دلیل فشارهای سیاسی و نظامی به سوریه چیست؟

دلیل فشارهای سیاسی و نظامی به سوریه چیست؟
سه شنبه 5 شهريور 1392 - 09:00

از چهارشنبه گذشته كه اخباري مبني بر استفاده يكي از طرف‌هاي درگير در بحران سوريه از سلاح شيميايي منتشر شد، فشارهاي كشورهاي غربي – عربي بر دولت سوريه افزايش يافته است و هر يك از كشورهاي غربي در اقدامي كاملاً هماهنگ كه بر اساس اطلاعات موثق از طريق يكي از سازمان‌هاي اطلاعاتي غربي هماهنگ شده، ارتش سوريه را متهم به استفاده از سلاح شيميايي كرده‌اند، در حالي كه يك گزارش موثق تاكيد دارد كه اين كشورها هيچ سندي در اين مورد در دست ندارند. اما واقعيت چيست و چرا اين كشورها و به خصوص غرب اين ميزان فشار را بر دولت سوريه وارد مي‌كنند؟

براي پاسخ به اين سوال بايد موارد متعددي را مدنظر داشت، نگاهي به واقعيت ميداني در سوريه كرد و اينكه چه اتفاقي در اين كشور روي داده كه كشورهاي عربي – غربي به همراه تركيه به وحشت افتاده‌اند؟ ارتش سوريه چه دستاوردي داشته است؟ موقعيت مخالفان چيست؟


عمليات بزرگ ارتش سوريه
ارتش سوريه در بامداد روز چهارشنبه هفته گذشته، بزرگ‌ترين عمليات رزمي خود از زمان بروز بحران در اين كشور را شروع كرد، اين عمليات كه مقدمات آن بيش از چهار ماه طول كشيده بود و همه ابعاد آن از نگاه سرويس‌هاي اطلاعاتي كشورهاي مخالف به دور مانده بود، در واقع غافلگيري بزرگي براي گروه‌هاي مسلح فعال در حومه دمشق به شمار مي‌رفت كه بر آن بودند تا شب بعد از آن حمله‌اي با عنوان «تصرف پايتخت» را شروع كنند، به بيان ديگر، ارتش سوريه عملياتي پيشدستانه را شروع كرد كه نتيجه اوليه آن كشته شدن بيش از 750 نفر از اعضاي گروه‌هاي مسلح بود.
شدت، گسترش و دامنه اين عمليات به گونه‌اي بود كه گروه‌هاي مسلح را وادار به استفاده از سلاح شيميايي كرد تا به زعم خود مانع از ادامه عمليات ارتش سوريه شوند، اما موشك‌هاي دست‌ساز آنها طبق معمول از مسير خود منحرف شد و به مناطق مسكوني اصابت كرد كه خود ساعتي قبل از آن عقب‌نشيني كرده بودند. ارتش سوريه در اين عمليات قصد داشت دمشق را به صورت كامل امن كند، چند منطقه مهم بنام‌هاي جوبر، برزه، معضميه شام و القابون را پاكسازي كند و در مناطقي بنام‌هاي زملكا، حرستا و دوما وارد شده و با موزاييكي كردن نبرد، بتواند تا پيش از پايان ماه جاري ميلادي، نيروهاي عمل كننده را براي شروع نبردهاي سرنوشت‌ساز، راهي شمال سوريه كند.
بدون شك، تصرف محله «جوبر»، مرگ حتمي گروه‌هاي مسلح را در پي دارد، اين منطقه در امتداد خود به ميدان العباسيين در قلب دمشق مي‌رسد كه نقطه اتكاي اصلي گروه‌هاي مسلح براي تصرف پايتخت به شمار مي‌رود و حضور آنها در اين منطقه، همچنان نقطه اميد اين گروه‌ها و حاميان آنها براي فشار بر دولت محسوب مي‌گردد.ارتش سوريه موفق شد در عمليات خود ساختمان بلند «المعلمين» در «جوبر» را تصرف كند، از اين ساختمان بود كه تك‌تيراندازن مسلح مي‌توانستند با تفنگ‌هاي برد بلند ساخت انگليس، تا فاصله 2500 متري را هدف بگيرند و از همين ساختمان نيز علاوه بر رصد تحركات ارتش سوريه، گراي مناطقي را كه در پايتخت مي‌خواستند هدف قرار بدهند، بگيرند.
از دست دادن برج المعلمين، يعني از دست دادن همه منطقه جوبر و مقدمه شكست گروه‌هاي مسلح در دمشق و اين در حالي بود كه ارتش سوريه در همه مناطق ديگر نيز پيشرفت بسيار مطلوبي داشت و وارد منطقه مهم و نفوذ‌ناپذير حرستا، دوما و زملكا شد. اين دستاوردهاي ارتش سوريه، كشورهاي حامي گروه‌هاي مسلح را به شدت به وحشت انداخت. اين كشورها به خوبي بر اين مساله آگاه بوده و هستند كه پيروزي ارتش سوريه در دمشق يعني پايان ژنو 2، پايان درگيري‌ها در سوريه و بر باد رفتن همه اميدها براي راندن دولت كنوني در قدرت، بنابراين با همه توان توپخانه تبليغاتي خود را بسيج كردند تا مانع از پيشروي و پيروزي نهايي ارتش سوريه شوند و در اين زمينه هم موفقيت‌هايي داشتند چرا كه به درخواست مسكو، سران دمشق موافقت كردند تا بازرسان سازمان ملل راهي منطقه درگيري شوند و رفتن اين تيم 15نفره به منطقه زملكا و معضمیه برابر است با توقف درگيري‌ها و ايجاد فرصت تنفس براي گروه‌هاي مسلح.

