد. تحلیل من این است که با این دلایل، جنگ مستقیم نظامی ضد ایران صورت نخواهد گرفت.
بیش از ده درصد ثروت جهانی در کشورهای اسلامی است اما همین کشورها نیز دچار فقر و بحرانهای اجتماعی هستند. علت را چه میدانید؟
برای بررسی مشکل اساسی جهان اسلام باید دید که چالشهای فرا روی جهان اسلام چیست. باید اذعان کنیم که جهان اسلام در بدترین شرایط خود قرار دارد چرا که اختلافات زیادی در میان مسلمانان از جمله درگیری میان مذاهب وجود دارد علاوه بر این دخالتهای بیگانگان و غیر مسلمانان در امور مسلمانانها اوضاع را بدتر کرده است. دخالت در امور مسلمانان و غارت ثروت مردم باعث دو دستگی و اختلاف و فقر شده است.
اگرچه هدف مسلمانان باید رشد و تکامل کشورهای اسلامی در حوزه اقتصادی، امنیتی، همکاریهای دو جانبه و چند جانبه باشداما اکنون شاهد تفرقه در جهان اسلام هستیم به طوری که برخی از کشورهای عربی به اسرائیل و امریکا تمایل دارند و جریانهایی نیز از ایران و ترکیه حمایت میکنند. این شرایط موجب شده است که جهان اسلام در ضعیفترین شرایط به خصوص در منطقه غرب آسیا قرار داشته باشد.
فکر میکنید مشکلات منطقه بخاطر ناآگاهی مردم و دولتهای منطقه است یا سیاستهای سلطهگران چنین اوضاعی را رقم زده است؟
نظام هایی که در منطقه غرب آسیا هستند باوجود پیدایش بهار عربی، بر آمده از بهار عربی نیستند بلکه این نظامها حاصل پاییز عربی هستند که امریکاییها برای انها ساختهاند. این کشورها به خصوص کشورهایی که پیشتر در مقابل اسرائیل میایستادند اکنون ضعیف شدهاند.
همچنین تسلط نظامیان و حاکمان مستبد بر دولتهای منطقه موجب شده که جهان اسلام ضعیف شود. امروز مردم کشورهای اسلامی به دنبال برون رفت از شرایط فعلی و حرکت در مسیر وحدت میان مسلمانان هستند اما برخی سران کشورهای اسلامی همچنان به اختلاف میان مسلمانان دامن میزنند و از جریانهای بیگانه فرمانبرداری میکنند.
نظامهای سیاسی حاکم بر کشورهای اسلامی نقش بسیار زیادی در ایجاد تفرقه در بین مسلمانان دارند و باعث تقویت رژیم صهیونیستی هستند و توجیهگر طرح موسوم به معامله قرن هستند که بوضوح یک توطئه آمریکاییست. حتی نشستهای سازمان کنفرانس اسلامی طی دو دهه گذشته نتایج خاصی برای مسلمانان در بر نداشته است.
آمریکا در اجرای معامله قرن موفق میشود؟
طرح معامله قرن به منظور رسمیت شناختن و تشکیل اسرائیل است. اظهارات و حمایت ترامپ رئیس جمهور امریکا نسبت به وابستگی بلندیهای جولان به رژیم صهیونیستی و انتقال سفارت امریکا به قدس تلاشهایی است که در راستای معامله قرن انجام شده است؛ متاسفانه تلاش برخی از کشورهای عربی برای عادیسازی رابطه با اسرائیل نیز در راستای طرح معامله قرن امریکاست.
6 کشور به علاوه مصر و اردن از طریق کوشنر داماد ترامپ تلاش کردند تا معامله قرن را توجیه کنند اما مردم کشورهای عربی نسبت به اسرائیل نگرانی و ترس دارند. ما مردم کشورهای عربی حضور و موجودیت رژیم صهیونیستی را قبول نداریم و رد میکنیم. با وجود همه تلاشهای رژیم صهیونیستی و امریکا، ما ملتهای مسلمان و عرب معامله قرن را قبول نداریم.
