العالم - ایران
گسل مسبب این رخداد هنوز مشخص نیست، ولی گسله فعال خمیدگی جبهه کوهستان زاگرس و گسلهای پهنه گسله ذهاب (یا سرپل ذهاب) در همین منطقه قرار دارد. گسل پیسنگی ذهاب از گسلهای سامانه گسله خمیدگی جبهه کوهستان زاگرس است.
سازوکار این زلزله فشاری و صفحه گسله نزدیک به قائم بوده است. در شهر سرپل ذهاب ٦٠ هزار نفر و در قصرشیرین حدود ٣٠ هزار نفر زندگی میکنند و زلزلههای حلوان و سرپل ذهاب ازجمله زلزلههای تاریخی این منطقه است. زلزله کمعمق بوده و ژرفای آن هنوز تدقیق نشده است، اما اولین برآوردها نشان از ژرفای ٢٤کیلومتری برای چنین زلزلهای دارد.
زلزلههای تاریخی این منطقه زلزلههای تاریخی ٩٥٨ میلادی و ١١٥٠ م. سرپل ذهاب و در سده بیستم زلزله ١٩٦٧ م. با بزرگای ٥.٧ و سال ١٩٨٣ م. با بزرگای ٥.١ در همین منطقه رخ دادهاند. زلزله ٢١ آبان را حدود ١٥٠ میلیون نفر در ایران و عراق و در هر دو پایتخت حس کردهاند، ولی طبیعتا رخداد آن به تحریک گسلهای دور از منطقه رومرکزی (مثلا گسلهای تهران، تبریز، قم یا ...) ربطی ندارد. نکات مهمی که درباره این زلزله میتوان توضیح داد، به صورت زیر خلاصه میشود:
١- در دقايق اوليه، مركز زلزلهشناسي
اروپا-مديترانه، مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران و همينطور پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله در گزارشهايي جداگانه كانون زلزله را غرب كرمانشاه اعلام كردند. اطلاعات اوليه با لرزش شديدي كه در ايران احساس شد، بهویژه در شهرهاي بزرگي مانند تهران، تبريز و... همخواني داشت.
در ابتدا بزرگاي زلزله ٧,٤، سپس ٧.٥، ٧.٦، در ادامه ٧.٢ و درنهايت ٧.٣ اعلام شد. در تمام زلزلههاي بزرگ دنيا در دقايق و ساعات اوليه، بزرگاي زلزله مرتبا تصحيح ميشود و ميتوان گفت تصحيحي كه درباره بزرگا و كانون زلزله یکشنبهشب صورت گرفت، كاملا طبيعي است چرا كه نزديك به دو هزار ايستگاه لرزهنگاري در سرتاسر دنيا اين زلزله را ثبت كردند و طبيعي است كه مرتبا تصحيحهاي محاسباتي درباره آن صورت گيرد. كانون اين زلزله در نوار مرزي ايران و عراق قرار گرفته است. سازمان زمينشناسي آمريكا، كانون اين زلزله را متمايل به غرب نوار مرزي و داخل خاك عراق نشان ميدهد و مراكز زلزلهنگاري داخل كشور و همينطور مركز زلزلهشناسي اروپا-مديترانه فرانسه كانون زلزله را در شرق نوار مرزي و داخل خاك ايران نشان دادند. تفاوت كانونهاي مشخصشده بيش از ١٠ كيلومتر نيست و نميتوان آن را به عنوان اشكالي بزرگ در زلزلهشناسي و تعيين كانون دقيق زلزله قلمداد كرد.
٢- امروزه شاهديم با گسترش شبكههاي اجتماعي اخبار بهسرعت در فضاي مجازي پخش شده و همه افراد بهسرعت در جريان آخرين اخبار در حوزههاي مختلف قرار ميگيرند. درباره زلزله یکشنبهشب هم ميتوان گفت كه با گسترش شبكههاي اجتماعي، نياز به يك مرجع يا سايتي براي اطلاعرساني رسمي چندان احساس نميشود. علاوه بر اين، امروزه شاهديم بسياري از مراكز لرزهنگاري دنيا براي دقتبخشيدن به اطلاعات خود از اطلاعات بسياري از شبكههاي اجتماعي بهره ميگيرند. به باور نگارنده، امروز ما وارد دوران جديدي از اطلاعرساني درباره زلزله شدهايم كه عملا اطلاعرساني رسمي در آن چندان معني ندارد.
