العالم - عراق
شهید ابومهدی المهندس در آخرین دیدار با دختر کوچکش کوثر، کتاب «صباح» روایت صباح وطنخواه از زنان امدادگر فعال در شهرهای آبادان و خرمشهر در زمان اشغال خرمشهر و مقاومت مردمی را به وی هدیه داده بود.
صباح وطنخواه از زنان امدادگر فعال در شهرهای آبادان و خرمشهر است که در جریان اشغال خرمشهر و نیز مقاومت مردمی در مقابل اشغال نقشآفرینی داشته است. کتاب «صباح»، نوشته فاطمه دوستکامی در 30 فصل نوشته شده است و حجمی بالغ بر 600 صفحه دارد. پیش از این مرتضی سرهنگی، مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت از این کتاب به عنوان اثری مکمل و حتی شوقانگیزتر از کتاب «دا» یاد کرده بود.
شهید ابومهدی المهندس در ابتدای این کتاب خطاب به دخترش نوشته است:
به عزیزم... عشقم کوثر (وما کوثر را به تو عطا کردیم)
که تنها چند روز از پیوند عقدش میگذرد؛ از خداوند عزوجل میخواهم که این عقد، مقدمه ازدواجی مبارک و تشکیل خانوادهای صالح و مؤمن باشد.
روایت «صباح» این دختر مجاهد و صبور و مبارک را به تو عزیز دلم تقدیم میکنم و امیدوارم که او برای تو اسوه و تجربه
باشد. برایت طول عمر و توفیق را در زندگی سعادتمندانه ات ارزو میکنم انشاءالله...
پدرت جمال (ابوکوثر)
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم:
کنجکاو شدم بدانم چه شده. گفتند وقتی نبودی سرگرد شریفنسب آمد مسجد و گفت خواهرها، پلیسراه نیرو میخواهد اما آنقدر این سربازها بیانگیزه شدهاند که دیگر نمیشود رویشان حساب کرد، شما بیایید و قدری برایشان حرف بزنید شاید حرف شما را پذیرفتند. همان موقع شهناز میرود بالای یک وانت و با صدای بلند رو به سربازها میگوید: «پس غیرتتون کجا رفته؟ همینطوری وایسادید اینجا و دست روی دست گذاشتید که خاک مملکتتون به دست دشمن بیفته؟! اگه شما نمیتونید بجنگید، بکشید کنار تا ما زنها خودمون دست به کار شیم و فکری به حال شهرمون و این مردم کنیم.»
تسنیم