العالم ـ ایران ـ سیاسی
مشروح گفت وگوی العالم با عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در باره سند راهبردی ایران و چین، امکان ادامه این مسیر با روسیه ، هند و حتی اروپا، نگرانی بایدن از این سند راهبردی و تاثیر خروج ترامپ از برجام در زمینه تسهیل فرایند به ثمر رسیدن این سند را در این گفت وگو بخوانید.
العالم: اخیرا سند همکاری استراتژیک بین ایران و چین امضا شده آیا این سند پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران بود یا از سوی چین مطرح شده است؟ و با چه ساز و کاری اجرا خواهد شد؟
آقامحمدی: از سال 1385 بحث هایی بین ایران و چین صورت گرفت درمورد این که چگونه می توانیم یک طرح بلند مدت برای همکاری داشته باشیم و با توجه به این که برنامه چین هم مبتنی بود بر برنامه های بلند مدت و ما هم برنامه چشم انداز بلند مدتی را داشتیم طبیعی بود که انطباق اینها با همدیگر می توانست به نفع دو کشور باشد. و در حدود سال 1390 ما تقریبا به ابعاد مختلفی از ساختار ها از لحاظ تامین مالی، نظامات بیمه ای و نحوه انجام کارهای مشترک رسیدیم و طرحهای نسبتا بزرگی در آن مقطع در حد 200 میلیارد دلار تفاهمات داشتیم که در زمان خودش اتفاق نیفتاد و معطل ماند و مجدد مذاکرات جدیدی شروع شد که دو طرف خواستار این مذاکرات بودند و خوشبختانه در طول این مدت با دقایق بیشتری ابعاد همکاری ها برای بلند مدت تعریف و روشن شد.
العالم: چرا امضای این سند به تعویق افتاد؟ آیا موانعی برای اجرای این توافق نامه وجود داشت؟
آقامحمدی: علت این تاخیر مساله ساختارهای دو کشور است. شاید کشور ما پیشتر با همکاری های بلند مدت با کشورها، خیلی انسی نداشت و تصوری از این که تفاهم بلند مدت به معنای عقد قرارداد نیست، وجود نداشت و این که شما یک چیزی را بندید مانند یک قرارداد لازم الاجرا نیست بلکه چارچوبی است که مصالح و امکانات دو کشور، آنها را می پسندد و قبول می کند که مسیر و جاده حرکت کجا باشد و یک حدودی را مثلا می گوید 400 یا 600 میلیارد دلار حجم معاملات ما باشد.
ما در آن مقطع که با چین مذاکره داشتیم و یک مرتبه حجم معاملات مان از 5 میلیارددلار به بیش از 20 میلیارد دلار افزایش یافت ولی این که طرح های زیربنایی مان را به صورت بلند مدت نهایی کنیم و مثلا بگوییم در راه آهن، زیرساختها و درتکنولوژی های نوین می خواهیم چه کار کنیم، در این عرصه شکل عملی به خود نگرفت چون این ساختار وجودنداشت. در طول این مدت طبیعتا این ضعف برطرف شده و تا حدود زیادی اکنون دو طرف آمادگی پیدا کرده اند که بتوانند با همدیگر در این قالب کار کنند وگرنه ارتقای سطح روابط در آن دوره کلا اتفاق افتاد و چهار برابر شد و در طول این مدت هم پایداری نسبتا خوبی هم داشت.
در آن نظامات قبلی که یک مقدار متوقف شد، نحوه تامین مالی بود که چارچوبی برای آن تهیه شده بود و سوء برداشتی را رییس کل بانک مرکزی وقت در ایران داشت که وقتی رییس جمهور آمریکا در سفر رییس جمهور ایران این مژده را داد که همه مسایل برای یک توافق بلند مدت آماده است، با آن ایرادی که گرفته شده بود که نحوه تامین مالی یک به چند است؟ در حقیقت با تلخی مواجه شد و این مساله هم با پایان آن دولت مواجه شد و امکان این که بتوانند این مساله را تصحیح کنند وجود نداشت. مدلی که با چین کار شده بود این بودکه مکانیزمی انجام می شد که تحریم ها بر آن اثر گذار نبود و در قالبی مورد موافقت بود که شامل تحریم نباشد اما این مساله مورد توجه رییس جدید بانک مرکزی ایران قرار نگرفته بود و در آستانه آن سفر یک گزارش غیر واقعی را منعکس کرده بود و این در ذهن رییس جمهور ایران یک اثر منفی گذاشت که به پاسخ به طرف چینی به طور مناسب منجر نشد و کار را مقداری به تاخیر انداخت.