ميتوان گفت در جريان آزاد اطلاعات، گروههاي مختلفي حضور دارند كه مراكز زلزلهشناسي هم بخشي از آن محسوب ميشوند. وجود اين مراكز براي انجام محاسبه دقيق بزرگا و كانون و... ضروري است و وجود شهروندان نيز براي تبادل اطلاعات با يكديگر. اگر مركزي در مخابره خبر و اطلاعات درست، سرعت عمل لازم را نداشته باشد، طبيعتا از شبكههاي اجتماعي و اطلاعرسانيهايي كه به وسيله مردم صورت ميگيرد، جا خواهد ماند. درخصوص زلزله یکشنبهشب، شبكه خبر با ارتباطاتي كه با استانهاي مختلف برقرار ميكرد، سعي ميكرد اطلاعاتي را از استانهاي مختلف در اختيار مردم قرار داده و به نوعي به برقراري آرامش نسبي در جامعه كمك كند. اما نكته مهمي كه نبايد از آن غافل شد اين است اطلاعاتي كه شبكه خبر در اختيار همگان قرار ميداد، حاشيهاي محسوب شده و چندان به منطقه كانوني زلزله و اتفاقاتي كه در آنجا رخ داده بود، مربوط نميشد. متأسفانه در پنج، شش ساعت اوليه پس از زلزله، گزارشي از خود پهنه کانونی مناطق زلزلهزده، نه در راديو و نه در تلويزيون، پخش نشد كه اين يكي از نقاط ضعف صداوسيماي ما -به دلیل نبود امکانات زیرساختی و عدم توجه به امکان بهرهمندی از شبکههای اجتماعی- محسوب ميشود و اميدواريم در آينده توجه ويژهاي به اين زمينه داشته باشند.
٣- اين زلزله در منطقه كانوني رشتهكوههاي زاگرس واقع شده بود. اين منطقه - غرب ایران- بسيار پرجمعيت است و ميتوان گفت بيشتر جمعيت ايران در روستاها و شهرهاي منطقه غربي ايران زندگي ميكنند، بنابراين طبيعي است كه اين زلزله در شهرهاي مختلفي در غرب كشور احساس شد.
از طرف ديگر بزرگاي اين زلزله ٧.٣ بود. در زلزلهاي با اين بزرگا طبيعي است كه انرژي بسيار زيادي آزاد ميشود و همين مسئله موجب شد كه از تهران تا باكو، بغداد، كويت، بخشهايي از سوريه و جنوب تركيه و حتي كشورهاي جنوب خليجفارس هم اين زلزله را حس كنند. ضمن اینکه ژرفای ٢٤کیلومتری زلزله نیز موجب احساسشدن آن در گستره وسیعتری شد. ٤- از نقاط قوتي كه در اين زلزله حس ميشود، ميتوان به رويدادن آن در ساعات اوليه شب اشاره كرد. علاوه بر اين، كانون اين زلزله در منطقهاي كوهستاني و روستايي با جمعيت نسبتا كم واقع بود. اگر اين زلزله، نيمهشب اتفاق ميافتاد و كانون آن هم بهجاي منطقه روستايي، در يكي از شهرهاي غربي بود، ميتوان گفت كه قطعا با فاجعهاي شبيه به بم مواجه ميشديم. متأسفانه در اثر اين زلزله، بسياري از ساختمانهاي تازهساز و حتي بيمارستانها تخريب شده و عده زيادي از هموطنانمان نيز جان خود را از دست دادند، اما اين درسي براي ماست تا بتوانيم خود را براي زلزلههاي مخرب بعدي در شهرهاي بزرگ آماده كنيم. هميشه زلزله در چنين مناطقي روي نميدهد و تبعات آن هم قابل كنترل نيست.
٥- پس از وقوع زلزله کرمانشاه، شایعاتي بیاساس و كذب در شبكههاي اجتماعي منتشر شد و همچنان در حال انتشار است. متأسفانه يكي از خبرگزاريهاي داخلي، متنی جعلی را که بعد از زلزله ٢٠١٣ (١٣٩٢ ش.) سراوان در فضای مجازی منتشر شده بود، بهعنوان پیشبینی سازمان زمینشناسی آمریکا منتشر و اعلام كرده است كه این زلزله توسط سازمان زمینشناسی آمریکا چهار سال قبل پیشبینی شده بود.
لازم به ذكر است كه نه در ایران و نه در هیچجای دنیا روشی مخفی و پنهانی برای پیشبینی زلزله یا هیچ پدیده طبیعی دیگری وجود ندارد. علاوهبراين، اين زلزله كاملا طبيعي بوده و حاصل هيچ انفجاري (اعم از اتمي، هستهاي و نظامي) نيست. هزاران دستگاه لرزهنگاری این زلزله طبیعی را ثبت کردهاند و اگر انفجار بود، همان دقایق اولیه تمامي مراکز بینالمللی زلزلهشناسی، خبر آن را مخابره ميكردند.
روزنامه شرق