به گزارش پایگاه اطلاع رسانی العالم بر اساس آنچه که منابع خبری ترک روز دوشنبه اعلام کردند، بر اساس توافق اعلام شده میان تلآویو و نیکوزیا قرار است 20 هزار کماندو و نظامی این رژیم با استقرار در قبرس تامین خطوط انتقال نفت و گاز را بر عهده بگیرند، این توافق پس از آن امضا شد که ديميتري كريستوفياس، رهبر قبرسهاي يوناني تبار در ديدار خود با بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي افزايش سرمايهگذاريهاي اين رژيم در قبرس جنوبي را خواستار شده بود و از وی درخواست کرد تا در بخش ترک نشین آن سرمایهگذاری نکند که نخستوزیر فرصت طلب رژیم اشغالگر نیز این امر را مشروط به حضور 20 هزار نیروی نظامی این رژیم در قبرس به منظور تامین خطوط انرژی کرد، مسالهای که باید ابعاد آن را در مسایل راهبردی جستجو کرد.
هر چند استقرار 20 هزار نظامی رژیم صهیونیستی – شامل 13 درصد از کل نظامیان این رژیم- خود اهداف آشکار و پنهانی دارد، اما حضور 10 تن از یهودیان مهاجر در قبرس جنوبی به همراه خانوادههایشان برای کار در صنایع نفت و گاز قبرس روی دیگر سکه است که باید به آن توجه داشت. به صورت خلاصه میتوان گفت نظامیان حاضر در قبرس به نوعی نیروی ذخیره نظامی این رژیم محسوب خواهند شد که در صورت هر گونه درگیری در خاورمیانه و از بین رفتن نظامیان این رژیم، میتوانند به عنوان نیروی پشتیبان وارد عمل شوند به خصوص با توجه به این موضوع مهم که ذکر شده نیروی حاضر در قبرس یک نیروی نخبه کماندویی خواهند بود.
اما نکته دیگر، استقرار 10 هزار نیروی کار صنعتی این رژیم برای کار در پالایشگاهی خواهد بود که نتانیاهو قول ساخت آن را به سران بخش یونانی نشین قبرس داده است که در این صورت شمار صهیونیستهای حاضر در قبرس به 30هزار نفر افزایش خواهد یافت. البته نباید این نیروی کار را فقط یک نیروی کار ساده به شمار آورد، از آنجایی که بر اساس قوانین اسرائیل هر فرد – چه زن و چه مرد – پس از دوران خدمت وظیفه عمومی باید تا سن 50 سالگی در نیروی احتیاط ارتش بماند، باید گفت عملاً صهیونیستها یک نیروی نظامی 30 هزار نفری را در قبرس مستقر خواهند کرد که میتواند در قالب یک سپاه بزرگ در روز مبادا از آن بهرهبرداری شود.
موضوع سومی که نباید آن را از نظر دور داشت، انتقال واحدهای نظامی اسرائیلی به نقطه راهبردی نزدیک به مرزهای ترکیه و مقابل آبهای سوریه خواهد بود که این مساله هم به خودی خود تاثیرگذار و در هر نبردی در آینده تعیین کننده است. البته باید در این مورد توجه داشت که کشف گاز در آبهای سرزمینی لبنان که تا آبهای قبرس کشیده میشود، صهیونیستها را به طمع غارت این منابع با استفاده از پوشش کشور قبرس انداخته است.
چهارمین موضوع، به کنترل خطوط انرژی توسط رژیم صهیونیستی به اروپا از مدخل دریای مدیترانه و مرزهای سوریه باز میگردد. از آنجایی که جمهوری اسلامی ایران بر آن است تا به عنوان دومین عرضه کننده گاز طبیعی در جهان، از طریق عراق و سوریه نیازهای بازار اروپا را تامین کند، صهیونیستها از هم اکنون در صدد آن هستند تا با حضور در این منطقه مهم و راهبردی، تاثیر خود بر اعمال و یا نهایی شدن این طرح را مشاهده کنند.
با توجه به این موارد است که باید گفت قرارداد گازی میان رژیم صهیونیستی و قبرس جنوبی، فرارتر از یک سرمایهگذاری و همکاری صنعتی مشترک است و همانگونه که پیش از این نیز صهیونیستها ثابت کردهاند، آنها استاد فتنهانگیزی و ایجاد دردسر و مشکل در خاورمیانه و مرزهای فلسطین میباشند.
نویسنده: کریم جعفری