العالم - زلال قرآن
وجود انسان وقتی در حال تعادل است که قوای عقلانی بر قوای نفسانی (نفس امّاره) کاملا مسلط بوده و بتوانند آنها را مهار و کنترل نمایند.
چرا که به گواه آیه 53 سوره مبارکه یوسف:
« وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ»
ترجمه: (و من (خودستایی نکرده و) نفس خویش را از عیب و تقصیر مبرّا نمی دانم، زیرا نفس امّاره انسان را به کارهای زشت و ناروا سخت وا می دارد جز آنکه خدای من رحم کند، که خدای من بسیار آمرزنده و مهربان است).
نفس امّاره آدمی اگر بوسیله عقل هدایتگر مهار و کنترل نشود با جلب توجه انسان به مواهب مادی و لذت های حاصل از کسب و بهره مندی از آنها ذهن و فکر او را از خدا و قیامت منصرف کرده و موجبات گمراهی او را فراهم می سازد.
ولی اگر انسان به اراده و اختیار تلاش کند با رعایت تقوای الهی و مراقبت از مستمر از حالات خود نسبت به تقویت قوای عقلی خویش همت گمارد و بواسطه آن نفس اماره را مهار کند قطعاً مشمول حقیقت آیه 40 سوره مبارکه نازعات:
« وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ»
ترجمه: (و هر کس از حضور در پیشگاه عزّ ربوبیت بترسید و از هوای نفس دوری جست)
خواهد گردید.
پس شرط لازم برای ایجاد تعادل در وجود انسان این است که او بتواند با تقویت مستمر قوای عقلی و تسلط آنها بر نفس امّاره همه توانمندی های خود را در جهت رشد استعدادهای ذاتی و هموار کردن راه کمال معنوی خویش بکار گیرد.