- آمریکا و اروپا تصورشان این بود که راه ها به طور کلی بر ایران بسته می شود و در صدد اجماع علیه کشورمان در این زمینه بودند که ترامپ با خروج از برجام این موقعیت آنها را برهم زد
- تحریم ها بر توافق ایران وچین کارساز نخواهد بود
- علت حمله غربی ها به تفاهم راهبردی ایران و چین، شکست نقشه آنان در سیاست فشار حد اکثری است
- دست ایران اکنون خیلی بازتر است و طرف غربی باید بداند که در یک میدان دیگری دارد وارد مذاکره می شود و بایستی مزایای بهتری را در اختیار ایران قرار بدهد
- ابراز نگرانی بایدن از سند راهبردی ایران و چین
العالم: همانطور که می دانید برخی واکنش های منفی داخلی و خارجی نسبت به این توافق نامه صورت گرفته است. چرا غربی ها بخصوص آمریکا موضع منفی نسبت به این مسئله اتخاذ کردند؟ بطوری که شخص بایدن از امضای این سند ابراز نگرانی کرد؟
آقامحمدی: آمریکا و در کنارشان اروپا، تصورشان این بود که راه ها به طوری کلی بر ایران بسته می شود و یکی از مواردی که دایم دنبال می کردند این بود که بتوانند اجماعی را ایجاد کنند که هیچ راهی به روی ایران باز نشود اما ترامپ این موقعیت را به هم زد و خروج یک طرفه وی از برجام این شرایط را ایجاد کرد که طرف های دیگر فکر کنند که نوکرآمریکا که نیستند و نباید مصالح و منافع خودشان را با آمریکا گره بزنند و با آن ببندند و لذا راه خودشان را می توانند طی کنند.
این فرصت که پیدا شد، طبیعتا تفاهم شکل گرفت و تلاش غرب برای این که بتواند این شرایط را به هم بزند گسترده شد چون در حقیقت برایش مهم بودکه همه فشارهایش را آورده بود که بگوید فشار حداکثری و قرارداد با غرب، و تازه قرار داد بلند مدت هم پیشنهاد نمی کرد و می گفت رفع مشکلات فعلی یعنی تحریم را برمی داریم و آن هم نه کامل بلکه کمی تسهیل می کنیم، حالا یکباره می بیند که یک توافقی در تمام مسایل اساسی دارد شکل می گیرد و دوطرف دارند اصرار می کنند این توافق را انجام می دهیم و مکانیزم هایش هم از قبل وجود داردکه شامل تحریم های قبلی هم نمی شود و خودش مسیر کاملی را دارد، کاری که اروپایی ها هرچقدر تلاش کردند که یک حسابی باز کنند (اینستکس) و این مسیر را داشته باشند ولی نتوانستند و چین قدرتی نداشتند و حالا آنها چون در این میدان شکست خورده اند، معلوم است که بخواهند هر نوع حمله ای را نسبت به این تفاهم انجام بدهند. آن وقت توقع آنها این است که مردم ایران به خاطر یک مذاکره ای که برای کم کردن فشارها بود، خیلی خوشحال باشند اما برای این که یک توافق بلند مدت با اقتصاد دوم جهان (چین) و در 10 سال آینده اقتصاد اول جهان، صورت گرفته حتما غمگین باشند. طبیعی است که این نگاه خواسته آمریکا و نیاز اروپاست اما خوشبختانه این کار به زیان آنها انجام شده و در نگرانی که آقای بایدن نسبت به این مساله مطرح کرده، یک اعتراف کاملا درستی بوده و او از وقتی که احتمال می داد ممکن است رییس جمهور آمریکا باشد یکی از مهمترین دغدغه هایش این بود و شاید به طرف چینی هم فشارهایی را آورد تا این اتفاق نیفتد تا او بتواند در حقیقت مسیرش را جلو ببرد بنابر این دست ایران اکنون خیلی بازتر است و طرف غربی باید بداند که در یک میدان دیگری دارد وارد مذاکره با ایران می شود و بایستی مزایای بهتری را در اختیار ایران قرار بدهد.
