حمله به رفح؛ بلوف یا واقعیت؟

حمله به رفح؛ بلوف یا واقعیت؟
دوشنبه 28 اسفند 1402 - 12:34

تحلیلگر مشهور جهان عرب با زیر سوال بردن تهدیدهای نخست‌وزیر رژیم اشغالگر درباره حمله زمینی به شهر رفح تأکید کرد که چنین عملیاتی می‌تواند مقدمه‌ای برای پایان بخشیدن به موجودیت این رژیم باشد.

العالم- فلسطین اشغالی

روزنامه فرامنطقه ای الکترونیکی رای الیوم که در لندن به روز رسانی می شود در سرمقاله جدید خود به قلم "عبدالباری عطوان" نوشته است:‌ افزون بر دو ماه است که "بنیامین نتانیاهو" نخست‌وزیر رژیم اسرائیل تقریبا به صورت روزانه تهدید به حمله به شهر رفح در جنوب باریکه غزه می‌کند و آخرین اظهارات او در این‌باره به روز یکشنبه برمی‌گردد که گفت: هیچ فشار بین‌المللی ما را از دستیابی به همه اهداف‌مان در جنگ، از جمله نابودی حماس، آزادسازی تمام گروگان‌ها (اسیران) و تضمین این موضوع، که غزه از این به‌بعد تهدیدی برای اسرائیل نخواهد بود، باز نمی‌دارد و برای تحقق آنها در رفح نیز اقدام خواهیم کرد.

اگر نتانیاهو می‌توانست این حمله را پیش ببرد، حتی یک روز هم تأخیر نمی‌کرد، اما به خوبی می‌داند که ممکن است این حمله پایانی برای فعالیت او و آغاز پایانی برای موجودیت رژیم اشغالگر باشد. دلایل زیادی را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

نخست: ارتش اسرائیل با طولانی شدن جنگ و ورود آن به ششمین ماه خود بدون دستیابی به هیچ‌یک از اهداف مدنظر و نیز افزایش تلفات نظامیان این رژیم و امتناع صدها سرباز از خدمت در باریکه غزه، فرسوده و دچار فروپاشی شده است.

دوم: هدف اصلی رژیم اشغالگر از یورش به رفح، تحقق هدف عمده‌اش یعنی آواره کردن بیش از یک میلیون و نیم فلسطینی ساکن باریکه غزه به صحرای سینا است که البته تحقق این هدف، به دلبل مخالفت اکثریت قریب به اتفاق فلسطینیان با این امر و آمادگی‌شان برای شهادت در سرزمین خودشان، و نیز مخالفت "تقریبا گروهی" کشورهای جهان با این جابه‌جایی، غیرممکن شده است.

سوم: شکست سیاست گرسنه نگه‌داشتن و جنگ نابودکننده جهت تحریک مردم غزه به شورش علیه جنبش حماس و شرکای آن در مقاومت. در حالی‌که تلاش برای چنین هدفی نتیجه‌ای کاملا وارونه داشت و مردم غزه تمام طرح‌های اسرائیلی و آمریکایی برای ایجاد جایگزینی برای حماس در مرحله پسا جنگ را خنثی کردند.

چهارم: شدت گرفتن نفرت از صهیونیسم و یهودیان حامی صهیونیسم در بیشتر کشورهای جهان، و افزایش ترس و وحشت در میان یهودیان از پیامدهای این نفرت‌پراکنی علیه آنها.

پنجم: شاید حمله نیروهای ارتش اشغالگر و خودروهای زرهی آن به شهرها و روستاهای باریکه غزه "آسان باشد" اما کنترل این شهرها و ماندن در آنها، به دلیل تله‌هایی که مبارزان مقاومت آنها را در آنجا علیه سربازان اشغالگر و تانک‌های‌شان کار گذاشته‌اند غیرممکن است. در واقع مقاومت این تله‌ها را در چارچوب "جنگ چریکی" بسیار پیچده‌ای کار گذاشته است و تاکنون موفق شده بیش از ۱۲۷۰ تانک زرهی و نفربر را منهدم و هزاران سرباز را به هلاکت رسانده و یا زخمی کند.

در صورت عملی شدن طرح یورش به رفح، نتانیاهو و ارتش اشغالگر نه تنها با مقاومت فلسطین و مبارزان آن مواجه خواهند شد بلکه بیشتر کشورها و سازمان‌های بین‌المللی و بشردوستانه درباره آن هشدار داده‌اند.

نیازی نیست که ژنرال بازنشسته اسرائیلی "اسحاق یربک" به ما بگوید که اسرائیل در جنگ شکست خورده است و جبهه داخلی آن برای جنگ منطقه‌ای در لبنان، یمن و عراق آماده نیست؛ جنگی که هزاران بار خطرناک‌تر از جنگ جاری در غزه خواهد بود. همچنانکه نیازی به تایید این واقعیت که "حماس در این چنگ پیروز شده و به بیشتر اهداف خود دست یافته است" از سوی پروفسور "یووال نوح هراری" مورخ شهیر صهیونیست نداریم.

او گفته است:‌ برنده لزوماً کسی نیست که افراد بیشتری را بکشد، اسیر بیشتری بگیرد، خانه‌های بیشتری را ویران کند یا زمین‌های بیشتری را اشغال کند... برنده کسی است که به اهداف سیاسی خود دست یابد و حماس این کار را انجام داد، به ویژه که این گروه با عملیات هفتم اکتبر(عملیات طوفان الاقصی)، احتمال توافق‌ عادی‌سازی بین اسرائیل و پادشاهی عربستان سعودی را خنثی کرد و هر فرصتی برای صلح در آینده بین یهودیان و اعراب را از بین برد.

نمی‌توان باور کرد کسی که مدیر اطلاعات خود را به دوحه می‌فرستد تا درباره توافقنامه آتش‌بس که تابع شروط حماس و رهبری کنترل‌کننده آن بر باریکه غزه است گفت‌وگو کند، آماده حمله به رفح در غزه است مگر اینکه بخواهد در مذاکرات خرابکاری کند و جهان و مادر مهربانش، آمریکا، را به چالش بکشد و باعث کشته شدن شمار زیادی از اسرایی باشد که ادعا می‌کند به دنبال آزاد کردنش در باریکه غزه است.

پربیننده ترین خبرها