شما ببینید در مصر در سال 1978 رئیس جمهور سابق مصر به اسرائیل رفت و تبادل سفارتها میان اسرائیل و مصر صورت گرفت اما اسرائیل تاکنون نتوانسته است وارد جامعه مصر شود و میان مردم این کشور مقبولیت ندارد. ما نباید نقش ایران را در موضوع حمایت از قدس فراموش کنیم. مساله فلسطین مساله بسیار مهمی است و این اهمیت و توجه به مساله فلسطین در آینده منطقه تاثیرگذار خواهد بود.
معامله قرن چه پیامدهایی در آمریکا و منطقه دارد؟
به نظر من سیاست ترامپ در حمایت از اسرائیل هرچند در مواقعی روشن و علنی نبود اما اکنون با حمایتهای جدی از این رژیم علنی شده است. امریکا تلاش میکند به مشکلات داخلی میان مسلمانان دامن بزند و تلاش میکند زمام کامل امور را در منطقه به رژیم صهیونیستی واگذار کند. علاوه بر این ترامپ با حمایت از لابیهای صهیونیست در امریکا تلاش میکند که در قدرت باقی بماند.
مشکل ترامپ این است که در دوران ریاست جمهوریاش صدها تن از مقامات امریکایی استعفا دادهاند بنابراین تلاش میکند این مشکلات را با تقویت رژیم صهیونیستی و حمایت از لابیهای صهیونیست برای باقی ماندن در قدرت مرتفع کند. این سیاست ترامپ در حمایت از رژیم صهیونیستی اکنون آشکارشده است اما متاسفانه برخی از سران کشورهای عربی سر نوشت خود را به ترامپ گره زده و همچنان با این سیاست امریکا همراه هستند.
برای ایجاد وحدت میان کشورهای اسلامی چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
کشورهای اسلامی به چند گروه تقسیم شدهاند؛ شاید این از نتایج بهار عربی در میان کشورهای اسلامی است که این کشورها مساله فلسطین را رها کرده و وارد جنگها و درگیریهای داخلی و منطقهای شدهاند. این جنگها شامل درگیریهای مذهبی، قومی ودینی میشود. آنچه در مصر، عراق، یمن و سودان رخ میدهد در زمره همین درگیریهاست اما در این شرایط سوال مهم این است که چه راههایی برای بازگشت وحدت در میان مسلمان وجود دارد؟ یکی از مسائل مهم و تاثیرگذار،ضرورت حفظ امنیت است که کشورهای عربی و اسلامی برای برچیده شدن گروههای تروریستی در منطقه باید با هم همکاری داشته باشند؛ مساله دیگر حل موضوع مهاجرت مسلمانان است چرا که بیش از 70 درصد از مهاجران در جهان را مسلمانان تشکیل میدهند، باید جلوی پدیده مهاجرت گرفته شود و این مساله نه با اعمال زور بلکه با برقراری امنیت در کشورهای اسلامی محقق میشود. سازمان کنفرانس اسلامی باید استراتژی روشنی برطبق منافع مشترک مسلمانان طراحی کند تا بتواند وحدت مسلمانان را باز گرداند، این طرح همان طرحی است که اروپاییها نیز اجرایی کردند و موجب شد که تکامل و رشد سیاسی و اقتصادی در اتحادیه اروپا ایجاد شود.
یکی از مشکلات جهان اسلام دخالتهای بیگانگان است. امریکا تلاش میکند تا تسلط و سیطره خود را با قدرت و اعمال زور و فشار بر جهان اسلام گسترش دهد. بر همین اساس است که امریکا طرح معامله قرن در حمایت از اسراییل و اختلاف بین شیعیان و اهل تسنن را طراحی و برنامهریزی کرده است و کشورها را به جنگ با ایران تشویق میکند. اگرچه ایستادن در مقابل این طرحهای امریکا آسان نیست اما در صورتی که جهان اسلام متحد شوند و نقشه راهی طراحی شود، کشورهای اسلامی میتوانند حداقل به بخشی از خواستهها و اهداف خود دست یابند اما اکنون وضعیت جهان اسلام به گونهایست که اختلاف در میان کشورهای عربی و اسلامی وجود دارد وبا هم درگیر هستند؛ مساله ای که موجب شده جهان اسلام با مشکلات زیادی روبرو باشد و برخی از این کشورها در امور داخلی سایر کشورها دخالت کنند که طبیعتا این شرایط به سود اسلام نخواهد بود.
