الشباب سومالی و دلایل حمله به کنیا

الشباب سومالی و دلایل حمله به کنیا
چهارشنبه 3 مهر 1392 - 20:14

حمله خونین برخی از اعضای جنبش الشباب سومالی به یک فروشگاه بزرگ در قلب نایروبی پایتخت کنیا، سوالات زیادی را در مورد دلایل این حمله و تبعات آن به وجود آورده است.

جنبش الشباب سومالی که نزدیکی خود به القاعده را منکر نمی شود - به دلایل بسیار از جمله کسب آموزش توسط مربیان مجرب، دریافت پول و همچنین جذب نیروهای جهادی بین المللی - در اقدامی که چندان بی سابقه هم نیست، در پایتخت کنیا یک مرکز خرید بزرگ متعلق به صهیونیست شناخته شده را هدف قرار دادند، حمله ای که ده ها کشته و زخمی در پی داشت و نیروهای امنیتی کنیا از مقابله با آن ناتوان بودند.

اما پاسخ به این سوال که چرا جنبش الشباب در قلب نایروبی اقدام به یک عملیات نظامی و گروگانگیری کرد، سوالی که پاسخ به آن چندان سخت نیست و با اندک نگاهی به روابط دو کشور سومالی و کنیا، پاسخ های آن روشن می شود.

واقعیت آن است که ارتش کنیا از جنگ داخلی در سومالی استفاده کرد و بخشی از خاک این کشور را اشغال کرده است، ارتش کنیا در چارچوب توافقنامه های اتحادیه افریقا وارد سومالی شد و شهرهای مهم جنوب این کشور مانند کیسمائو که یکی از مراکز مهم جنبش الشباب بود را از تصرف آنها خارج نمود و نیروی هوایی این کشور نیز گاه و بی گاه به مراکز تجمع شورشیان سومالی حمله می کند. علاوه بر این موارد، دولت کنیا روابط بسیار نزدیکی با جریان های صهیونیستی و رژیم اسرائیل دارد و این روابط به پیش از تشکیل موجودیت رژیم صهیونیستی باز می گردد، همه این عوامل دست به دست هم داده است تا جنبش الشباب بخواهد به قیمت از دست دادن جان تعدادی از نیروهای خبره اش، حکومت کنیا را گوشمالی دهد.

آنچه از بررسی نزدیک روابط کنیا و رژیم اسرائیل بر می آید آن است که نایروبی مرکز مهم حضور سازمان اطلاعات و ارتش این رژیم بوده و از زمان عملیات انتبه، این نیروها در مرکز کنیا حضور دارند تا مرکز رصد گروه های اسلام گرا باشند.

علاوه بر این، کنیا نقش مهمی در بی ثبات کردن سومالی برای ادامه اشغال سرزمین های متعلق به این کشور دارد، این منطقه مهم و راهبردی که گفته می شود در آن منابع مهم نفت و گاز و همچنین منطقه مهمی از نظر تامین آب آشامیدنی مردم سومالی به شمار می رود، حکومت کنیا را به عنوان رژیمی اشغالگر معرفی کرده است که با پنهان شدن پشت حمایت های آمریکا، لابی صهیونیست و اتحادیه اروپا تاکنون از محاکمه بابت آن فرار کرده است.

از سوی دیگر، دولت سومالی که در موگادیشو حاکم است، در طول دو دهه گذشته مقر خود را در کنیا برپا داشته بود و عملاً زیر سلطه دولت کنیا است، میزان اطاعت پذیری دولت ناتوان و ضعیف سومالی به کنیا به اندازه ای است که در کوچک ترین موارد هم باید با سران کنیا به خصوص سازمان اطلاعات آن مشورت کنند.

آنچه الشباب سومالی در مرکز خرید متعلق به یک یهودی انجام داد در برابر اقداماتی که دولت کنیا علیه این جنبش تندرو صورت داده است، ناچیز است اما اینکه چرا سازمان اطلاعات کنیا که در همکاری نزدیک با موساد برای خود در آفریقا شهرتی کسب کرده و دست افسران آن را در جنگ های داخلی آفریقا و نسل کشی های متعدد این قاره به وضوح می توان دید، نتوانسته آن را پیش بینی و از وقوع آن پیشگیری کند خود سوالی است که پاسخ دادن به آن آسان نیست.

بدون شک جنبش الشباب که تضعیف خود در جنوب سومالی را ناشی از دخالت دولت کنیا می داند، به حملات، بمبگذاری و ترورهای هدفمند در این کشور ادامه خواهد داد و تاریخ مشخصی نیز برای پایان چنین اقداماتی نمی توان متصور شد، اما آنچه اهمیت دارد این است که تا چه زمان دولت کنیا و سازمان امنیت این کشور می تواند هزینه دخالت های خود در سومالی را پرداخت کند؟

آنچه که در پایان باید به آن اشاره کرد، همکاری و همراهی نزدیک سازمان القاعده در رساندن نیروهای جنبش الشباب به قلب نایروبی و مسلح کردن آنهاست، این همکاری نشان می دهد که القاعده این توان را دارد تا نیروهای تابع خودش را مورد حمایت لجستیک و اطلاعاتی قرار داده و با استفاده از توان نیروهای منطقه ای و محلی، حملات سازمان یافته ای را ترتیب دهد.

همین همکاری است که در مناطق مختلف اکنون نام القاعده را بر سر زبان ها انداخته است، سوریه، عراق، یمن، تونس، مالی، لیبی، الجزایر، سومالی، موریتانی و کنیا مناطقی هستند که رد پای القاعده به خوبی در تحولات امنیتی آنها مشخص است.

 

نویسنده: کریم جعفری

 

پربیننده ترین خبرها