قطر، تغییری که اراده اش با آمریکا بود

قطر، تغییری که اراده اش با آمریکا بود
چهارشنبه 5 تير 1392 - 17:28

نام قطر به عنوان یک مُهره اصلی و یک طرف دخالت کننده فعال در بسیاری از بحران‌های کشورهای منطقه از جمله در کشمک‌های کاخ‌ها، وراثت و خلافت، بارها در صدر عناوین و تیترهای خبری قرار گرفته است، نام این امیرنشین حوزه خلیج فارس بار دیگر در صدر عناوین و تیتر رسانه ها قرار گرفت، ولی این بار چنانچه گزارش‌های رسانه‌ای غربی و سازمان‌های اطلاعاتی حکایت می‌کنند، به عنوان یک کشور "منفعل" و تحت تاثیر، نام قطر در رسانه‌ها ذکر شده است.

به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، مطلبی که رایج‌تر است و منبع آن را رسانه‌ها و کارشناسان غربی تشکیل می‌دهند، این است که انتقال قدرت از امیر قطر به فرزندش تمیم، "انتقال روان و آسانی" نبوده و این تغییر درنتیجه فشارهای آمریکا صورت گرفته است، یک مسئول سیا با اعلام این مطلب گفته که از امیر قطر خواسته شده تا قدرت و زمام امور کشور را به چهارمین پسرش واگذار کند.
اما سوال اینجاست که چرا آمریکا چنین اقدامی را انجام می دهد؟ امیر قطر که طبق گزارش‌ها از نظر جسمی بیمار است، مهارت بسیاری در ادامه سیاست‌های خود در راستای حفظ منافع و استراتژی های آمریکا داشت، چطور موجب ناخرسندی آمریکا شده است؟ آمریکا می‌خواهد که قطر بعد از کناره‌گیری امیر این کشور و بازنشسته شدن وی به چه جایگاه و موقعیتی برسد؟ آیا آمریکا می‌خواهد قطر که کار خود را در زمینه تجهیز مخالفان سوری به سلاح یک‌سره کرده، نقشی فعال‌تر را در زمینه جنگ ضد نظام سوریه ایفا کند؟
آیا امیر قطر در ایفای این نقش کوتاهی و قصور کرده است که اکنون آمریکا بخواهد ولیعهدش جای وی را بگیرد؟ آیا برای آمریکا این مساله که قطر بیش از میلیاردها دلار در راه اجرای طرح سرنگون کردن نظام سوریه هزینه کرده است، کفایت نمی‌کند؟ واشنگتن می‌خواهد که آمریکا چه مبلغی را در جنگ بیهوده و خونبار سوریه هزینه کند؟
برخی از کارشناسان این وضعیت را به گونه ای دیگر تفسیر می‌کنند، و برداشتی مغایر با موضع آمریکا را پیشنهاد می‌کنند، مثلا اینکه گفته شود واشنگتن می‌خواهد که نشست "ژنو 2" نتیجه بخش باشد و درحال صحبت از بازیابی تعادل در سوریه و نه تغییر در موازنه قدرت بر سر بشار اسد است و به این باور رسیده که باید ارتش و سرویس‌های امنیتی را برای جلوگیری از فروپاشی سوریه حفظ کرد و آنها را به پناهگاه‌های امن برای همه گروه‌ها و جریان‌ها و باندهایی که مخالف او هستند و با وی دشمنی دارند از حزب‌الله گرفته تا ایمن الظواهری، تبدیل کند، این "تغییر و تحول" در موضع آمریکا، اقتضا می‌کند که طبق این ارزیابی، حمد از عرصه کنار رود و به جای وی تمیم روی کار بیاید، زیرا امیر قطر تمام دارایی و جایگاه و اعتبار و آینده شخصی خود را در راه سرنگون کردن نظام بشار اسد به کار گرفت ولی به هیچ نتیجه‌ای نرسید تا اینکه قطار "ژنو 2" از راه رسید.