نقشآفرینی عربستان در بحرانهای منطقه چگونه است؟
به نظر من بعد از فوت ملک عبدالله، سلطه آخرین پادشاه عملگرا در عربستان سعودی پایان یافت و پس از آن ملک سلمان و ولیعهد محمدبن سلمان روی کار آمدند و عربستان سعودی سیاست جدیدی را در پیش گرفت. با اعمال سیاست جدید، عربستان وارد درگیری های زیادی شد و مشکلات زیادی برای این کشور به وجود آورد. اولین درگیریها در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بود به طوری که عربستان با کشور قطر درگیر شد و شرایط به گونهای پیش رفت که راهی برای بازگشت روابط و عادی شدن روابط میان این کشورها باقی نمانده است.
مساله دوم این بود که عربستان سعوی شروع به دخالتهای مستقیم درامور داخلی سایر کشورها از جمله سوریه، لبنان و یمن کرد. علاوه بر این عربستان سعودی خود را درگیر جنگی نابرابر در یمن کرد و در باتلاقی عمیق گرفتار شد گه مشکلات زیادی حتی در داخل خاندان سلطنتی برای سعودیها به وجود آورد. سعودیها تلاش کردند با دخالت در امور سایر کشورها بر مشکلات داخلی خود سرپوش گذارند، علاوه بر این ملک سلمان و محمد بن سلمان تلاش کردند بر کل منطقه و جهان اسلام مسلط شوند اما شکست خوردند. عربستان سعودی در سوریه شکست خود به طوری که امروز بشار اسد رئیس جمهور سوریه جایگاه مستحکمی در سوریه دارد. تلاش برای تغییر نظام در سوریه موجب شد گروههای تروریستی مختلفی ایجاد شوند و قدرت بگیرند که مشکلات زیادی برای همه کشورهای منطقه ایجاد کرد.
من از کشور خودم عراق صحبت میکنم. عراق مشکلاتی با عربستان سعودی دارد چرا که عربستان سعودی پیوسته از عراق انتقاد میکند و دولت عراق را به طایفهگری متهم میکند. عربستان از نیروهای بسیج مردمی (الحشدالشعبی) که از وطن ما دفاع کردند انتقاد میکند و عناوینی هم چون شبه نظامیان شیعی و مانند اینها را به بسیج مردمی عراق اطلاق میکند.
زمانی که عراق بر داعش پیروز شد، عربستان سعودی این ترس را داشت که ممکن است برخی از سعودیهای عضو داعش به کشورشان یعنی عربستان سعودی بازگردند و بدین ترتیب مشکلاتی برای این کشور به وجود آید بنابراین عربستان تلاش کرد بار دیگر داعش را به سوی عراق سوق دهد که داعش درون عراق باقی بماند؛ علاوه بر این عربستان توافق امنیتی با عراق امضا کرد و اکنون نیز تلاش می کند که توافقهای اقتصادی نیز با این کشور منعقد کند در حالی که گذشته خوبی ندارد.
همچنان که گفتم مساله امنیت موضوع بسیار مهمی است. عربستان سعودی سیاست اشتباهی را دنبال میکند به طوری که حتی در داخل عربستان سعودی نیز نسبت به سیاستی که این کشور در پیش گرفته انتقاد میشود.
امریکا و اسراییل تلاش دارند ایران و حزب الله را عامل ناامنی در منطقه معرفی کنند؛علت چیست؟
امریکا و اسرائیل معتقدند ایران و حزب الله خطر بزرگی برای نیروها و منافع آنان در منطقه هستند بنابراین ایران و حزب الله را تحریم و تحت فشار قرار می دهند. امریکا، حزب الله و سپاه پاسداران ایران را گروهی تروریستی معرفی میکند و همچنان این سیاست امریکا ادامه دارد اما این سیاست امریکا منجر به درگیری و جنگ مستقیم با ایران نخواهد شد، بلکه آنها تلاش میکنند ایران را منزوی کنند و این کشور را کانون درگیری و عامل ناامن کننده منطقه معرفی کنند.