 پيام‌هاي تماس تلفني كري با معلم
در حالي كه شبكه‌هاي خبري مخالف دولت سوريه از جمله الجزيره و العربيه به صورت گسترده حمله شيميايي اخير را پوشش رسانه‌اي مي‌دادند، تماس تلفني جان كري وزير امورخارجه آمريكا با وليد المعلم همتاي سوري خود، همه نگاه‌ها را به اين سمت منحرف كرد. اينكه كري به معلم چه گفت و چه درخواستي داشت يك سمت ماجرا است و اينكه تاثير سياسي آن چيست نيز روي ديگر سكه است.واقعيت آن است كه اولين درخواست جان كري از المعلم پيش از تقاضا براي حضور بازرسان حاضر در دمشق براي بازديد از مناطق آلوده، درخواست توقف عمليات ارتش سوريه بود. بر اساس آنچه كه در رسانه‌هاي عرب منتشر شده است، كري به معلم گفت كه در صورت متوقف شدن عمليات ارتش براي سركوبي گروه‌هاي مسلح، مقدمات نشست ژنو2 سريع‌تر فراهم خواهد شد و او قول خواهد داد كه گروه‌هاي مسلح ديگر دنبال دستاورد نظامي و حمله به مناطق تحت تصرف دولت نخواهند بود. اين تماس البته در محافل سياسي مخالفان به شكل‌هاي مختلفي تفسير شد و آن نيز نااميدي آمريكا از آنها براي فشار بر دولت و ارتش سوريه و در بعد ديگر نيز اين تماس مشخص مي‌كرد كه آمريكا قبول كرده تا با دولت فعلي سوريه تعامل كند.