العالم: در سطح داخلی، بیشتر مخالفان بر دو مسئله تاکید می کنند: نخست اینکه معتقدند این توافق نامه با شعار"نه شرقی نه غربی" انقلاب اسلامی در تعارض است، دوم اینکه آن را در تضاد با حاکمیت جمهوری اسلامی می دانند. چگونه به این ادعاها پاسخ می دهید؟
آقامحمدی: سیاست ایران این است که شیوه مستقل خودش را داشته باشد تحریم ها، فشارها و تقابلی که اکنون جمهوری اسلامی ایران دارد، نشان می دهد که جمهوری اسلامی سیاست خودش را دارد حالا هر کس خواست همراهی کند هر کس نخواست همراهی نکند این دیگر مهم نیست که چه کسی همراهی می کند و چه کسی همراهی نمی کند مهم این است که ایران سیاست خودش را انجام می دهد.
*اساسا" جهان در حال عوض شدن است یعنی جهان می شود آسیا و دیگر آمریکا و اروپا (مرکز ثقل) نیست
العالم: آیا این کار به منزله گرایش به شرق نیست؟
آقامحمدی: میل به شرق دو معنا دارد یک وقت است ما در قطب مارکسیستی و سرمایه داری و کاپیتالیستی بحث می کنیم طبیعتا" چنین میلی در ایران و جمهوری اسلامی اصلا به وجود نیامده و دیگر اینکه ما روابط با شرق و غرب داشته باشیم ما همیشه گفتیم با همه کشورها رابطه خواهیم داشت جز رژیم صهیونیستی که جعلی است یعنی یک چیز خودساخته و غاصب است. بنابراین ما از اول ازهیچ نوع قطع رابطه ای استقبال نکرده ایم و قطع رابطه همیشه از طرف های مقابل جمهوری اسلامی بوده است. بنابراین توسعه روابط همیشه جزء اهداف جمهوری اسلامی است کما اینکه الآن که ما بحث های برجام را دنبال می کنیم به منظور توسعه روابط است پس این میل به غرب و غربی شدن تلقی نمی شود، کما اینکه با چین یا روسیه یا هند اگر کار بکنیم چنین میلی نیست.
نکته بعدی این است که اساسا" جهان در حال عوض شدن است یعنی جهان می شود آسیا و دیگر آمریکا و اروپا (مرکز ثقل) نیست، این تغییر را همه باید تشخیص بدهند و طبیعی است که ما از این تغییر استقبال می کنیم چون با همسایگان خودمان و با کسانی می توانیم بیشتر کار بکنیم که کمتر در این دوران علیه ما کارشکنی کرده اند.
العالم: گفته می شود که این سند چیزی جز نقشه راه و برنامه کار نیست و یک قرار داد به شمار نمی رود. در این صورت فایده امضای این سند چیست؟ چه زمانی عملا اجرا خواهد شد؟
آقامحمدی: ما همیشه در توافقاتمان یک یادداشت تفاهم می نویسیم معنایش این است که ما بر این چارچوب و راستا مذاکراتمان را انجام می دهیم پس خواسته های دوطرف، توانایی ها و منافع دو طرف تعریف می شود حالا الزاما" در همه آن زمینه ها که ما نمی توانیم به نتیجه برسیم. بعد هم معلوم نیست چه کسی می خواهد آن را انجام بدهد ، مثلا فرض کنید ما می خواهیم به صورت مناقصه ای کار کنیم حالا کدام شرکت از طرف ایران برنده می شود و کدام شرکت در طرف چین می تواند بهترین پیشنهاد را بدهد آیا آنها با یک شرکت سومی می خواهند با هم این کار را انجام بدهند و ... اینها مقولاتی است که به طور طبیعی بعدا" روشن می شود، یا ممکن است بازدهی اقتصادی اش خوب نباشد نرخی را که پیشنهاد می کنند خوب نباشد تکنولوژی اش در سطح مناسبی نباشد، طبیعتا" این ها در بحث پیش می آید ما نمی توانیم الآن بگوییم در راه آهن همکاری می کنیم بعد بیاییم بگوییم معنایش این است که اول باید بنشینیم ببینیم کدام راه آهن پرسرعت است یا کم سرعت است، اگر پرسرعت است؟ ما می خواهیم سازنده باشیم یا می خواهیم وارد کننده باشیم یا گیرنده تکنولوژی باشیم؟ که همه این ها موضوعاتشان فرق می کند و این به توان دو طرف بستگی دارد .