به نظر میرسد موضع عمان و کویت به نسبت سایر کشورهای عربی نسبت به ایران عاقلانهتر باشد. در دوره ریاست جمهوری اوباما به دلیل توافق هستهای گروه 5+1 با ایران روابط مناسبی با ایران برقرار شد، علاوه بر این اوباما به سعودیها گفته بود که ایران خطر نیست بلکه خطر در داخل عربستان سعودی است و سیاستِ در حاشیه قرار دادن اقلیتها و رفتار بد با مخالفان خطر و تهدیدی جدی و اساسی برای عربستان سعودی به شمار میرود.
با این اوصاف به نظر من سیاست جبهه گیری و تشدید فشار به ایران و حزب الله فایدهای برای منطقه نخواهد داشت. مبانی اسلامی وجود دارد و زمینه برای گفتگوها میان مسلمانان فراهم است. اکثر مردمی که در این منطقه حضور دارند عرب و مسلمان هستند اما به نظر میرسد که نیروهای بیگانهای که در منطقه حضور دارند بر منطقه سیطره پیدا کرده و سیاست خود را به کشورهای منطقه تحمیل کردهاند.
امریکا تلاش میکند از طریق تهدید نظامی و تحریم، ایران را مجبور به تبعیت از سیاستهای منطقهای خود کند، بنظر شما موفق خواهد شد؟
امریکا نیروهایی برای مقابله با ایران دارد اما آیا همپیمانان آنان با امریکا همراه هستند؟ قطعا این طور نیست، اتحادیه اروپا اختلافهایی با امریکا دارد. اتحادیه اروپا یعنی انگلیس، آلمان و فرانسه از ناامنی در خاورمیانه از جمله سوریه، لبنان، عراق سودی نمیبرند از سویی دیگر نیز این کشورهای اروپایی نمیخواهند که دنباله روی امریکا باشند. در گذشته رئیس جمهور بوش نیز تلاش کرد که بر همه چیز مسلط شود اما در نهایت به نتیجه نرسید.
امروز در حالی که امریکا از توافق هستهای خارج شده است،کشورهای اروپایی خروج یکجانبه امریکا از توافق هستهای را محکوم کردند. در خصوص موضوع تحریمها علیه ایران، اروپاییها اعلام کردند که به دنبال راه حلی هستند و راه حل مبادله این کشورها با ایران بر اساس یورو است. بنابراین به نظر من اجماعی در جامعه جهانی برای مقابله و رویارویی با ایران وجود ندارد و تحریم ها همچنان تنها از سوی امریکا خواهد بود. بقیه کشورها به دنبال جایگزینی برای دلار برای برقراری مبادله تجاری با ایران هستند.
این تحریمها تا چه حد روی امنیت منطقه تاثیر میگذارد؟
موضوع صلح و امنیت برای خاورمیانه بسیار مهم است. این منطقه دارای ذخایر نفتی و ثروت های عظیمی است، در صورتی که منطقه ملتهب و ناامن باشد نتیجهای برای هیچ یک از کشورها نخواهد داشت و جهان نیز متضرر خواهد شد. صحبت از جنگ در منطقه با توجه به سلاحهای پیشرفته و با وجود توازن قدرت در منطقه همه چیز را نابود خواهد کرد بنابراین کشورهای منطقه قبل از اقدام نظامی باید خوب فکر کنند. کشورهای منطقه نیاز به فکر، صلح و گفتگو به خصوص با ایران دارند.
پیشبینی شما از آینده منطقه چیست؟
به نظر من منطقه خاورمیانه همچنان منطقهای با بحرانها و درگیریها باقی خواهد ماند هرچند این منطقه همچنان جاذبههای زیادی برای کشورهای بزرگ دارد. اکنون چین با قدرت به این منطقه بازگشته است و در نشستی که اخیرا در شانگهای برگزار شد از گفتگو درباره جاده ابریشم سخن به میان آورد علاوه بر این روسیه نیز با قدرت به منطقه خاورمیانه بازگشته است. فرانسه، آلمان، انگلیس در منطقه حضور دارند و امریکا نیز که در کشورهای حاشیه خلیج فارس نفوذ کرده در منطقه حضور فعالی دارد بنابراین همه این کشورها تلاش می کنند که در این منطقه سهم داشته باشند. اما بحث در مورد صلح و دور کردن سایه جنگ از منطقه و گفتگو میان کشورهای منطقه خاورمیانه از گام های مهم در مرحله آینده خواهد بود.
فارس