 

 
                                                                                  

تهديد به جنگ، از واقعيت تا توهم
مساله ديگري كه در مورد سوريه مطرح است، مساله حمله احتمالي آمريكا به سوريه است. مساله‌اي كه اين روزها رسانه‌هاي نوشتاري و حتي كارشناسان مسايل سياسي غربي نيز به صورت پررنگ به آن پرداخته و مدعي هستند كه آمريكا به صورت محدود هم شده، حملات هوايي عليه سوريه را شكل خواهد داد. اين ادعاها چنان قاطع توسط اين افراد اظهار مي‌شود كه راه را بر هرگونه شك و شبهه‌اي مي‌بندد، اما در وراي اين تهديد به نظر مي‌رسد توهم جدي‌اي وجود دارد و آن نيز ناتواني و عدم تمايل آمريكا به چنين اقدامي است. برخورد سرد اوباما با مساله حمله نظامي و اينكه اين كشور بدون مجوز سازمان ملل اقدامي را صورت نخواهد داد، به همراه حمايت قاطع تهران و مسكو از متحدان خود در دمشق، آمادگي كامل پدافند هوايي بسيار قدرتمند و نيروي موشكي سوريه براي پاسخ به هر گونه تهديد و در نهايت نيز نامشخص بودن نتيجه چنين جنگي، آن را از عالم واقع به عالم توهم‌هايي مي‌برد كه معمولاً رسانه‌ها به آن دامن مي‌زنند.

 

 

                                                                                             
چرا آمريكا حمله نمي‌كند؟
واقعيت ميداني در سوريه اين است كه چيزي بنام ارتش آزاد و ائتلاف ملي مخالفان در سوريه واقعيت ندارد و كساني كه در سوريه در حال نبرد با دولت، ملت و ارتش سوريه هستند واحدهايي از جريان‌هاي تروريستي وهابي مي‌باشند كه تحت عنوان دولت عراق و شام و همچنين جبهه النصره فعاليت مي‌كنند. اين دو جريان بيش از 50درصد توان نظامي و عمليات‌ها را در سوريه انجام مي‌دهند و بسياري از گروه‌هاي مسلح ديگر كه رنگ و بوي اسلامي دارند مانند: صقور شام، احرار شام، احرار الساحل، لواء الاسلام، تيپ العز، تيپ توحيد، شهداي ادلب و.... همه به اين دو جريان وابسته به القاعده نزديك هستند. در مجموع مي‌توان گفت كه ارتش آزاد در حال حاضر چيزي كمتر از 15 درصد نيرو و ميدان در سوريه را در دست دارد و شايد مهمترين نكته در اين مورد، هماهنگي آمريكا با زهران علوش فرمانده گروه تروريستي لواء الاسلام براي تامين امنيت گروه‌ بازرسان سازمان ملل بود در حالي كه نماينده ارتش آزاد و ائتلاف ملي سوريه در اين منطقه، سرهنگ فراري خالد الحبوس مي‌باشد. اين مساله را كري در تماس تلفني با المعلم بيان كرد كه نشان دهنده ارتباط نزديك آمريكا با اين گروه تروريستي و بسيار خشن در حومه دمشق است. آمريكا و متحدان اين كشور به خوبي مي‌دانند كه در صورت حمله به ارتش سوريه به جاي آنكه ائتلاف ملي مخالفان و شورشيان ارتش آزاد بتوانند قدرت را به دست گرفته و به پيروزي برسند، اين شاخه‌هاي متعدد القاعده خواهند بود كه ميدان عمل را به دست مي‌گيرند، به هيچ عنوان دست به چنين اقدامي نخواهد زد. در پايان بايد گفت آنچه از تحولات اخير سوريه بر مي‌آيد اين است كه مخالفان استانبول نشين، مخالفان مسلح داخلي – از همه طيف- و حاميان خارجي آنها در به دست آوردن دست برتر در سوريه نااميد شده‌اند و آنچه در سوريه مي‌گذرد، در واقع مقدمه‌اي است براي تشكيل نشست ژنو2، اما اينكه در اين نشست مخالفان چه قولي خواهند داد و بر كدام دستاورد خود تكيه خواهند كرد، مساله‌اي است كه زمان آن را مشخص مي‌كند.

 

نویسنده: کریم جعفری

پربیننده ترین خبرها