یعنی ما یک جاهایی ممکن است توقعات خیلی بالاتری داریم و یک جاهایی هم نه، این ها دیگر در توافقات نمی آید اینها توافقنامه و چارچوب راه است این یک جاده است ما یک جاده را معین کرده ایم حالا با چه ماشینی می رویم به چه سرعتی و در چه زمانی، طبیعتا" بعدا" در حرکت معلوم می شود و همه می دانند که می توانند در حوزه های مختلف بروند با طرف چینی و یا طرف چینی می تواند با طرف ایرانی بیاید و وارد مذاکره شود مقدماتش را بچیند و برود به دولت ها ارائه بدهد و مجوزهای لازم را بگیرد.
- حتی اگر اروپا یک روزی سر عقل آمد می تواند چنین توافقی با آن هم شکل بگیرد
العالم: آیا واگذار کردن این کار به علی لاریجانی رئیس سابق مجلس دلیلی دارد؟ آیا این مسئله با وظایف دولت و بخصوص وزارت خارجه ایران در تعارض نیست؟
آقامحمدی: به دلیل این که از قبل توافقاتمان مطرح بود و این مساله شکل نمی گرفت، لذا باید این فرایند یک مسئول پرونده می داشت برای اینکه نهایی می شد چون ممکن بود هر دستگاهی با دستگاه دیگر همراستا نباشد و مسائل را یکجا نتوانند جمع کنند لذا آقای لاریجانی انتخاب شد. لاریجانی به این جهت انتخاب شد که دولت او را قبول داشت و رئیس جمهور به او حکم داد و از نظر رهبری هم مورد تایید بود .
بهترین فرد در این زمینه لاریجانی بود به این دلیل که دیگر در کار پارلمان نبود و هم کشور را می شناخت هم سابقه اداره شورای امنیت را داشت و سابقه ریاست پارلمان را در دوره طولانی داشت و مسائل کشور را می دانست و مذاکره کننده خوبی بود و در مجموع توافق کردند که یک نفر را بگذارند که این پرونده را جمع کند و مهم تر از این که در آینده نگذارند این پرونده سرد بشود و این کار به تعویق بیفتد.
ممکن است فردا برای روسیه و هند نیز چنین فکری بشود ، ممکن است حتی اگر اروپا یک روزی سر عقل آمد فردی مسئول پرونده اروپا بشود که بتوانند مسائل را سامان بدهد.
*روسیه مقصد بعدی تهران برای توافقنامه
العالم: به روسیه اشاره کردید. گفته می شود که سند یا توافق نامه مشابهی در آینده بین ایران و روسیه وجود خواهد داشت. آیا این خبر صحت دارد؟
آقامحمدی: این موضوع می تواند محتمل ترین باشد. ظرفیت هایی در طرف روس وجود دارد و در طرف ایران هم چنین تمایلی وجود دارد. طبق مطالعات ایران و روسیه نیز می توانند مکمل یکدیگر باشند و این احتمال وجود دارد که در مرحله بعد با روسیه نیز به چنین توافقی برسیم .
این تعاملات با روسیه نیز در تمام حوزه ها می تواند باشد. با چین نیز روابط را محدود نکردیم و در حوزههای مشترکی که می توانیم فعالیت کنیم از جمله حوزه های امنیتی دفاعی در حوزه های صنعتی و تکنولوژیک و کارهایی که می توانيم انجام دهیم از جمله در عرصه فضا و بسیاری از امور دیگر ازجمله نفت یا حتی همکاری های گازی .
اگر بخواهیم یک فعالیت منطقهای وسیع را با یکدیگر رقم بزنیم طبیعتاً می توانیم همکاری های گسترده تری داشته باشیم . ظرفیتهایی در جریان مذاکرات هسته ای با روسیه بوده است و این پرونده هم جمع نشده است و حال می توانیم آن پرونده را هم به طور کامل جمع کنیم و مطمئنم که در این زمینه ها هم ظرفیت خیلی خوبی برای کشور وجود دارد .
العالم: درمورد توافق نامه ایران و چین، گفته می شود که مبلغ تعیین شده در سال 2015 برای تعهدات مالی بیش از مبلغ کنونی یعنی 400 میلیارد دلار بوده است. در صورت درست بودن این خبر، چرا این مبلغ تغییر کرده است؟
آقامحمدی: این عددی که گفته می شود، برای امور تجاری نیست بلکه برای سرمایه گذاری ها است. روابط تجاری ما اکنون بیشتر از این مقدار است اگر 25 سال را بخواهیم حساب کنیم 600 الی 700 میلیارد دلار است. پس آن عدد مورد نظر نیست بلکه بحث سرمایه گذاری های مشترک است که ما داریم در این حوزه ها پیگیری می کنیم و اتفاق خواهد افتاد.