ما نمی‌دانیم که قطر در کدام مسیر حرکت می‌کند... تاکیدهایی شده مبنی براینکه هیچ تغییری در سیاست دوحه روی نخواهد داد و دلیل صاحبان و مجریان این سیاست، این است که ولیعهد قطر در اتخاذ همه تصمیمات و راهبردها و تصمیمات بزرگی که پدرش و بازوی راست وی -حمد بن جاسم- اتخاذ کرد، شریک بوده است اما یک تجربه را نام ببرید که در آن حکومت از طریق وراثتی منتقل شده باشد ..... حکومت در قطر از طریق وراثت منتقل شد و برخی‌ها می‌گویند که "من در لباس پدرم زندگی نخواهم کرد"؛ امیر جدید قطر می‌تواند گمان کند که وی مسئول سیاست‌های پدرش نیست ولو وی دراتخاذ این تصمیمات شریک بوده باشد، به ویژه اینکه این مرد، به طور نسبی دور از عرصه بوده است و همین مساله به وی و دیگر مراکز تاثیرگذار منطقه‌ای و بین‌المللی بر تصمیم گیری‌های قطر اجازه می‌دهد که اگر بخواهد "صفحه‌ای جدید" و "مرحله‌ای جدید" را آغاز کند.
برخی ارزیابی‌های دیگر از این حد فراتر رفته‌اند و به خارج از مرزهای قطر اشاره کرده و معتقد است که واشنگتن از عملکرد برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس ناراضی است و به همین دلیل تصمیم گرفته است که از قطر به عنوان "آزمایشگاه"ی برای انتقال قدرت از نسل پدران به نسل فرزندان استفاده کند.
بدون تردید، عوامل بسیاری باعث شده است که تغییر قدرت در قطر ممکن باشد، از جمله این عوامل، وضعیت سلامت امیر قطر است که از مدت‌ها پیش با یک کلیه که از یکی از نزدیکانش گرفته است، زندگی می‌کند.
باید رفتار امیر جدید قطر را چه در عرصه داخلی و چه درعرصه خارج زیر نظر داشته باشیم... می‌خواهیم بدانیم که چگونه تجربه حمد بن جاسم به پایان می‌رسد، این مساله قابل توجه است... باید رفتارهای جدید قطر درقبال بحران‌های فزاینده منطقه را زیر نظر داشته باشیم و اینکه ائتلاف دوحه چگونه پیشرفت می‌کند، موقعیت‌ها و مواضع این کشور به چه صورت عوض می‌شود، این مساله، بدون شک، مهم‌ترین مساله است؛ درصورتی که وضعیت به همین شکل ادامه داشته باشد.
تغییرات برای ما اهمیت چندانی نخواهد داشت و به عنوان یک مساله خانوادگی  (Family Business) به آن نگاه می‌کنیم اما درصورتی که مواضع و ائتلاف‌ها و سیاست‌ها تغییر کند، درآن صورت وضعیت فرق می‌کند و درآن حال، وضعیت قطر را پی گیری خواهیم کرد، اگرچه نمی‌توانیم به خبرهای مربوط به حمد، اردوغان و مرسی که هر سه به شدت به دنبال کنار رفتن بشار اسد از قدرت هستند، بی توجه باشیم ... یکی از قابل تامل‌ترین و شاید مسخره‌ترین مسائل این باشد که چگونه این سه نفر جایگاه خود را ترک می‌کنند، بدون اینکه حتی به این فکر کنند که دشمن مشترک آنان بشار اسد هنوز در راس قدرت است.
اولی در پی بازنشستگی زودرس، دومی درنتیجه از دست دادن امید خود به ریاست و نداشتن صلاحیت بعد از حوادث میدان "تقسیم" و سومی که باید منتظر باشیم ببینیم بعد از سی‌ام ژوئن چه اتفاقی خواهد افتاد ... فردا نزدیک است و زمان گویای همه چیز خواهد بود.

دسته بندی ها :

پربیننده ترین خبرها