- برنامه ایران برای جذب سالیانه 15 میلیارد دلار سرمایه گذاری چین در داخل کشور
العالم: یعنی 400 میلیارد دلار مبلغ سرمایه گذاری چین در ایران طی 25 سال است؟
آقامحمدی: طبیعتا بحث تامین مالی است که ممکن است کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت باشد که در حین پروژهها تعریف می شود و ما با برآوردی که داریم می گوییم همینطور که توانستیم قبلاً در یک مرحله روابط تجاری مان را از ۵ میلیارد دلار به بیش از به ۲۰ میلیارد دلار برسانیم الان هم همه توجه ما به این است که بتوانیم روابط سرمایه گذاری و کارهای توسعه ای را به بالای ۱۵ میلیارد دلار در سال برسانیم.
العالم: گفته می شود که این سند، سه بار بین ایران و چین رد و بدل شده و هر بار تغییراتی در آن صورت گرفته است. آیا ملاحظات خاصی سبب این مسئله شده است؟
آقامحمدی: طبیعتا همکاری ها بستگی دارد به برداشتی که دو طرف از هم دارند. در مرحله قبل که ما با هم کار کرده بودیم سطح تکنولوژی و قدرت ساخت داخل ایران یک چیزی بود، امروز بعد از تحریم های آمریکا چیز دیگری است و طبیعتا ما باید به چین اطلاع می دادیم که سطح همکاریها را میآوردیم به یک سطح راهبردی ، نه همکاری های جاری که بیشتر ما گیرنده باشیم، در صورتی که ما اکنون به مرحله تعامل دوطرفه یعنی صادرات و واردات رسیده ایم و این قضیه نیاز به زمان داشت پس شرکتهایی که ذینفع بودند ، رشته هایی و مسئولینی که ذینفع بودند طبیعتا مذاکراتی داشتند و این سبب شد که مقداری در این موضوعات صحبت کنیم که طرف ایرانی در یک موقعیت بالاتری از گذشته قرار گرفته و بایستی تعامل مثبت تری داشته باشیم.
العالم: اگر ظرفیت و امکان ایجاد همکاری و روابط با کشورهای دیگر برای ایران وجود داشت، چرا این اقدام با تاخیر چهل ساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفته است؟
آقامحمدی: خود برجام یکی از بحث ها بوده که قرار بود همه را یکپارچه ببینیم و تصور این بود که با چین روسیه و اروپا و آمریکا به یک توافق جامعی می رسیم اما زمانی که آمریکا کلا این برنامه را بهم زد و غرب قصد تضعیف ایران را داشتند این مساله خود زمان زیادی را هدر داد و بعد از این اتفاق و به خصوص خروج ترامپ از برجام، واقعیت ذهنیت آمریکا درمورد ایران عیان شد و این که مشخص شد آمریکا در صدد است که اعراب را با خود همراه کند و بتواند اسراییل را بالا بیاورد لذا این مساله سبب شد مذاکرات با چین جدی تر شود و دیگر آن نقشه راه با غرب عقب رفت وجایگاه غرب یک جایگاه پس افتاده ای شد حالا غرب باید تلاش کند جایگاه خودش را پیدا کند.
العالم: آیا سند همکاری ایران و چین با سندهای امضا شده چین با عراق، عربستان و امارات ارتباطی دارد؟ به عبارت دیگر آیا چین به دنبال هدف یا اهداف مشخصی است؟
آقامحمدی: طبیعتا چین برای خودش نقشه راه مشخصی دارد و منافع خودش را دنبال می کند و ایران هم همین گونه است و ما در این مذاکرات تا آنجایی جلو می رویم که منافع ما تامین می شود حالا اگر نفع ما هم نفع چین را در پیش دارد مشکلی برای ما ایجاد نمی کند کما این که برای چین هم چنین وضعیتی وجود دارد ولی اینکه چین می خواهد منحصر در ما شود و در حقیقت با ما بودن بر علیه دیگران بودن تلقی شود، در این توافق چنین چیزی وجود ندارد پس چین هم تلاش می کند توازنی را هم به نفع خودش بوجود بیاورد ولی ما آن بخشی از کار خودمان را که مورد نیازمان بوده سعی کردیم در اینجا برآورده کنیم.